دمکراسی خواهان فرصت طلب! - سیامک حیدری
پیرامون بیانیه ی پایانی کنفرانس پراگ



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٣۰ آبان ۱٣۹۱ -  ۲۰ نوامبر ۲۰۱۲


کنفرانس پراگ طی روزهای هفدهم و هیجدهم نوامبر ٢٠١٢ با حضور جمعی از شخصیت های سیاسی از طیف های مختلف جامعه، زیر عنوان "پیشبرد اتحاد برای دمکراسی. برگزار شد. مباحثی هم چون "چشم انداز تحولات سیاسی در ایران و امر گذار مسالمت آمیز به دموکراسی"، "دیالوگ ملی، انتخابات آزاد و همگرایی نیروهای اپوزیسیون" "مسئولیت سیاسی، مدنی و اخلاقی اپوزیسیون"، "بررسی موانع مشارکت گسترده زنان در فعالیت های سیاسی"، "وضعیت اقتصادی در ایران" و "مسالهی قومی/ ملی، راه جویی و ارایهی راهبرد". مورد بحث قرار گرفتند.

در مورد کنفرانس پراگ و خصوصا بیانیهی پایانی ذکر چند نکته ضروری است:

١ . پس از انتشار بیانیهی پایانی بیش تر کنجکاو شدم تا ببینم چه مباحثی آنجا مطرح شده است که به چنین بیانیهای ختم شده است. در "صفحهی اصلی" سایتی که بدین منظور راهاندازی شده است، تمامی مباحث، پانل ها و برنامههای ارایه شده در کنفرانس پراگ در سمت راست سایت ذیل "تازههای کنفرانس" منتشر شده است؛ اما بحث مربوط به "مسالهی قومی-ملی، راهجویی و ارائهی راهبرد" در صفحهی اصلی حذف شده است!

٢. بیانیهی پایانی منعکس کنندهی مباحث و گفتگوهای داخل کنفرانس نیست؛ بلکه بازتاب نظرات و رویاهای تدوین کنندگان آن است. بیانیهی پایانی به جای آن که خلاصه و نتیجهی گفتمان و گفتگوهای داخلی کنفرانس باشد، بیش تر مدح و ثنای "تمدن وفرهنگ متکثر این دیار کهن" را مدنظر قرار داده است. بیانیهی پایانی قبل از آن که بازتاب دیدگاه مشترک شرکت کنندگان و یا حداقل نمایان گر حداکثر آنان باشد، توسط جمعی کوچک در کنفرانس تائید و انتشار یافته است.

٣. بیانیهی پایانی کنفرانس پراگ، پاشیدن آب سردی بود بر پیشانی کسانی که هنوز اندک امیدی به اپوزیسیون و شخصیت های فارس و برگزارکنندگان چنین کنفرانس هایی داشتند. پس از انتشار بیانیهی پایانی، هیات های شرکت کنندهی حزب دمکرات کردستان ایران و حزب دمکرات کردستان هریک با انتشار اطلاعیهای جداگانه، بی اطلاعی خود را از محتوا، مضمون و درج چنین بیانیهای اظهار داشتند و نسبت به آن واکنش نشان دادند.
اطلاعیهی حزب دمکرات کردستان ایران در مورد کنفرانس پایانی، فرصت طلبی تدوین کنندگان "اطلاعیهی پایانی کنفرانس" را به خوبی نمایان می سازد. آنان در قسمتی از اطلاعیهی خود چنین می نویسند: «...در دقایق پایانی کنفرانس از سوی برگزار کنندگان متنی قرائت گردید که‌ نه‌ قبلا با شرکت کنندگان مشورت شده‌ بود و نه‌ اجازه‌ اظهار نظر در مورد آن داده‌ شد. بهمین جهت بعنوان هیئت حزب دمکرات کوردستان ایران در کنفرانس پراگ اعلام میداریم که‌ متن انتسار یافته‌ مورد تائید ما نبوده‌ و مخالفت با آن را حضورا نیز به‌ اطلاع برگزار کنندگان و شرکت کنندگان در کنفرانس رسانیده‌ایم.»
هیات حزب دمکرات کردستان نیز با صدور اطلاعیهی مشابهی زیر عنوان: "حق تحفظ ما در مورد بیانهی پایانی کنفرانس پراگ"، ضمن ابراز نارضایتی به متن پایانی کنفرانس پراگ می گویند: «پس از قرائت متن، تعدادی از شرکت کنندگان در همایش به نحوه‌ی ارائه‌ و مضمون چنین متنی بعنوان بیانیه‌‌ی پایانی نشست بدون اینکه‌ حاضران در کنفرانس متن را قبلا دیده‌، در تدوین آن مورد مشورت قرار گرفته‌ باشند و یا اینکه‌ متن لااقل به‌ رای گذاشته‌ شده‌ باشد، اعتراض کردند. با تاکید ویژه‌ بر روال غیر دمکراتیک کار، بدلیل ذیق وقت و لزوم تحویل سالن، قرار گذاشته‌ شد که‌ اعلام شود این بیانیه‌ از طرف برگزارکنندگان کنفرانس ارائه‌ میشود و یا قید خواهد شد که‌ بیانیه‌ مورد حمایت تعدادی از شرکت کنندگان نبوده‌ است.»

