هاشمی شویی


محمد شوری


• در پروسه هاشمی شویی، هاشمی رفسنجانی بی میل نیست بتواند از سوابق و قدرت و ذی نفوذ بودنش، از موضع یک رهبر فراگیر و جامع- که چتر خود را بر سر همه پهن خواهد کرد- سکان اداره کشور را به دست بگیرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٣ مهر ۱٣۹۱ -  ۴ اکتبر ۲۰۱۲


به نظرمی رسد پروژه هاشمی شویی (مثل پول شویی) کلید خورده است.
در پروسه پول شویی، پول کثیف (یعنی پول هایی که از راه غیرقانونی و معاملات خلاف مثل موادمخدر کسب می شود) در یک مسیر قانونی و حساب شده تبدیل به پول پاک می شود.
با این وجود پروژه هاشمی شویی هم روی تطهیرکردن و هم روی از دور خارج کردن را دارد.
وجه اول ممکن است سناریویی از سوی خودش باشد. چون صاحب نفوذ و قدرت است. قصد دارد ثابت شود که هیچ خدشه ای در کارنامه اش نیست و همچنان مرد بحران هاست و اوست که می تواند کشور را با سیاست های خود نجات دهد.
اما وجه منفی آن -که می تواند از سوی مخالفان هدایت شود- سعی دارد، وی را برای همیشه (آن هم به شکل افتضاح سیاسی) از مدیریت و اداره کشور کنار بگذارد.
همه می دانند و همه می دانیم، در انتخاب آقای خامنه ای به رهبری، هاشمی رفسنجانی نقش کلیدی را داشت. و بنابر این قدرت کنونی رهبرج.ا.ا.، تا حدودی مدیون وی است. و از طرفی امام گفته بود تا زمانی که این دو باهم هستند ج.ا.ا. آسیبی نخواهد دید و هست!
رهبری (البته باهدایت مشاورین سیاسی و اطلاعاتی خود) نمی خواهد و بهتر است بگوئیم نمی تواند مستقیما رو در روی هاشمی رفسنجانی قرار بگیرد.
او البته توانسته است تا حدودی توسط دیگران در این سال ها وی را به حاشیه ببرد و باصطلاح در صحنه سیاسی کشور، وی را بی اعتبار سازد.
هاشمی رفسنجانی هم نمی تواند علنا وارد مخالفت با رهبری شود. او همیشه با یکی به نعل و یکی به میخ و به اصطلاح عدم تفریط و افراط،خواسته است جلوی تکرار پروسه آیت الله منتظری را برای خودش بگیرد. او می داند این شتری است که در خانه اش خواهد خوابید، لذا دارد پیشگیری می کند. و نمی خواهد به این آسانی و به این شکل خود را بازنشسته سیاسی کند.
او هر چند می داند بیت رهبری دارد پنبه اش را می زند،اما پشتوانه قدرت وی در این سالها، به اومی گوید در بازی سیاست این اوست که حرف آخر را می زند و برگ برنده در اختیار اوست.
بیت رهبری، و هاشمی رفسنجانی و نیز براندازان نظام ج.ا.ا می دانند پایان رهبری نزدیک است. بنابر این بیت می خواهد، هاشمی هم به سرنوشت منتظری دچار و هاشمی هم می خواهد، در این آشفته بازار سیاسی که کهنه ها دارند مقدس و نو و قحط الرجالی دارد آگاهی رسانی می شود، به عنوان مرد بحران ها و نجات دهنده و منجی ایران مطرح شود.
البته در این سوی مبارزه سیاسی، هم براندازان با طیف های متفاوت و متضاد وجود دارند و هم کسانی که برای حفظ آرمان های انقلاب بهمن ۵۷ (و نه حفظ نظام ج.ا.ا.) تلاش دارند.
با این وجود در کشور ما پروسه جانشینی هیچگاه دمکراتیک نبوده و مردم بر اساس آگاهی درست دست به انتخاب نزده اند. بلکه با شیوه های جنگ روانی،و تطمیع و قدرت اضافه داشتن برخی افراد و گروه ها در عرصه رقابت، تغییر صورت پذیرفته است.
پروسه پروژه هاشمی شویی در همین امتداد و مسیر قرار دارد.
پروژه دستگیری و زندانی کردن مهدی و فائزه و الفاظ رکیک به آنها در مجامع عمومی، می تواند بخشی از پروسه مشترک هر دو وجه «هاشمی شویی» باشد!
و همین بس که برای مصرف عوام وی (هاشمی رفسنجانی) گفت: «فرزندان من هم مثل بچه های مردم»!
اما مسلم است که هیچکس این حرف را جدی نمی گیرد. حقیقت این است که زندان آن ها مثل زندان ما و بچه های مردم نیست.
