یکی از تلاشگران انسانی به خاک سپرده شد!



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۴ مهر ۱٣۹۱ -  ۱۵ اکتبر ۲۰۱۲


به یاد پدری از تبار مرداد سیاه ٣۲،انسان درد کشیده و با مسئولیت دهه ۶۰

یاد آوری او
در روند آموزن ها و آموزش های زندگی تصویرهای انسانی را برایم فراهم آورد که رنگ و بوی روشنی و سنجیدگی وپیوندهای منطقی را برای رفتارهایی که آهنگ ضرباتش زایش ،مرگ و خواست ،اندیشه ها وباورها بود به سخن پرداخت .او پژمردگیها را نشان میداد و خود در جنبش ، بانگ و نوا و داد می زد و باز می غرید . خود دربدری بسیاری کشید و باز رنج و بدبختی ،پیشرفت و بهروزی را در محیطش در داده های دانش و ادب وهنر و مبارزه آموزاند.
این پدرخوب، انسانی گاه سرکوفته شد ،گاه خیز ،غران و گاه درسیاه سال ۶۰ ، از بی خبری دختر دستگیر شده اش در مرده شور خانه ها ،کلانتریها ،کمیته ها وپاسگاههای حومه تهران بدنبال دختر گم شده اش گردید و گاه به خود سرکوفت زد که چرا من را با این راه سخت و پر خطر آشنا کرده است . وباز سالها در دوران گوهردشت و قزلحصار در جلوی زندانها به سخن پرداخت ویاد ها و فراموشی وگسست را در جلوی زندانها بدون ترس ازچیزهایی بنام میهن ،ملت ،دین ،خدا که پاسداران و زندانبان ها به تن کرده بودند و شمشیر ها را بروی زندانیان دهه ۶۰ بسته بودند ،بدون ترس و با مسئولیت سخن گفت واعتراض کرد .او شخصیتی خوشنام و مستقل بود هر چه بدست می آورد با مستمندان تقسیم میکرد و ستم را با اعماق وجود درک کرده بود.درسال ۵۹ اعدامی داد و نوه های داماد و دختر دیگرش را با غرور بزرگ کرد و چقدر در این اداره و آن اداره امنیتی تحقیر شد و رنج کشید. پدرم امروز آرام آرمیده است. او با حضور ۱۰۰۰نفر انسان به خاک سپرده شد ،سهم من تبعیدی از خاک سپاری نوشته ایی است که بیادش می نویسم و بیادش که در سالهای تباهی وسیاهکاری بعد از مردادسیاه ۱٣٣۲ تن به سازش روزگار نداد.او یک معترض ماند وخواهد ماند.
یاد او و یاد پدرم را در تبعید گرامی میدارم.

مینا زرین