با هرگونه اقدام نظامی برضد ایران مخالفیم! - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : الف گلستانی

عنوان : حاکمیت ها و ملت ها
حکومت ها دیر یا زود می روند، اما ملتها باقی می مانند. این ساده ترین چیزی ست که می توان در برابر منطق استقبال کنندگان به حمله نظامی به یک کشور از جمله ایران عزیز ما می توان گفت.
۴٨۵۱۹ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣۹۱       

    از : سیامک شاملو

عنوان : آلترناتیو مخالفین حمله نظامی به ایران چیست؟
با تشکر فراوان از دوستان یا رفقا یاسمین الف ، ناصر ایرانپور و زانیار که با کامنت خود کاملتر نشان دادند که نظر من جای تعمق دارد و حمایت کردند و به شعار دادن توخالی بسنده نکردند. یکبار دیگر از دوستان " صلح طلب = ۱۰۰ رادیکال پاسیویست " میپرسم اگر کسی بریزد خانه شما را ویران کند و اعضای خانواده تان را کشته یا میخواهد بکشد باز هم از خود و اعضای خانواده خود بشکل قهرآمیز ( اسمش را جنگ نگذاریم بخاطر حساسیت بعضیها ) دفاع نمیکنید یا نباید کرد و میگویید من به شیوه های فقط صلح آمیز اعتقاد دارم؟ اگر اینچنین باشد پس اینسری آدمها غریزه طبیعی دفاع از خود را ندارند! رژیم فاشیستی ملاها ۳۳ سال خانه ما ایران را دارد ویران میکند و هزاران از ایرانیها را کشته یا زندانی سیاسی کرده و دیگر اسناد جنایاتش که بر خیلی از خوانندگان این سایت آشکار است. حالا این دشمن در خانه ما نشسته و هدفی جز وسیله کردن اسلام و با سوء استفاده از مذهب مردم عامی برای جهانگشایی شیعه خود ندارد؛ تلاش به دستیابی به سلاحهای اتمی میکند و حاضر است تکنیک هسته ای را حتی به تروریستهای حزب الله در لبنان و غزه و هر کی که نوکری اش را بکند بدهد و از طرف دیگر میلیاردها دلار پول نفت مردم را در دستش گرفته که اهداف شوم ضد ایرانی اش را پیش ببرد. آیا باز باید به چنین رژیم دیکتاتوری فرصت بیشتری داده شود که به حیات ننگینش ادامه بدهد؟ مگر بارها سرکوب کردن جنبش اعتراضی مردم ایران را توسط دستگاهای خفقان و کنترل و قاتل ندیدیم ؟ دستور کشتار دادن ولایت فقیه در اعتراضات سال ۸۸ را ندیدیم؟ آیا رژیم اجازه میدهد که مردم ایران از درون بتوانند بر علیه خودش حتی ابراز نظر آزادانه بکنند چه برسد که حول محوری یا خواسته ای بر علیه رژیم متحد شوند و قیام کنند؟ بعضی دوستان مخالف حمله نظامی به رژیم گویا اصلاً شناخت درستی از اوضاع گذشته یا حال ایران ندارند و ماهیت ضد مردمی و ضدایرانی آنرا خوب نمیشناسند. خب اگر این سری دوستان کمونیست ما قبول دارند که رژیم ملاها از ساختارش گرفته تا عملکردش شباهتهای زیادی با یک رژیم دیکتاتوری مطلقه و فاشیستی مبنا بر ایدیولوژی اسلامی نوع شیعه دارد و خیال جهانگشایی و امپراطوری اسلامی به هر قیمتی دارد باید بنشینیم دست رو دست بگذاریم تا این رژیم فاشیستی به اهداف خودش برسد. شاید که اهداف ما مخالفین وطنپرست ایرانی با اهداف آمریکا و اسرائیل و دلایل دشمنی شان با رژیم ملاها همسوئی داشته باشد و ما دشمن مشترکی بنام حکومت اسلامی در ایران داریم. آیا نباید از چنین قدرت عظیم بیرونی برای رسیدن به سرنگونی سریعتر رژیم ضد ایرانی کمک گرفت حتی با دادن یکسری امتیازات به آنها؟ شاید برخی کمونیستها هنوز فکر میکنند که سرنگونی دیکتاتور صدام و رژیمش بدون کمک آمریکا میسر و ممکن میشد؟ آیا اگر حمله نظامی غرب به لیبی معمر قذافی نبود همین سرنوشت فاجعه بار مردم بیگناه سوریه زیر دیکتاتوری اسد در انتظارشان نبود؟ پس کجایند دوستان صلح طلب کمونیست ما که با نصیحت کردن از اسد خواهش کنند دست از قدرت بردارد؟ احمقانه و ساده اندیشی نیست که فکر کنیم جنایتکاران دیکتاتور را با سلاحی غیر از فشار و دخالت یا تهدید نظامی بر سر عقل میشود آورد یا از قدرت کنارشان زد؟ چگونگی سقوط رژیم دیکتاتوری در لیبی نمی تواند مدلی برای رژیم ایران باشد اگر چه بزرگی و جمعیت ایران با لیبی قابل مقایسه نیست. برای آتش گرفتن کوهی از کاه یا ذغال گاهی فقط یک جرقه کوچک برای شعله ور شدن لازم است. شاید مردم ایران به چنین جرقه ای کوچک از بیرون لازم دارند تا خشم عدالتخواهی شان دامن رژیم سرکوبگر فاشیستی ملاها را بگیرد و رژیم به زودی سرنگون شود. مگر حمله متحدین به آلمان نازی و ژاپن در جنگ جهانی دوم بعدها از این کشورها الگوی خوب دمکراسی امروزه نساخت؟ اگر حمله متحدین( آمریکا، روسیه کمونیست!!، انگلیس و فرانسه ) نبود آدولف هیتلر که یک قدم دیگر مانده بود با کمک براون ( که بعدها برای خود آمریکا بمبش را ساخت! ) به بمب اتمی دست یابد و به بمب اتمی میرسید. پس حمله کمونیستهای سابق روسیه ( کمونیست!! ) در کنار دشمن ایدیولوژیکی خود سرمایه داری آمریکا بر علیه المان فاشیستی بسیار بجا و درست بود و چرا نباید در مورد رژیم فاشیستی ملاهای ایران تکرار شود و اپوزیتسیون ایرانی ( حتی کمونیستهای ایرانی؟! ) در کنار آمریکا قرار بگیرند تا به هدف خود که رهائی ایران از شر حکومت فاشیستی مذهبی است برسیم و از ایران کشوری دمکرات و حافظ صلح در منطقه بسازیم نه مثل رژیم کنونی که مدام کشورهای همسایه را با موشکهای دوربردش تهدید میکند و باعث ناامنی در منطقه است. آیا این اسرائیل است که مدام ایران را تحریک به جنگ میکند و کرده یا برعکس این رژیم هار شده اسلامی ایران است که قسم به نابودی اسرائیل خورده و مدام به جهانیان هم اعلام کرده و میکند که اسرائیل باید از جغرافیای جهان محو شود؟ حالا دوستان کمونیست صلح طلب بیایند وساطت کنند و ببینند چقدر موفق میشوند که روی چنین رژیمی با جنون جهانگشائی اسلامی تاثیر بازدارنده بگذارند اگر که به خوشخدمتی کمونیستها نخندند و نوکران صهیونسیم خوانده نشوند؟ شخصی مثل خامنه ای و رژیمش بر اثر دکترین القائی مذهبی اش حیاتش را در جنگ طلبی و خونریزی و شهیدسازی میبیند تا بر توهم اسلامی توده ها همواره سوار باشد و سیل مسلمانان ناآگاه پیرو و دنباله رو خود درست کند. چرا سناریو و نسخه ای که برای مرگ قذافی و حکومتش کار ساز و موفق بوده برای نابودی خامنه ای و رژیمش کار ساز نباشد؟ آلترناتیو و راه حلهای دوستان کمونیست با پز صلح طلبی و ماسک ضد جنگی برای سرنگونی رژیم ملاها چیست؟ کمونیستها که حتی مخالف حمله نظامی به عراق صدام حسین دیکتاتور و قذافی و دیگر دیکتاتور اروپا مثل میلوزویچ یوگوسلاوی سابق هم بودند. هرجا دیکتاتوری بوده یا هست کشورهای سابق یا کنونی کمونیست ( که با ذره بین باید پیدایشان کنیم! ) حمایتشان کردند و حمایت میکنند. نگاهی به آمریکای جنوبی بکنید که آدم خل و چلی مثل شاوز ونزوئلا ( از دوستان رژیم ملاها ) یا دیکتاتوری در کوبا و چین کمونیستی و غیره که ادعای کمونیست یا سوسیالیت بودن میکنند چه سیستم خفقان و دیکتاتوری دارند که آدم از درس یادگرفتن بعضی کمونیستهای دگم ایرانی تعجب میکند. برای همین برخی گروههای کمونیستی یا چپ ایرانی که خود را در گذشته و حال در کنار دیکتاتورها قرار داده و میدهند برای مردم ایران در حال و آینده حرفی برای گفتن نباید داشته باشند چونکه سکوتشان کمک بزرگتری به مردم ایران است تا شعار صلح طلبی دادن برای سرپا نگه داشتن رژیم فاشیستی ملاها. اگر متحد شدن روسیه کمونیستی با آمریکا بر علیه آلمان فاشیستی هیتلر درست بود پس موافقت کمونیستهای ایرانی با سیاست فشار و تهدید یا حتی عملی کردن حمله نظامی آمریکا و اسرائیل برای براندازی رژیم فاشیستی ملاها هم نمی تواند اشتباه و غلط باشد! دوستان کمونیست صلح طلب و ضد جنگ ما نمونه هایی بیاورند که مردم کدام کشور فاشیستی یا دیکتاتوری در دنیا توانستند دیکتاتورها را با حرف خوش و نصیحت و پیام صلح صلبی وادار به کناره گیری کنند؟ اگر خشم و قیام مردم از درون یا نیروی قهر بیرونی نبود هنوز دنیا شاید حکومت دیکتاتورهایی مثل صدام و قذافی و میلوزویچ و مبارک و بن علی غیره بود. کمونیستهای ایرانی مواظب باشند اگر که رهائی بخش نیستند حداقل با اعلام مخالفت حمله نظامی به رژیم ایران کمک به برجای ماندن دیکتاتوری مثل خامنه ای نکنند! این رژیم از آنجائی که اصلاح پذیر نیست چون مرگ خودش را در آن میبیند و اسلام هم دین غیر قابل تغییر و رفرم است پس برای مردم ایران دو راه میماند سرنگونی رژیم ملاها با جنگ داخلی و برادر کشی مثل سوریه کنونی یا با کمک حمله نظامی خارجی که آتش زیر خاکستر اکثریت مردم ناراضی ایران را مجال شعله ور شدن میدهد و به براندازی رژیم توسط مردم سهولت و سرعت میبخشد مثل قضیه لیبی! راه کمونیستهای صلح طلب مثل دیپلماسی و دیالوگ سیاسی و غیره با دیکتاتورها تا حالا نتیجه نداده و بعدها هم نخواهد داد و نوعی خیالپردازی و ساده اندیشی و نابالغی سیاسی است چونکه خیلی از دوستان کمونیست هنوز در دگماتیسم ایدیولوژیکی بسر میبرند و به ارزشهای دمکراسی یا اعتقاد ندارند و یا نرسیدند. برخی از دوستان کمونیست ما هنوز فکر میکنند تا کلمه آمریکا را شنیدند فوراً باید اتوماتیک وار مثل یک ماشین کوک شده مخالفش باشند و مرده باد بگویند مثل ملاهای ایران. چرا نباید دشمن دشمن ما دوست ما باشد و از آن برای رسیدن به اهداف خیر خواهی برای مردم ایران استفاده و کمک بگیریم؟
۴٨۵۱۱ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣۹۱       