وقتی من (نویسنده یادداشت) یک روز پس از تعطیلی روزنامه سلام بدلیل نوشتن در مطبوعات دوره آقای خاتمی! بازداشت شدم و به زندان توحید (موزه عبرت فعلی!!) رفتم،دیدم در راهروی زندان به جای دو عکس رسمی آقای خامنه ای (به عنوان رهبر و محمد خاتمی (به عنوان رئیس جمهوری) عکس های هاشمی رفسنجانی و امام خمینی بر روی دیوار نصب شده است! این یعنی چه؟! و چه مفهومی می توانست داشته باشد؟!
یا مثلا آیا مهدی هاشمی نیز مثل (سید) مهدی هاشمی (از بستگان آیت الله منتظری) که زندان رفت و به اجبار آنهم فقط برای رضایت امام، مصاحبه ای با فریب از او گرفتند تا فقط امام ببیند، ولی آنرا برای مردم پخش کردند، و یا به اقرار «محمدی ری شهری» (اولین وزیر اطلاعات کشور) در کتاب خاطرات سیاسی (چاپ سوم) خود صفحه ۹۵ که نوشت: «او (منظور سید مهدی هاشمی) به جرم اخیر از سوی قوه قضائیه به تحمیل هفتاد ضربه شلاق محکوم شد. متهم، پیش از اجرای کامل حکم، برای افشای حقیقت اعلام آمادگی کرد. لذا از اجرای بقیه حکم خودداری شد». آیا مهدی هاشمی فرزند هاشمی رفسنجانی هم مثل بچه های مردم، چنین مصاحبه ای خواهد کرد (برای رضای رهبری؟) و از او اقاریر به نام تعزیر با ضربات شلاق خواهند گرفت؟! مثل بچه های مردم!!؟!
نه...بعید است؛ الان در شرایط و زمان فعلی برای بعضی ها (تاکید می کنم فقط برای بعضی ها) زندان واقعا هتل و پرستیژ و رانت است! و برخی به کمک همان رانتی که سالها بدست آورده اند، به کمک تبلیغات سعی دارند از این نمد برای آینده خود کلاه بسازند!
آیا مهدی هاشمی (فرزند هاشمی رفسنجانی) مثل بچه های مردم نیز زندانی اش اینگونه خواهد بود؟! و مثل خودم (نویسنده این یادداشت) ماه های متمادی از هواخوری و آفتاب و کتاب و حتی بازجویی محروم و ٨ ماه (سال ۱٣۶۵) را در یک سلول انفرادی تنگ و نمناک و تاریک خواهد گذراند؟! و نیز مثل من پس از زندان (سال ۱٣۷٨) از همه چیز (کار،بیمه و مانند آن) و حقوق اولیه یک زندگی معمولی محروم خواهد شد!؟
یا این که نه، زندانی شدن آنها پروسه ای است برای «هاشمی شویی» که توافقش پیشاپیش از سوی ارباب قدرت تنظیم شده است؟
آقای خامنه ای و هاشمی رفسنجانی هر دو می دانند، پایان دوره رهبری نزدیک است. هر دو برای پس از این در تلاش هستند تا قدرت آینده را در اختیار داشته باشند.
آقای خامنه ای در این پروسه با کمک سپاه و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و تسلط آنها بر همه ارکان اداره کشور و حتی با شنود زندگی خصوصی شخصیت ها و مدیران کشور و علی الخصوص مجلس خبرگان رهبری، سعی دارد، این تسلط همچنان حفظ شود که در این میان برخی هم به قیمت عدم رسوایی شان و قطع نشدن پول بی حساب و کتاب بیت المال که به جیب شان واریز می شود، سکوت می کنند.
در پروسه هاشمی شویی، هاشمی رفسنجانی بی میل نیست بتواند از سوابق و قدرت و ذی نفوذ بودنش، از موضع یک رهبر فراگیر و جامع- که چتر خود را بر سر همه پهن خواهد کرد- سکان اداره کشور را بگیرد.
واز طرفی هدایت کنندگان بیت رهبری (نه صرفا فقط خود رهبری، که شاید خودش هم مطلع نباشد) دوست ندارند، پس ازایشان هاشمی رفسنجانی پر و بال داشته باشد، چون به هر حال هاشمی رفسنجانی به طریق اولی تفاوت های فاحش با آقای خامنه ای دارد و اعتبار سیاسی وی در زمان حیات امام و قدرت و تسلط وی، از او یک سیاستمدار برجسته ساخته است.
از طرفی وضعیت فعلی کشور، آنچنان شده است که احتمال وحدت و بوجود آمدن یک دولت آشتی ملی به رهبری هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان و منتقدین داخلی برای حفظ نظام هست، که برخی نشانه ها را در گرایش ها و حرفهای سیاسی محمد خاتمی می توان دید. و این البته به پروسه پروژه هاشمی شویی بستگی دارد.

محمد شوری (نویسنده و روزنامه نگار)
۱۲ مهر ۱٣۹۱