کشتار کولبران کرد را متوقف کنید - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : و اما پیشنهاد:
ابراز احساسات انسانی و همدردی لازم است اما کافی نیست. به نظر من دفاع از آن مردم زحمتکش و محتاج لقمه نان و محکوم کردن کشتار آنان و یا کشتار وسیله ی کارشان - اسب ها - به هیچ رو کافی نیست. محکوم کردن روی کاغذ یک عمل انسانی و زیباست. اما فقط روی کاغذ است.
چرا؟
برای اینکه حکومت خواهد گفت: مثل همه ی جهان من نیز مرز خود را کنترل می کنم.
اگر بگوییم برای ایلات و عشایر از دیر باز امتیازات ویژه ای در کنار مرز ها بوده.
خواهند گفت: حال زمان دیگری است و رفت و آمد عشایری و یا کوچ نشینی سابق بر قرار نیست. و ...
به هر حال این بحث بی نتیجه پایان خواهد گرفت. یا اینکه بحثی همچنان باز و در بن بست خواد ماند.
پس چه باید کرد، تا جان و زندگی آن عزیزان در خطر مرگ و نابودی قرار نگیرد؟

باید این گذر از مرز را قانونی ساخت. فعالان اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... در منطقه باید متنی مناسب حال بنویسند و به امضای همگان، حتی کودکان، که پدر وقتی در پی نان می رود جان بر کف، در خانه نشسته اند نگران، برسانند. و بعد آن متن امضا شده - که هزاران امضا در پای خود دارد - را باید را برای مسئولین استان، و کل کشور و بعضی سازمان های جهانی مدافع حقوق انسان۱ بفرستند و تقاضای راه چاره بنمایند. و عده ای هم باید مسئول پیگیری آن موضوع گردند تا فراموش نشود.
این موضوع به دو شکل می تواند قانونی گردد.
۱ - بازارچه های ویژه ای در کنار مرز ایجاد شود که مردم با همان قیمتی که از آنسوی مرز کالا را تهیه می کنند، بتوانند اینجا بخرند.
۲ - دولت موافقت کند که همان عمل کولبری به شکل قانونی انجام گیرد. یعنی کولبر با گذشتن از راه قانونی بتواند به آن سوی مرز رفت و آمد کند. مثلاً اگر در ماه دو بار به شکل قاچاقی برای تهیه کالا به آن سوی مرز می رود، حالا با نشان دادن پاس خود قانونی بگذرد.
وگرنه این اعتر اضات نه فقط کاری از پیش نمی برد، بلکه بعد از مدتی عادی می گردد. و حتی لوث می شود. تو اعتراض می کنی و او نیز می گوید من دارم با کار غیر قانونی مبارزه می کنم.
در جواب اعتراض هر کشوری هم حکومت ایران می تواند از معترض بپرسد: شما در باب مرز خود چکار می کنید!؟
پس تنها راه حل، قانونی کردن این گذر است.
دشوار است؟
شدنی نیست؟
خیلی کار ها در جهان شدنی به نظر نمی رسد. اما تلاش و مبارزه ی آدمی مرز ها را شکسته، ناشدنی ها را شدنی می سازد.
باید شدنی اش ساخت؛ این تنها و تنها راهی است که می تواند جان آن زحمتکشان جان بر کف را نجات دهد.
سال هاست که می شنوم: آدم ها و اسب هایشان در آن گذرگاه نیستی، بخاطر لقمه نانی کشته می شوند. هر زمانی هم یک موج اعتراضی بر می خیزد و باز بی نتیجه فرو می نشیند.
همین امروز باید آغاز کرد تا آن گذر خونین برای همیشه پایان یابد، یعنی قانونی گردد.

دولتی که نمی تواند کالا با قیمت مناسب در اختیار شهروندان خود بگذارد؛ باید آزادشان بگذارد تا خودشان تهیه کنند. این حق مردم محتاج است؛ و باید به رسمیت شناخته شود.

زیر نویس ۱ - ننوشتم سازمان های مدافع حقوق بشر، و نوشتم حقوق انسان، بخاطر اینکه بسیاری از این سازمان های به اصطلاح حقوق بشری، مواجب بگیرانی بیش نیستند و فقط برای حوزه ی جغرافیایی خاصی در فعالیت اند، نه برای کل بشر. یعنی کارمند و مواجب بگیر برای امر خاصی هستند، و کارشان ربطی به کل بشریت ندارد.
۴٨۵۷٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹۱       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : لطفاً امضای مرا نیز بیفزایید
من نیز همدردی عمیق خود را با آن زحمتکشان رنجدیده و محتاج نان اعلام می کنم؛ و رنجشان را رنج خود می دانم. و خواستار ایجاد شرایط ویژه ای برای آنها - مردم مرز نشین - هستم.
در این مورد پیشنهادی نیز دارم که بر می گردم و می نویسم. زیرا فقط محکوم کردن کافی نیست. باید حقوق آن هموطنان عزیز را قانونی ساخت.
و این احتیاج به طی کردن مراحلی حقوقی دارد؛ که در پیشنهاد خود به آن خواهم پرداخت.
۴٨۵۶۶ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣۹۱