سکولاریزم دینی! - محمد شوری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۶ آبان ۱٣۹۱ -  ۱۶ نوامبر ۲۰۱۲


برای اصلاح انقلاب بهمن ۵۷، راه هایی هست؛ یک راه هم پروسه سکولاریزم دینی در پروژه های حکومتی است!
اصلاح طلبان، هم چنین سیدمحمد خاتمی (چنانچه رویکردی بیش ازگذشته به ایشان شد) تابوشکنی کند و در مقام ریاست جمهوری سه باره! خود، خود را خلع لباس، (همانطورکه احمدقابل بود و در مورد لباس روحانیت گفته است) و بعد، ابتدا قانون اساسی را اصلاح و اصل «ولایت فقیه» را حذف و از مدیریت «حکومت دینی» به مدیریت «حکومت دیندار» گذار شود.
بین «حکومت دینی» و «حکومت دیندار» تفاوت فاحش هست؛ و گاه ناقض همند؛ شرح مصادیق غور و قوت می خواهد که فعلامجالش نیست. [۱]
با چنین رویکردی می توان بنیادی ترین اصلاحات را انجام داد و با جَهش، به «جمهوری پنجم» قدم گذاشت.
در مواجهه و مقابله نخست، جمع سکولاریزم و دین جمع نقیضین به نظرمی رسد! اما اگر دقیق آنالیز شود، متوجه می شویم اینطور نیست.
می توانند جمع ضدین باشند؛که گفته اند: «جمع نقیضین محال، ولی جمع ضدین ممکن» و باعث حرکت، تکامل و تولد است:
بقول مولانا در مثنوی:
که ز ضدها ضدها آید پدید
در سویدا نور دایم آفرید
پس بضد نور دانستی تو نور
ضد بضد را می نماید در صدور
اگر بخواهیم همه قرآن را در یک آیه خلاصه و«همه حرف خدا» [۲] را در همین یک آیه بیان کنیم، آیه هفدهم سوره زمر است:
«فبشرعبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک هدیهم الله واولئک اولوالالباب»که سکولاریزم دینی هم از آن مستفاد می شود!
[بین سکولاریته، سکولاریزاسیون و سکولاریسم تفاوت است] و می تواند همچون حکومت دینی شود:
[ایدئولوژی خیلی مستعد آن است که ما را گرفتار معرفتی کاذب کند و سکولاریسم نیز از این مستثنی نیست].
[مهم ترین فرق مفهوم سکولاریسم و سکولاریزاسیون این است که اولی نوعی ایدئولوژی است که مولدان و حاملان آن می خواهند بر اساس آن نوعی نظم اجتماعی بیافرینندکه دین یا در شکل گیری آن هیچ نقشی نداشته باشد و یا کمترین اثر و نقش را داشته باشد. در حالی که دومی پدیده ای اجتماعی است که لزوما به نحو ارادی و با خواست این و آن محقق نمی شود و چه بسا نتیجه ناخواسته عملکرد خود دینداران باشد. از سوی دیگر، فعالیت های سکولاریست ها نیز لزوما به سکولاریزاسیون نمی انجامد. بلکه چه بسا نتیجه ناخواسته کُنش آنان روی آوری بیشتر مردمان به دین و قوت گرفتن اجتماعی دین باشد. نمونه آن را در سکولارسازی آمرانه حکومت پهلوی مشاهده کرده ایم]. [٣]
می توان با تابوشکنی و با این رویکرد، بین سکولاریزاسیون و دین (نهاد سنتی و ریشه فرهنگی مردم و جامعه) آشتی برقرار کرد.
این پدیده در رویکرد جهان اسلام و عرب و اهل تسنن در تغییر حکومت و در دمکراسی خواهی محسوس است، اما در کشور شیعه مذهب ایران کمی سخت است!
اصلاح طلبان رویکردی اصلاحی خود را باید به این سمت و سو تغییر دهند، در غیر این صورت، آب در هاونگ کوفتن است.

محمد شوری (نویسنده و روزنامه نگار)

___________________________
۱-رجوع شود به یادداشت اینجانب (با نام مستعار علی میثمی) در روزنامه «صبح امروز»، مورخ ۱۲ دی ۱٣۷۷ با عنوان «حکومت دینی، حکومت دیندار».
۲- «همه حرف خدا» در سه جلد. عنوان کتابی از همین نویسنده. انتشارات شرکت قلم.
٣-دو ماهنامه چشم انداز. به مدیر مسئولی لطف الله میثمی. ش ۷۴ .گفتگو با «مقصود فراستخواه» و «حسن محدثی».