سخنان عبداله نوری در دیدار با گروهی از فعالان سیاسی - مدنی استان آذربایجان شرقی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۹ آبان ۱٣۹۱ -  ٣۰ اکتبر ۲۰۱۲


اخبار روز - گزارش دریافتی: گروهی از فعالان سیاسی، دانشجویی و مدنی آذربایجان شرقی (تبریز) با حضور در منزل عبدالله نوری ضمن دیدار و گفت‌وگو با وی به بیان نظرات و دیدگاه‌های خود پیرامون مسائل و مشکلات جاری جامعه و افق‌های پیش روی آن پرداختند. در این نشست عده ‏ای از فعالان سیاسی و مدنی اصلاح طلب و جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه‏های آزاد، دانشگاه سهند، دانشگاه تبریز و دانشجویان آذربایجانی دانشگاه تهران حضور داشتند.
در ابتدای این دیدار برخی از حاضران مطالب و پرسش هایی را طرح کردند که به گوشه ای از آنها اشاره میگردد:
"با توجه به فضای حاکم در کشور و لزوم چاره اندیشی در این شرایط، اکنون ما نیاز به طرح دیدگاه‏های مختلف برای برون رفت از این وضعیت داریم، چرا که کشور با مشکلات جدی مواجه است."
"پیشنهاد تشکیل اتاق فکر اصلاحات با هدف پرهیز از سیاست ورزی و برنامه ریزی فرد محور، نیازمند بحث و تبادل نظر است. باید کوشش کرد که اتاق فکر اصلاحات تنها معطوف به انتخابات نباشد و گستره¬ای وسیع‏تر را شامل شود. اصلاح طلبان نباید فقط قبل از انتخابات به فکر سازماندهی خود بیافتند، بلکه باید در این باره بیاندیشند که برنامه اصلاحات چیست و آیا اصلا برنامه خاصی وجود دارد یا خیر؟"
"آیا ما باید در فکر بازگشت به قدرت در کوتاه مدت باشیم یا اینکه به برنامه های درازمدت‏تر بیاندیشیم؟ اشکالی ندارد که اصلاح طلبان به واسطه سازوکاری مشخص وارد تعامل با قدرت شوند، اما این تعامل باید با حرف و موضع مشخص انجام بگیرد که بتواند برای مردم قانع کننده و برای اصلاحات کار ساز باشد."
"به نظر می‏رسد همزمان با چنین بحث‏هایی باید ما قسمتی از نگاه خود را معطوف به حوزه فرهنگ کنیم و برای درازمدت به زیر ساخت‏های فرهنگی و مدنی توجه بیشتری داشته باشیم، باید کانال‏های ارتباطی نخبگان را با مردم پیدا کنیم چرا که شدیدا ارتباط گروه‏های مختلف اجتماعی در ایران به هم ریخته و حتی دیگر، بین شهرها هم ارتباط سازنده ای وجود ندارد."
"باید چارچوب اصلاحات مشخص شود و تعیین شود که نگاه اصلاحات صرفا معطوف به قدرت است یا خیر؟ موضوع اجرای بدون تنازل قانون اساسی نیاز به توضیح دارد. یکی از مشکلات اصلاح طلبان این است که خط قرمزی برای خود ندارند و نمی دانند که باید بر مواضع خود ایستادگی کنند. گویا اهمیت موضوع حصر رهبران جنبش سبز را از یاد برده‏ایم و در این شرایط بحث در مورد شرکت در انتخابات دور از غیرت به نظر می¬رسد زیرا با این کار اعتماد عمومی به اصلاح طلبان از بین می‏رود، همان گونه که تا کنون تاحدی آسیب دیده است."
"فاصله نخبگان و بدنه فعالان سیاسی زیاد است و با این شرایط نمی‏توان امیدوار به تعامل بود. نیروهای اصلی اصلاحات داخل زندان هستند و به نظر می‏رسد بیرونی‏ها هم منفعل شده‏اند. در شهرستان‏ها نیز فعالان سیاسی مشکلات زیادی برای فعالیت دارند. در صورت شرکت در انتخابات و حتی پیروزی در آن، در غیاب احزاب و سازمان‏های قوی چگونه می‏توان به ادامه اصلاحات امیدوار بود؟"
"ما فکر می‏کنیم که صندوق رای در این کشور به سختی به دست آمده است و نباید به راحتی آن را از دست دهیم. ما فکر می‏کنیم اوضاع اقتصادی کشور خیلی بحرانی است و یک برنامه اقتصادی خوب می‏تواند مردم را ترغیب به حضور در انتخابات کند."