    از : چنبش شکست نخوردگان

عنوان : جایگاه این احزاب کمونیستی با جنبش کمونیستی طبقه کارگر
اینها برای صلح دلشان نسوخته است. در شرایطی که قرار نیست جنگی بشود، اینها بیشتر بدنبال طرفداری از دیکتاتورها هستند. حمایت اینها از رژیم اسد در سوریه، حمایت اینها از دولت آفریقای جنوبی و متهم کردن رهبران کارگران معادن به پول گرفتن از صاحبان معادن و دهها شاهکار دیگر نشان میدهد که رابطه این احزاب با جنبش کمونیستی کارگران درست مثل همان ربطه ای است که حزب توده در ایران با جنبش کمونیستی کارگران دارد. خود بخوان این حدیث مفصل.
۴٨۵۰۹ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣۹۱       

    از : یاسمین الف

عنوان : چند نکته برای فکر کردن در این مورد
امید دارم که خواننده گان و نظر دهنده گان به چند نکته زیر بدون تعصب فکر کنند و نظر دهند
یک: اقای سیامک شاملو پرسیده اند که آیا متحدین در جنگ جهانی دوم نمیبایستی به آلمان حمله کنند و رژیم فاشیست نازی ها را سرنگون کنند تنها به این علت که مردم آلمان هم کشته میشوند؟ راستی اگر متحدین چنین نمیکردند جندین میلیون دیگر انسان بدست نازی ها کشته میشد. ایا کشته شدن این چندین میلیون مهم نبود؟
دو: همچنین در این ستون مطرح شده که "احزاب برادر" همواره تنها پوشش میارزه ضد امپریالیستی از حکومت های مافوق مرتجع، کشتار گر، ضد بشر و وحشی دفاع کرده و میکنند. ایا اینان نمیدانند که چه میکنند یا منافع شان با این رژیم ها همخوانی دارد و همفکر و همراه اند. در ایران، عراق، سوریه و ... نشان دادند که همفکر و همراه اند. آیا واقعن عده ای فکر میکنند که این "احزاب برادر" صلح طلب و کمونیست اند؟؟ اگر چنین هست صد تاسف به کمونیست های واقعی
سه: آیا رژیم وحوش اسلامی اشغالگر در ایران با تو بمیرم - من بمیرم از سزرمین مان بیرون خواهد رفت و ایران و ایرانی را ازاد خواهد گذاشت؟ اگر جواب منفی است ، سرنگونی این رژیم همراه خواهد شد با کشته شدن بسیاری از انسان ها واقعی و این جای بسیار تاسف است ولی آیا مگر در این ۳۳ سال خونبار کم انسان راستین بدست این وحوش کشته شده اند؟
۴٨۴۹۹ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣۹۱       

    از : خواننده («خواننده» قبلی، نه «خواننده» جدید که البته محترمند)

عنوان : ارتش سایبری و وظیفه مبرم آن
ارتش سایبری جنگ طلبان و جنگ افروزان وطنی، به ازای امتیاز هایی که می گیرد موظف است در بخش نظر هاè و اگر توانست در خود مقالات، این حرف سخیف و مبتذل را تکرار کند که حمله به ایران و به توبره کشیدن خاک ایران، حمله به رژیم ایران است، نه حمله به مردم ایران و کشور ایران.
دست های این ها به خون هر ایرانی که در پی حمله نظامی به میهن ما به خاک بریزد آلوده است، و شریک هر آنچه بر سر مردم ما نازل شود خواهند بود.
چه افتخار بزرگی است تبدیل شدن به ارتش سایبری دشمنان ایران!

دست مهربان صلح طلبان جهان را می فشاریم و همگام با آنان بر سر پیمان خود استوار می ایستیم که:
دشمن داخلی را مردم ایران از صحنه حذف خواهند کرد و نه جنگ افروزان جهانی و موجوداتی که افتخارشان تبدیل شدن به کارگزاران آن هاست.
۴٨۴۹۲ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۱       

    از : الف گلستانی

عنوان : کمونیستهای صلح خواه
آنان که مبارزه شان را بر پایه صلح استوار می سازند، داناترین و بشردوست ترین مبارزان اند. کمونیست ها از این طایفه اند. درود بر انان!
۴٨۴٨۱ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۱       

    از : خواننده

عنوان : منطق جنگ خواهی
ﺁﻗﺎﯼ ﺷﺎﻣﻠﻮ،ﺻﻠﺢ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﯽ ﻣﻨﻄﻖ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﻣﺼﺪﺍﻗﯿﺴﺖ ؟ ﺁﯾﺎ ﺟﻨﮓ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺍﺳﺮﺍﯾﯿﻞ ﻣﻨﻄﻘﯿﺴﺖ ؟
۴٨۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۱       

