ابر
(چهار شعر )


یوسف صدیق (گیلراد)


• چگونه می توانم ابر نباشم
وقتی تو نمی آیی؛
در لحظه هایم نمی تابی ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۴ آبان ۱٣۹۱ -  ۴ نوامبر ۲۰۱۲


 (١)
سخت می گرید ابر،
در راه آسمان
به زمین.
انگار می داند
چه می گذرد اینجا.
١٣٨٧ ...

(٢)
این ابر
دایم به فکر شستن گل هاست.
آیا می داند
من هم
ابرهایی در خود دارم ؟
١٣٨٧ ...

(٣)
چگونه می توانم ابر نباشم
وقتی تو نمی آیی؛
در لحظه هایم نمی تابی
و سایه ای حتا
از روشنایی دیدارت نیست.
ای آسمان من !
ببین چگونه
درون دلتنگی هایم
مچاله می شوم.
ببین چگونه
باران
روز هایم را خیس می کند
و شب هایم را ، دریا.
ای آسمان من !
١٣٩١ ...

(٤)
پنجره
دریچه هایش را
ورق می زند.
پرده
تن به باد می سپرد.
در قلب آسمان
ابری،
از تنهایی
سنگین شده است.
١٣٩١ ...