٤. کنفرانس پراگ نشان داد که بخشی از اپوزیسیون شرکت کننده کماکان سیاست حذف، سانسور و شیطنت را در دستور کار قرار دارند. امروز که در راس قدرت نیستند می خواهند مخالفان سیاسی و بحث هایی که باب میل آنان نیست را سانسور کرده و اگر لازم باشد خود بیانیهای را منتشر می کنند. باور عمیق به دمکراسی را در عمل می توان دید نه در گفتمان های آراسته و پیراسته. باید مثل خانم شادی صدر بی قید و شرط به دمکراسی و حقوق بشر اعقتاد داشت و بهای آن را پرداخت نه این که فرصت طلبانه به دنبال رنگ و لعاب کردن دمکراسی بود.

٥. کنفرانس پراگ نشان داد که افراد دست اندرکار کنفرانس، در مورد مشارکت سیاسی-اقتصادی دیگر ملیت های ساکن ایران کماکان گفتمان انکار از یک سو و ارجاع حقوق سایر ملیت ها به زمانی نامعلوم است. مخالفت با حقوق دیگر ساکنان و ملیت های ایرانی تا آن جا پیش می رود که دکتر شهریار آهی برای پاک کردن صورت مساله و نفی دیگر اقوام و ملل، قومیت-ملیت خود را نیز انکار می کند و اظهار می دارد که قومی به نام فارس در ایران وجود ندارد.

٥. کنفرانس پراگ و کنفرانس های پس از آن نشان داد که احزاب کورد که خواهان شرکت در چنین جلساتی هستند، باید هوشیارتر باشند. در برخورد با آنان اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند و مباحث و خواستههایشان را شفاف تر بیان کنند. سیاست تعارف بردار نیست. اگر تجزیهی ایران برای آنان خط قرمز است در این صورت سوال ما این است که خطوط قرمز احزاب کرد و دیگر ملیت های ایران چیست؟

٦. اکنون یک دهه است که بیشتر احزاب کردستان ایران خواست و شعار فدرالیسم برای آیندهی سیاسی ایران را مطرح کردهاند. از سوی فعالان فارس زبان و یا آنان که خود را احزاب سراسی خطاب می کنند، کماکان در برابر طرح فدرالیسم برای آیندهی سیاسی ایران مقاومت می کنند. آن ها طرح فدرالیسم را پیش زمینهی تجزیهی ایران می دانند و حتی قسمتی از آنان تا آن جا پیش رفتهاند که حاضرند علیه چنین طرحی، از خامنهای تقاضای عفو و بخشش کرده و در کنار جمهوری اسلامی قرار گیرند. سوال این است که چنان چه طرح فدرالیسم کماکان با نفی و مقاومت ملت بالادست روبرو شود، طرح و برنامهی بعدی آنان چه خواهد بود؟ آیا وقت آن نرسیده است که در کنفرانس ستوکهلم ٢" چنین بحثی به میان کشیده شود؟ اصرار بر فدرالیسم برای آیندهی ایران از یک سو و انکار آن از طرف مقابل تا کی می تواند ادامه داشته باشد؟

٧. تدوین کنندگان و انتشار دهندگان "بیانیهی پایانی کنفرانس پراگ" برای ما توضیح دهند که چرا بحث مربوط به "مسالهی قومی/ ملی، راه جویی و ارایهی راهبرد". در صفحهی اصلی حذف شده است؟
چگونه است بخش زیادی از گفتمان، گفتارها و مباحث ارایه شده در کنفرانس پراگ در آن بیانیهی منعکس نشده است و چرا بدون اطلاع و هماهنگی با دیگر شرکت کنندگان اقدام به انتشار آن کردهاند؟ چرا بیانیهی پایانی برای مسالهی ملی-قومی نه راهی جسته است و نه راه بردی نشان داده است؟