-------------------------------------
- نمی‏توان این شرایط بغرنج و پیچیده ای که امروز ایران در آن گرفتار شده را با بی عملی طی کرد.
- هر ایرانی حق دارد سرنوشت خود و کشورش را پیگیر باشد و صاحب نظران و جریان های مختلف باید برای نجات کشور تلاش کنند.
در ادامه این جلسه عبدالله نوری ضمن ابراز خشنودی از حضور در این جمع صمیمی، در خصوص اهداف و چگونگی فعالیت اصلاح طلبان گفت: "این فعالیت ها ناشی از خوش بینی به وضعیت کشور و یا امید به ایجاد چشم اندازی روشن که حاکمیت در آینده ای نزدیک برای اصلاح طلبان فراهم ‏کند، نیست. نکته مهم این است که نمی‏توان این شرایط بغرنج و پیچیده ای که امروز ایران در آن گرفتار شده را با بی عملی طی کرد، حالا چه حرکت اصلاح طلبان ناظر به در دست گرفتن قدرت باشد و چه معطوف به اقداماتی باشد که بهبود اوضاع کشور را به همراه آورد. در شرایطی که سوء مدیریت و تصمیمات غیر اصولی منافع ملی را با مخاطرات جدی روبرو کرده و مشکلات و بحران های گوناگون در زمینه های مختلف وضعیت نگران کننده ای را برای کشور پدید آورده است مگر می توان نسبت به سرنوشت کشور بی تفاوت بود؟ هر ایرانی حق دارد سرنوشت خود و کشورش را پیگیر باشد و نخبگان و صاحب نظران گروه ها و جریان های مختلف باید برای نجات کشور تلاش کنند."

- اصلی ترین نگرانی و اشتغال ذهنی جریان اصلاحات سرنوشت کشور و مردم است.
- فعالان سیاسی و دانشگاهی اصلاح طلب در کنار همدردی با محرومین ریشه ی مشکلات اقتصادی و محرومیت ها و عقب افتادگی ها را متذکر شوند.
عبدالله نوری اظهار داشت: "امروز برای ایجاد ارتباط پویا و موثر میان اصلاح طلبان با عموم مردم خصوصا طبقات محروم باید مسائل و گرفتاریهای گوناگون آنها مقدم بر دغدغه های خاص فعالان سیاسی باشد و دست کم اولویتی همسان با این دغدغه ها داشته باشد چرا که اصلی ترین نگرانی و اشتغال ذهنی جریان اصلاحات سرنوشت کشور و مردم است. فعالان سیاسی و دانشگاهی اصلاح طلب در سطح کشور با ایجاد نوعی همدلی و همراهی با مردم می توانند در کنار همدردی با محرومین ریشه ی مشکلات اقتصادی و محرومیت ها و عقب افتادگی ها را متذکر شوند. باید به روشنی علل گرفتاری های اقتصادی و معیشتی مردم برای جامعه تبیین شود. تاکید زیاد از حد بر نگرانی هایی که ممکن است در اولویت های ابتدایی عموم مردم نباشد، ما را از مشکلات اصلی مردم و جامعه غافل می‏کند، در صورتی که مسایل ما در حقیقت تنها جزیی از گرفتاریهای کل جامعه است و شاید عمق مسائل و بحرانهای اقتصادی را به خوبی درک نکنیم، زیرا کمتر در جایگاه جامعه و افرادی که با این مسایل درگیر هستند قرار گرفته‏ایم. البته منظور این نیست که باید دغدغه های خود را کمرنگ کنیم، بلکه مراد این است که مسایل عمومی جامعه را در اولویت قرار دهیم."
- آغاز و استمرار حرکتی منسجم و با تدبیر و به دور از افراط و تفریط لازمه ی جریان اصلاحات و جنبش سبز است.
