از : جمشید مازندرانی
عنوان : جناب موفق دست مریزاد .
جناب موفق دست مریزاد . تحریف تاریخ ایران به دست بعضی از سیاسیون پیشینه درازدامنی دارد.
۴۹۱۲۱ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : سفسطه و دیالوگ
جناب زنگنه،
بنده از کامنت شما استقبال کرده و آنرا کاملا وارد دانستم. " سفسطه " من این بود که چون بعضی ها مقاله را نخوانده و به خواندن کامنت کفایت میکنند بد نیست نکات مورد انتقاد مقاله را نقل قول کرده و بر جزئیات آن کامنت گذارد. بنده مسئول دیالوگ و یا سفسطه کسی نیستم. صلاح مصلحت خویش خسروان دانند و اگر عرایض بنده حمل به جسارت شده است طلب عفو و بخشایش دارم. موفق باشید.
۴۹۰۹۴ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣۹۱
|
از : زنگنه
عنوان : از دیالوگ با شما استقبال می کنم.
جناب peerooz از آنجا که شما همیشه مانند علامه دهر سخن می گوئید :« بارها گفته ام و باز هم می گویم.» و کامنت ها هم حلاج خوبی را مانند شما لازم دارند.لازم نیست که توضیح دهم که میان دیالوگ و سفسطه جه تفاوتی هست. چونکه شما حتمآ اطلاع دارید.
برداشت من از کامنت های شما این است که شما اهل سفسطه هستید و علاقه ای به دیالوگ ندارید.پس از این پس با شما اگر اخبار روز اجازه بدهند, وارد بحث سفسطه می شوم.اگر از من دیگر در مورد پاسخ های شما کامنتی چاپ نشد, مطمئن باشید که اخبار روز آنرا روی سایت نگذاشته , محترمانه باید گفت که اجازه ندادهاند.
فیروز باشید.
۴۹۰٨۶ - تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : What part of no don"t you understand
" بارها گفته ام و بار دگر میگویم" که کامنت ها حلاجی مطلب اند و " خوبان در این معامله تقصیر میکنند".
جناب زنگنه ایراد جالبی به نوشته دارند ولی کاش قسمت مورد انتقاد خود
را نقل قول کرده و نکته به نکته موارد اعتراض را تذکر میدادند.
در جوک حقیقت گویی میپرسند What part of no don"t you understand یعنی اشکال در فهم " نون" است یا " ه " و یا" نه". یعنی حتی در گفتار ساده " نه " باید فهمید که طرف کدام قسمت را نمیفهمد. اینهم بیان این نکته از زبان موسیقی:
http://www.youtube.com/watch?v=qEuXqbZEdU۴
۴۹۰۷٣ - تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱٣۹۱
|
از : زنگنه
عنوان : شهروندیسم تخیلی و این همه جنجال!
از نوشته شما چنین اسنباط می شود که شما نیز طرفدار شهروندیسم در ایران هستید. شهروندیسمی که از سوی هموطن های فارس ایرانی که رای اکثریت جامعه ایران را در دست دارند و در تدوین قوانین آینده ایران دست بالا را دارند, پرچمش افراشته شده است. فراموش نباید کرد که شهروندیسم در ایران یک آرمان است و ما نمونه ای از آنرا هنوز در ایران ندیدهایم. قرار است یک زمانی به آن برسیم.
آنچه که در نوشته شما بسیار جای تاسف دارد, برجسته کردن ضعف های اقلیم کردستان برای اهداف مغرضانه است. این دیگر امری پوشیده نیست که کردها در عراق , عرب نیستند , در ترکیه نیز کردها ترک نیستند, یک قوم یا ملت با فرهنگ ایرانی .شما که خود را ایرانی می دانید چرا کردها ی ایرانی را خارج از مرزهای ایران می کوبید.چرا نسخه هائی برای خدمت به دولت ترکیه و عراق می پیچید. از این هراس دارید که کردهای ایران نقشه شهروندیسم تخیلی را بر هم بزنند.
