از : پویان ارس
عنوان : نقد علمی دوران استالین
هیچ محقق بیطرفی که ولو ظاهرا خود را متعهد به روش علمی بداند نمیتواند با نتیجه گیریهای این مقدمه مخالفت کند که تضاد شدید میان تصاویر استالین نباید مورخ را بر آن دارد که این یا آن تصویر استالین را مطلق سازد بلکه باید در پی شناخت انگیزهی های دگرگونی باشد.
مقاله بسیار جالبی بود و تلاشی بود در زدودن چهره ای اسطوره ای که در جریان جنگ قدرت درون شوروی و نحله های مختلف چپ و مهمتر از همه در جریان جنگ همه جانبه سردی که به هیچ وجه هنوز علیه سوسیالیسم تمام نشده و ابزارهای روانی رسانه ای بسیار مزورانه آن هنوز علیه چپ مشغول کار بیوقفه و صرف بودجه اند خصوصا در جاهایی که انتظار ظهور چپ یا مقاومت چپ در مقابل برنامه های نو استعماری اربابان سرمایه میرود، بیش از پیش زدودن چهره اسطوره ای استالین و دوران او که به منزله جلوه ای از ابلیس کارکرد توجیه جنایات سرمایه داری را دارد اهمیت می یابد.
دموکرات نمایان و لیبرال خواندگان و پیروان مدنیت و صاحبان شش دانگ تمدن و عدم خشونت که در این دو دهه اخیر خصوصا آنها که از چپ بودن توبه کرده اند نباید از این اسطوره زدایی ابراز برائت کنند. اصلا فراموش نمیکنیم که بوق شکستن اسطوره های ایشان گوش فلک را کر کرده بود حالا این گوی و میدان بفرمایید این اسطوره را ( اسطوره استالین را) بزدایید و چهره واقعی او را بنمایانید.
۴٨۴۷٣ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۱
|