عبدالله نوری با اشاره به رخوت موجود در جریان اصلاحات و پذیرش تاثیر فشارهای موجود در تولید این رخوت توضیح داد: "اگر احساس می‏کنیم که جریان اصلاحات و جنبش سبز بلاتکلیف است باید این سوال را مطرح کنیم که در نهایت چه کسی باید این حالت را دگرگون کند؟ به نظر من کسی جز خودمان نمی‏تواند این کار را بکند و نباید منتظر وقوع معجزه برای تغییر فضا باشیم. البته این مساله همراه با سختیها و دشواریهای فراوانی است و موانع زیادی بر سر راه دارد ولی مهم این است در این مسیر، حرکتی منسجم و با تدبیر و به دور از افراط و تفریط آغاز شود و استمرار یابد و چه بسا بی عملی و انفعال اصلاح طلبان در خصوص مشکلات و گرفتاری های کشور و جامعه برای دوستان و عزیزان دربند و در حصرمان هم قابل توجیه نباشد. در صورتی که شرایط واقعی را در نظر بگیریم و به دنبال نتیجه سریع هم نباشیم در نهایت به فضل الهی کوشش ها به نتیجه خواهد رسید."
- تمام کسانی که راه حل اساسی را در بازگشت به اصلاحات می دانند بدون احساسات و با تکیه بر منطق بگونه ای شفاف و علنی به بحث و تبادل نظر بپردازند.
عبدالله نوری در مورد حضور اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری گفت: "این مساله اولویت اصلی جریان اصلاحات نیست. مهم این است که بتوان به سازوکاری برای همکاری و بهبود فضای همزیستی سیاسی رسید. برای کمک به انتخاب درست و منطقی و حفظ و صیانت از منافع ملی و خواست مردم لازم است فعالان، نخبگان، کارشناسان و تمام کسانی که راه حل اساسی را در بازگشت به اصلاحات همه جانبه می دانند در خصوص معضلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، داخلی و خارجی بدون احساسات و با تکیه بر منطق بگونه ای شفاف و علنی به بحث و تبادل نظر بپردازند. در این حرکت، همه به شکل فعال مشارکت داشته باشند و این مشارکت هم باید در سطح ملی مد نظر باشد، یعنی همه استان‏ها و شهرستان‏ها را دربر گیرد و تنها مجموعه ی فعالان تهران مد نظر نباشند. برآیند این مشارکت و گفتگوی گسترده می تواند به اتخاذ یک جمع بندی و نظر نهایی منتهی شود. شاید برای انتخابات ریاست جمهوری نیز شیوه و مسیر درست و منطقی همین باشد."
- باید علاقمندان و مدافعان اصلاحات و جنبش سبز برای با یکدیگر کار کردن، تمرین و تلاش کنند.
- اعتقاد و احترام به خرد و عقل جمعی و داشتن روحیه ی ازخودگذشتگی به معنای اهمیت دادن به منافع عمومی و مصلحت همگانی است.
- دموکراسی از راه محدود سازی و توزیع قدرت و گردش آزاد آن تحقق می یابد نه تمرکز قدرت.
- ترویج و بسطِ فرهنگ و اخلاقِ مدارا، گذشت، سعه صدر و ازخودگذشتگی از گام های موثر برای ایجاد دموکراسی است.
