ماه عسل های نیمه کاره حکمرانی اردوغان


اردشیر زارعی قنواتی


• جمهوری ترکیه در طی یک دهه ی اخیر به موازات تثبیت هژمونی منطقه یی خود، به لحاظ درونی و بیرونی مواجه با چالش ها و تضادهایی بوده است که نشان می دهد این کشور به آسانی نمی تواند در مسیر اهداف از پیش تعیین شده حرکت کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٣ آبان ۱٣۹۱ -  ۱٣ نوامبر ۲۰۱۲



جمهوری ترکیه در طی یک دهه ی اخیر به موازات تثبیت هژمونی منطقه یی خود، به لحاظ درونی و بیرونی مواجه با چالش ها و تضادهایی بوده است که نشان می دهد این کشور به آسانی نمی تواند در مسیر اهداف از پیش تعیین شده حرکت کند. در حوزه داخلی بعد از روی کار آمدن حزب اسلامگرای "عدالت و توسعه" به لحاظ سیاسی "نهاد قدرت" دچار یک چالش چندسویه شد که در یک ضلع این مثلث نظامیان قرار داشته، در ضلع دیگر اسلامگرایان تازه به قدرت رسیده به رهبری "رجب طیب اردوغان" نخست وزیر این کشور ایفای نقش می کنند و در ضلع سوم احزاب سیاسی سکولار و اپوزیسیون میراث دار حکومتداری لائیسیته "کمال آتاتورک" نقش افرین می باشند. در همین حوزه داخلی یک گسست و شکاف درونی در بدنه اجتماعی نیز در این دهه اتفاق افتاده است که اسلامگرایی محافظه کار سنی در تقابل با سکولاریسم آتاتورکی موجب دوقطبی شدن جامعه شده است. در این چیدمان عمومی جغرافیای سیاسی – اجتماعی ترکیه به عنوان یک "متن" در استراتژی جدید این کشور، "حاشیه" هایی در سابقه تاریخی سده اخیر چون موضوع لاینحل مانده حقوق اقلیت ۱۲ تا ۱۵ میلیونی کردها و بحث حقوقی "نسل کشی" ارامنه در طی جنگ جهانی اول نیز وجود دارد که مسیر حرکتی ساختار جدید قدرت برای دستیابی به اهداف تعیین شده را بسیار مشکل می کند. این پارادوکس های مختل کننده در مسیر شکل بخشی به یک ساختار تثبیت شده موسوم به الگوی جدید ترکیه بی شباهت به رانندگی در یک چهار راه پر ترافیک بدون وجود تابلو های راهنمایی نیست که بعضا راننده را به انتخاب مسیر نادرست و نقض قوانین ترغیب می کند. در حوزه خارجی هم این معادله چندوجهی صادق است و به همان نسبت که ترکیه را به لحاظ ژئوپلتیک به یک صیاد زبردست تبدیل کرده است اما تناقضات و پیچیدگی هایی را بر این کشور تحمیل می کند که اهداف تئوریزه شده قبلی را با موقعیت های "سلبی" روبه رو خواهد کرد. خواست آنکارا و حزب عدالت و توسعه برای پیوستن به اتحادیه اروپایی که در چارچوب گزینه نگاه به غرب دنبال می شود با توجه به نگاه ایدئولوژیک و نژادی اروپائیان نسبت به حفظ هویت مسیحی – اروپایی این نهاد منطقه یی هم اینک به نظر می رسد که برای ترکیه حداقل در کوتاه مدت غیرقابل دسترس باشد. هم چنین تغییر موضع آنکارا در خصوص نگاه به شرق و بازی در زمین مساعد منطقه یی که بعد از مانورهای زیرکانه اردوغان در مورد منازعه فلسطینی – اسرائیلی رقم خورد و در قاب تحولات موسوم به بهار عربی به تصویر کشیده شد هم اکنون در برخورد با صخره ی بحران سوریه با توجه به تاثیرات درونی آن بر مناطق ناآرام جنوب شرقی ترکیه و به دست گرفتن ابتکارعمل توسط عربستان و قطر، دولت اردوغان را در وضعیت بغرنجی قرار داده است. ناکامی در شکل بخشی به مدل اروپایی و بازگشت به مدل قدیمی بازسازی "امپراتوری عثمانی" در چارچوب منازعات فرقه یی از جمله دوگانه ی سنی – شیعه و ترک – کرد، هر چند که در بخش اول موازی با سیاست قدرت های هژمونیک غرب است اما در بخش دوم موجب بازدارندگی نسبت به نزدیکی این دو حوزه متفاوت ژئوپلتیک خواهد شد.
در آخرین روزهای ماه اکتبر نخست وزیر ترکیه با سفر به آلمان که با اعتراض گسترده ی کردهای ساکن برلین همراه شد، در یک اظهارنظر خشم آلود تهدید کرد که چنانچه اتحادیه اروپایی تا سال ۲۰۲٣ عضویت ترکیه در این اتحادیه را تصویب نکند، آنان ترکیه را به عنوان یک شریک مطمئن از دست خواهند داد. قبل از آن نیز به تناوب دولت اردوغان در خصوص تصویب لایحه مربوط به نسل کشی ارامنه در پارلمان فرانسه و دیگر کشورهای غربی اقدامات مقابله به مثل را در پیش گرفته بود. هر چند که در این دیدار ظاهرا خانم "آنگلا مرکل" صدراعظم آلمان و نزدیکترین متحد اروپایی به ترکیه سعی کرد تا ضمن حمایت تلویحی از ترک ها تا حدودی خشم اردوغان را کاهش دهد اما روند اوضاع در ساخت اتحادیه اروپایی و هم چنین تقویت مهاجرستیزی و منازعه سیاسی – اجتماعی بین "مو سفید"ها و "مو سیاه" ها هیچ امیدی برای عضویت ترکیه در اتحادیه باقی نمی گذارد. از طرف دیگر پیچیدگی های حقوقی برای عضویت در اتحادیه اروپایی در خصوص رعایت حقوق بشر، تجدیدنظر در قوانین قضایی، پذیرش حقوق اقلیت بزرگ کردهای ساکن ترکیه، موضوع عضویت قبرس در اتحادیه و اعتراض ترک ها نسبت به آن، نقض گسترده آزادی مطبوعات و زندانی بودن بیش از ۷۶ روزنامه نگار و مهم تر از همه ادغام یک جمعیت ۷۰ میلیونی مسلمان در اتحادیه یی که بر اساس هویت مسیحی شکل گرفته است، روند عضویت ترکیه را تقریبا غیرممکن کرده است. بدون شک ترکیه کنونی به واسطه نقش آفرینی در حوزه منطقه یی و نقشی که به عنوان "محلل" بین غرب و شرق بازی می کند تا حدود زیادی به عنوان یک قدرت منطقه یی تثبیت شده است ولی به دلیل همین تناقضات درونی و بیرونی در تحلیل نهایی با چالش و کنش های سلبی و بازدارنده یی روبه رو است که هر تغییری در معادلات ملتهب منطقه یی می تواند به یک عامل مختل کننده در عرصه داخلی و سیاست خارجی این کشور تبدیل شود.