همچنانکه فدرالیسم یک مقوله است که میشود روی آن بحث کرد, شهروندیسم شما نیز قابل بحث است بهتر است آنقدر تند نروید.
۴۹۰۷۲ - تاریخ انتشار : ۴ آبان ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : مبهوت؟
جناب مبهوت،
بالاخره ادیتورهای اخبار روز هم از " صاحب نظران " نند و شاید بعضی معتقد به واجب کفایی.
۴۹۰۶۱ - تاریخ انتشار : ۴ آبان ۱٣۹۱
|
از : مبهوت
عنوان : کامنت بی کامنت
جناب پیروز
بنده در گذشته دو بار بر نوشته های آقای بنی طرف کامنت گذاشتم که متاسفانه منتشر نشد.
آیا مخالفت با شیخ خزعل یا نقشه های دولت سازی عربستان ایران دلیل آن بود یا چیز دیگری نمیدانم. به هرحال مقاله نویسنده محترم این مقاله بسیار روشنگر و مقتنم است. دست شان درد نکند.
۴۹۰۵۲ - تاریخ انتشار : ۴ آبان ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : واجب کفایی
از دوستی با ذکر فرضیات خود ، علت عدم علاقه صاحبنظران درنوشتن کامنت بر مقاله دیگران را پرسیدم.
فرمودند نماز میت در اسلام واجب کفایی ست. یعنی نماز بر مرده واجب است اما اگر کسی نماز را اقامه کرد از عهده دیگران ساقط میشود. بر خلاف آنچه ما بر جمهوری اسلامی میتازیم ، بند ناف ما با تکبیر اسلام بریده شده و با کفن اسلامی به خاک میرویم. کامنت نویسی ما نیز چون نماز میت , واجب کفایی ست.
۴۹۰٣۷ - تاریخ انتشار : ٣ آبان ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : همه فن حریف
هموطنی به من ایراد کرده بود که من هم مثل همه همشهریها ، همه فن حریفم یعنی زیاد کامنت مینویسم. نمیدانم کسی که مثلا نوشته های جناب بنی طرف را میخواند و بدون کامنتی از کنار آنها میگذرد ، یعنی خواندن و نخواندن آن برایش فرقی نمیکند چرا اصلا آنها را میخواند و شاید اصلا نمیخواند. شاید اینهم نوعی تفنن و سرگرمی و برای وقت کشی ست که در آنصورت تلویزیون و رادیو سر گرمی های بهتری هستند.
بسیاری از اوقات من تعجب میکنم که این همه صاحب نظران که در این سایت مقاله مینویسند چطور به سادگی مانند رهگذران بی هدف و تماشاچی از کنار این گونه مطالب میگذرند انگار شتر دیدی ندیدی. گویی از هم رودرواسی دارند و یا به هم نان قرض میدهند ؟! حیرت آور است. چه میدانم. مسئول کار دیگران نیستم اگر مسئول کار من نباشند.
۴۹۰۱۱ - تاریخ انتشار : ۲ آبان ۱٣۹۱
|
از : peerooz
عنوان : " مملکت عربستان "
جناب موفق،
" مملکت عربستان " جناب بنی طرف شامل این نواحی ست :
" تا این که در عهد ایلخانان مغول، آل مشعشع که یک خاندان عرب تبار بود، کل منطقه خوزستان کنونی، کهگیلویه، بویر احمد، کرمانشاه و بخشی از عراق را زیر سلطه خود گرفت واز آن پس این مملکت بزرگ به نام مملکت عربستان معروف شد که یک واژه فارسی است وبه معنای اقلیم عربهاست.".
اگر این هذیان و نشانه بیماری شدید روانی نیست آنرا به چه باید تعبیر کرد؟
تبعیض نژادی و عرب ستیزی در ایران (۲)
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۳۸۶۶۹
سهشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۴ ژوئن ۲۰۱۱
۴۹۰۰۷ - تاریخ انتشار : ۲ آبان ۱٣۹۱
|