عبدالله نوری افزود: "مسلم است که جمع شدن تمام ایده‏ها و نظرات در یک سازوکار امری دور از دسترس و شاید آرمانی باشد، اما باید علاقمندان و مدافعان اصلاحات و جنبش سبز برای با یکدیگر کار کردن تمرین و تلاش کنند. جبهه اصلاحات اگر نتوانند با هم بر سر مسایل اصلی و محوری خودشان به یک توافق و وحدت نظر نسبی برسند، شرایط سخت تر از این می شود. پیشنهادهایی که مطرح شده و یا می شود قطعا در ابتدای کار چندان جامع نیست، اما آغازی برای یک همکاری و یک نیاز اساسی جریان اصلاحات و جنبش سبز می باشد. اصلاح طلبان و جنبش سبز برای اینکه به وضعیت بهتری برسند نیاز به از خود گذشتگی دارند. شاید بتوان یکی از دلائل عدم تشکیل چنین سازوکاری را خودمحوری و نداشتن از خود گذشتگی دانست و این مشکلی است که جناح حاکم نیز با آن درگیر است. اعتقاد و احترام به خرد و عقل جمعی و داشتن روحیه ی ازخودگذشتگی که فضیلت های مدنی بر آن استوار است البته به معنای از یاد بردن منافع فردی و یا منافع حزبی نیست، بلکه به معنای اهمیت دادن به منافع عمومی و مصلحت همگانی است. امروز بیش از هر زمانی برای نجات کشور به دموکراسی نیازمندیم و دموکراسی نیز از راه محدود سازی و توزیع قدرت و گردش آزاد آن تحقق می یابد نه تمرکز قدرت، زیر بنای آن هم، ازخودگذشتگی است و این مساله باید از درون جریان اصلاحات، جنبش سبز و هواداران شان آغاز گردد. در تاریخ معاصر جنبش ها و جریان هایی که توانسته اند گام های موثری در راستای دموکراسی بردارند، نخست، فرهنگ و اخلاقِ مدارا، گذشت، سعه صدر و ازخودگذشتگی را در بین خود ترویج و بسط داده اند."
- نباید تصمیم و نظر خود و یا حزب و گروه مورد علاقه مان را محور، شاقول و یا فصل الخطاب جریان اصلاح طلبی و یا جنبش سبز بدانیم.
- باید با عقلانیت مسیر واقعی اصلاحات همه جانبه و تغییرات سازنده را پیگیری کرد.
عبدالله نوری در ادامه سخنانش خود سانسوری و عدم اعتماد به یکدیگر را یکی از آفات برشمرد و توضیح داد: "برای رسیدن به نتیجه باید به یکدیگر اعتماد کنیم، نباید افراد را به دلیل اعتقاداتی که دارند و ممکن است با نظرات شخصی یا حزبی ما متفاوت باشد به اتهام هایی همچون سازشکاری و یا قدرت طلبی متهم کنیم و مخالفان خود را به هر بهانه‏ای به حاشیه برانیم. به جای این باید به نقد کردن یکدیگر بپردازیم ولی باید دقت کرد هزینه ی نقد و آسیب شناسی منصفانه عملکرد جبهه اصلاحات خصوصا برای فعالان و حامیان آن به حداقل برسد. چرا که اگر قرار باشد برخورد و قضاوت ما نسبت به دوستان و همفکران مان در جریان اصلاحات و جنبش سبز از جنس اتهام زنی باشد دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‏شود و پرورش نوع دیگری از استبداد است. نباید تصمیم، نظر و رأی خودمان و یا حزب، گروه و انجمن مورد علاقه خود را محور، شاقول و یا فصل الخطاب جریان اصلاح طلبی و یا جنبش سبز بدانیم و بر اساس زاویه دیگران با آن، نسبت به عملکرد و گفتمان دوستان و همفکران خود قضاوت کنیم. جریان اصلاحات و جنبش سبز در حال حاضر، هم از طرف حاکمیت سانسور می‏شود و هم از سوی افراد و گروه‏های تندرویی که نمی‏گذارند در مسیر تغییرات نظرات گوناگون بیان شود. به هر حال اکنون در یک فضای افراط و تفریط به سر می‏بریم و نباید در این فضا هضم شویم. باید با عقلانیت مسیر واقعی اصلاحات همه جانبه و تغییرات سازنده را پیگیری کرد."
- رعایت و احترام به حقوق ملت از اصول ارزشی و محوری قانون اساسی می باشد و با هیچ گونه تفسیر و تعبییری نمی شود برای آن محدودیتی ایجاد کرد.
- چنانچه فارغ از مفاهیم ارزشی، تشکیلات و نهادهای مندرج در قانون اصل و اساس قانون شناخته شوند مسیر اجرای قانون منحرف شده است.
- اگر به بهانه حفظ مجلس و دستگاه قضا آزادی‏ها و حقوق ملت و عدالت پایمال شود این به معنای از بین بردن اصل قانون است.
