عنوان : در گزارش از علی توسلی و ربوده شدن وی چیزی گفته نشده بود ...
نویسنده اشاره ای دارد به ربوده شدن علی توسلی عضو کمیته مرکزی سازمان اکثریت به نقل از این گزارش. متاسفانه این هم یکی دیگر از مسایلی است که در گزارش به ان اشاره ای نشده است. نویسنده بهتر است برای روشن شدن اذهان بقیه اگر اطلاعاتی دارد را بنویسد تا این گزارشگران بتوانند مورد استفاده قرار دهند. ربوده شدن علی توسلی بعنوان یک عضو قدیمی سازمان خصوصا که بعد از سالها بصورت قانونی به ایران سفر می کند و تجارت می کند ، شاید بتواند به سوالات ابهام امیز بسیاری پاسخکو باشد. نویسنده بایستی توجه کند که هیج چیز بهتر از شفافیت سیاسی و خبری نمی تواند اعتماد جامعه را به سازمانهای سیاسی و کلا حزبیت سیاسی افزایش دهد. به امید اینکه این خانه اشباح روزی نوری بدان دمیده شود.
۴٨۵۰٣ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣۹۱       

عنوان : درباره بررسی مورد نظر
در کشوری که مهمترین رویدادهای جابجائی قدرت از همان سالهای اولیه شکل گیری آن کماکان پشت پرده مانده و تنها برخی نشانه های ظاهری از آن ماند؛ در کشوری که تسویه حساب های دستگاه قدرت نیز خونین و با دسیسه ها و نقشه های پیچیده ای جریان یافته و تا کنون نیز مهر سکوت بر آنها زده شده - از کشتن رهبران جمهوری اسلامی در هفتم تیر تا بمب گذاری ها در ریاست جمهوری و غیره تا کشتن افرادی بطور انفرادی، طبعاً ضربه به یک سازمان سیاسی یا ضربات به گروههای سیاسی چه با استفاده از اطلاعاتی که جمع آوری و روی آنها کار میشده و چه با کمک امکانات بین المللی در این زمینه ها، طبعاً کار بررسی یک مورد مشخص را آنچنان دشوار مینماید که چنین گزارشی میشود ثمره آن. چه اطلاعاتی که مسئولین آن زمان تشکیلات داخل ارائه داده اند ناروشن بوده و چه مباحثی که در سطح رهبران خارج شده از ایران جریان داشته. همه و همه بر حدسیات استوار است و راز خاصی از قضیه را نمی گشاید. تصمیم به تهیه گزارش، و همچنین انتشار آن بیشتر شبیه یک اعلام موضع سیاسی است. تا زمانی که نقشه پهن شده روی میز دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی و یا حتی پیشتر از آن ساواک به نمایش گذاشته نشود، چنین گزارشاتی صرفاً جنبه اطلاعاتی مناسبی نخواهد داشت. گزارش فوق که متأسفانه بدون هیچ دلیل موجه ای بسیار طویل و تکراری تنظیم شده و عموماً بر حدسیاتی سطحی و گاه صرفاً تبرئه گرایانه از خود و عملکرد خود توسط مسئولین چند رده بالائی سازمان تنظیم شده، گره ای را نمی گشاید. حتی همین کار یعنی این بررسی اگر از مکانیسم بهتری برخوردار می بود و بمثابه کاری جدی و ارزشمند برای جامعه سیاسی ایران در نظر گرفته میشد، چه بسا قادر بود از امکانات بیشتری برخوردار گردد. این کار حتی میتوانست به تنظیم تاریخچه سازمان بیانجامد که فعالیت خود در طی چند دهه را با اشتراک عمومی تری از اعضاء و کادرها دنبال می نمود. در کنار همه این قضایا باید به این نکته نیز اشاره شود که سازمانهای اطلاعاتی کشورهای ذی نفع در حضور دستگاه مدیریتی معینی در ایران نیز در چنان فعل و انفعالاتی دخیل و بهره مند از آن بوده اند و لذا در تثبیت و حفظ مهر و موم بر اطلاعات فوق تأکیدات خاصی دارند. بهرحال، میتوان پذیرفت که برای روشن شدن یک حادثه مهم مثل ضربات دوره خاصی از تاریخ یک سازمان، علیرغم تمایل و تلاش تعدادی افراد برای جمع آوری برخی اطلاعات و گفته ها و غیره، هنوز اصلی ترین منابع از اختیار عمومی خارج است و تنها میتوان به همین تلاشی که شده با دیده اغماض و مثبت نگریست که نشان میدهد بار سنگین آن ضربه چیزی نیست که رفقای بازمانده از آن دوران از زیر آن شانه خالی کرده باشند.
۴٨۴۹۶ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹۱       

عنوان : سازمانی که با دست خود ریشه خود را زد.
با سلام, شما به مباحثی اشاره کرده اید که برای من , همچون شما نیز تا حدودی سئوال برانگیز است که چگ.نه سازمان فدائیان به یک باره به هر چه اعتقاد داشت پشت پا زد؟ فهم این مهم مشکل است که چگونه رهبران یک سازمان , سازمانی را پایه گذاری می کنند و در راه آرمان های آن شهید می شوند. در حالیکه این رهبران به شوروی سابق اعتماد نداشتند, یکباره رهبرانی پیدا می شوند, که راه آنها را نمی روند.آیا این خیانت نیست. اگر خیانت نیست, پس چرا دست آورد راهی را که اینها رفتند و شکست خوردند, را به گونه ای دیگر توجیه می کنند که هیچ گونه ارتباطی با اصل قضیه ندارد.
این رهبران تاکتیک ها را تغییر ندادند که امری عادی است , بلکه استراتژی آن را به سخره کشیدند.با این که مشخص است که رهبران امروزی این سازمان را نمی توان به جرم عمل رهبران تغییر استراتژی سازمان مقصر دانست, اما متاسفانه رهبران امروز, چندان علاقه ای به نقد و بر رسی اصل و اساس تغییر سیاست های فدائیان را ندارند. بلکه آنرا محدود به سال های مشخصی می کنند.
۴٨۴۷٨ - تاریخ انتشار : ۴ مهر ۱٣۹۱