    از : زانیار

عنوان : دست در دست حکومت ایران
بار اول نیست دست کمونیست دست جنایتکار آخوند را می فشارد.
۴٨۴۷۷ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۱       

    از : ناصر ایرانپور

عنوان : بنده‌ هم مخالفم، اما...
در مورد نیات پاک و صلح‌طلبانه‌ی این احزاب و نیروها کسی شکی ندارد. بنده‌ هم از هر گونه‌ اقدام نظامی بر علیه‌ "ایران" مخالفم، اما نه‌ بر علیه‌ "جمهوری" اسلامی. ایڕان "جمهوری" اسلامی نیست. آیا اگر حکومت اسلامی دهها هزار انسان بی‌گناه‌ را کشتار جمعی می‌کند، آن را به‌ حساب "ایران" می‌گذاریم. خیر. این جنایت تنها به‌ رژیم منتسب می‌گردد و نه‌ به‌ "ایران" به‌ مثابه‌ی کشور. همان گونه‌ هم حمله‌ به‌ این رژیم حمله‌ به‌ ایران نیست. در تعارض با رژیم اسلامی مردم ایران و کشورهای غربی مصالح و دشمن مشترک دارند. عدم تمایز بین مردم ایران و حکومت ایران به‌ بهانه‌ی "مبارزه‌ی با امپریالیسم" ما را در دام غرب‌ستیزی و همراهی با رژیم در مقاصد جنگ‌طلبانه‌اش می‌اندازد. مبارزه‌ با جنگ تنها از کانال مبارزه‌ با رژیم می‌گذرد و نه‌ نکوهس کشورهای مخالف حکومت اسلامی.
۴٨۴۷۶ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۱       

    از : سیامک شاملو

عنوان : قرار گرفتن چپی ها در کنا ر دیکتاتورها
عجیب است که برخی دوستان چپی هنوز فکر میکنند اگر دیکتاتوریهایی مثل ایران یا سوریه در مقابل آمریکا باشند پس باید حمایت سیاسی بشوند و مانع از سقوطشان شد مثل همان تز غلط توده ای ها در اوایل انقلاب ( ضد امپریالیست خواندن خمینی فارغ از این که خمینی چه فاشیست مذهبی است! )که ۳۳ سال گویا هنوز در جا میزنند. دوستان این احزاب امضاء کننده آیا جز نشان دادن صلح طلبی بیمنطق خود فرسنگها از واقع بینی دور نیستند؟ این دوستان مخالف حمله نظامی یا جنگ بر علیه دیکتاتوریها فکر میکنند که این رژیمهای فاشیستی مذهبی مثل ایران یا دیکتاتورها با حرف خوش و انتقاد کنار میروند و از قدرت خود چشم پوشی میکنند؟ شاید به نظرشان ایران مهد دمکراتی است و مردم اجازه بروز نظرات مخالف خود را دارند و یا میتوانند در یک رفراندم آزاد رژیم سرکوبگر ملاها را سرنگون کنند؟ هنوز یکسری کمونیستهای رمانتیک دیروزی متوجه نیستند که گاهی حمله نظامی آخرین ابزار برای سرنگونی دیکتاتورهایی مثل خامنه ای و رژیم فاشیستی ایران است. اینها حتماً مخالف حمله متحدین به آلمان هیتلر نازی بودند یا هستند؟ تازه فشار یا تهدید نظامی باید باشد تا دیکتاتورها را تسلیم به شنیدن صدای مردم خود بکنند و شاید دست از قدرت بکشند. دیالوگ سیاسی یا دیپلماسی با رژیم باجگیری مثل ملاهای ایران تا حالا چه نتیجه مثبتی داشت؟ توانست از رسیدن به سلاحهای هسته ای که بزودی ممکن است باز دارد؟ نه! با این بیانه تنها فشار روی رژیم کم میشود و آب پاکی روی دست رژیم فاشیستی ملاها میریزید و تایید ادامه سیاست ضد مردمیشان! با اینکارتان کمکگر فاشیستها و دیکتاتورها شدید با اینکه آلترناتو دیگری نیست و جوابگو حل مشکلات نیستید. صرفاً پاسیویست مطلق بودن خام اندیشی است و نشان دهنده ناپخته گی سیاسی و برگرفته از کینه توزی ضد آمریکائی محض است!
۴٨۴۷۱ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۱