عبدالله نوری همچنین پیرامون مساله اجرای بدون تنازل قانون اساسی گفت: "در مورد خواسته اجرای بدون تنازل قانون اساسی لازم است به این نکته توجه شود که اساس هر قانون، ارزش ها و آرمان های بنیادینی است که قوانین برای تحقق آن ها تدوین می شود و برای عملی شدن آن ها، سازمان و تشکیلاتی متناسب در نظر گرفته می¬شود. قوانین نوشته می‏شوند تا مفاهیم ارزشی نهفته در دل آنها توسط تشکیلات پیش بینی شده در قانون پیاده شوند. در مورد شریعت، که قانون الهی است نیز اصولی به عنوان مقاصد شریعت وجود دارد که احکام شرعی به دنبال تحقق آن هستند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز این دو بخش وجود دارد، از این رو تفسیر و اجرای آن باید به گونه ای باشد که این ارزش ها و مقاصد تامین شوند. بخشی از مفاهیم ارزشی مندرج در قانون اساسی که جریان اصلاحات، اجرای بدون تنازل آن را، از تشکیلاتی که در قانون اساسی مسئول اجرای آن شناخته می شود، خواستار است عبارتند از: اول، "حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچ‌کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد." دوم، "مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش." سوم، "آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت اراضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفه دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‏ای وارد کند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند." چهارم، "تأمین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون." پنجم، "احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع و محو هر گونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی." از عبارات مذکور و عباراتی شبیه آنها که در قانون اساسی فراوان بیان شده است چنین استنباط می شود که رعایت و احترام به حقوق ملت و تاکید بر حق حاکمیت مردم و تامین و گسترش عدالت از اصول ارزشی و محوری قانون اساسی می باشد و با هیچ گونه تفسیر و تعبییری نمی شود برای آن محدودیتی ایجاد کرد و فلسفه وجودی همه ی نهادهای مندرج در قانون اساسی ، از نهاد رهبری تا قوای سه گانه و سایر دستگاهها برای تحقق بخشیدن به مفاهیم ارزشی مندرج در قانون اساسی و برطرف کردن موانع تحقق همه این حقوق می باشد. حال چنانچه پس از مدتی نسبت به مفاهیم ارزشی مندرج در قانون بی اعتنایی گردد و تشکیلات و نهاد های مندرج در قانون اصل و اساس قانون شناخته شوند مسیر اجرای قانون منحرف شده است. قوانین نوشته می‏شوند تا مفاهیم ارزشی نهفته در دل آنها پیاده شوند. مثلا مجلس برای این در قانون اساسی آمده است تا بتواند با وضع قوانین حافظ آزادی‏ها و حقوق ملت باشد، و یا دستگاه قضا برای اجرای عدالت ایجاد شده حال اگر به بهانه حفظ مجلس و دستگاه قضا آزادی‏ها و حقوق ملت و عدالت پایمال شود این به معنای از بین بردن اصل قانون است. این مثل آن است که بزرگترین شخصیت یک دین خلاف رهنمودهای آن دین عمل کند. در قرآن خداوند به پیامبر می‌گوید: "یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ – سوره مبارکه مائده / ۶۷ - ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده، و اگر نکنی پیامش را نرسانده‏ ای"، حتی ارزش مقام رفیع پیغمبر هم بدلیل اجرای صحیح و کامل رسالت و تبیین مفاهیم ارزشی دین مبین اسلام است و با توجه به اینکه پیامبر آن مفاهیم آسمانی را اجرا می‌کند، گفته می‌شود: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ - سوره مبارکه نساء / ۵۹ - ای کسانی که ایمان آورده‏اید، اطاعت کنید خدا را و پیامبر و اولی الامر را." اجرای بدون تنازل قانون اساسی هم به همین معناست که از نهادهای مسئول در قانون اساسی خواسته می شود که مفاهیم ارزشی مندرج در قانون را بدون تنازل تحقق ببخشند. پس وقتی گفته می‌شود ما خواهان اجرای بی‌تنازل قانون اساسی هستیم، یعنی نهادهای مسوول، باید قانون را اجرا کنند. این معنایش این نیست که یک نهاد فی حد ذاته محترم است، این نهاد زمانی محترم است که مفاهیم ارزشی قانون را اجرا کند و چنانچه تمام توان خود را برای اجرای صحیح قانون به کار برد تمامی شهروندان نیز موظف اند آن نهاد را در پیشبرد اهدافش که همان هدف قانونگذار است یاری کنند."