پیشنهاد به آقای فرخ نگهدار
به این روش های خرابکارانه ادامه ندهید!
ف. تابان
•
من یک بار دیگر به آقای فرخ نگهدار توصیه می کنم در مبارزه ی سیاسی خود دست از پروگاسیون بر دارد، برای اهدافی که دارد شرافتمندانه مبارزه کند، اما چهره ی دیگران را مطابق میل خود نقاشی نکند و از تحریک مداوم اصلاح طلبان و «رژیم» علیه هواداران «تغییر رژیم» دست بردارد!
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
٣ آذر ۱٣۹۱ -
۲٣ نوامبر ۲۰۱۲
آقای فرخ نگهدار یک فعال اصلاح طلب است که می کوشد درستی سیاست های مورد علاقه ی خود را با تحریف چهره ی رقبای خود اثبات کند. او در مقالات خود سیمایی از رقبای سیاسی خود می سازد که واقعی نیست، چنان است که او برای خط بطلان کشیدن بر این رقبا، به آن نیاز دارد.
بارها از سوی رفقای سازمانی ایشان در مورد این نوع تحریف سیمای دیگران و سود سیاسی بردن از آن، به ایشان دوستانه و خصوصی توضیح و هشدار داده شد و هیچ وقت این توضیحات و هشدارها از سوی او مورد توجه قرار نگرفت.
در آخرین مقاله ی خود به نام «در مورد نشست پراگ» ایشان به این شیوه ی غیراخلاقی ادامه داده است. تمام این مقاله یک پروکاسیون است. در این مقاله طرفداران «تغییر رژیم» در ایران به مجاهدین خلق، طرفداران رضا پهلوی و جریان «آهی - خادم» خلاصه شده است و همگان دعوت شده اند یا به هواداران اصلاحات و یا به هواداران این جریانات بپیوندند. آقای نگهدار در این مقاله می کوشد نمایندگان و سمبل های تغییر رژیم در ایران را همین ها معرفی کند و در برابر جنبش اصلاحات بگذارد. او می گوید اصلاح طلبان و طرفداران «تغییر رژیم» نباید با هم همکاری کنند و این همکاری مضر است! او می کوشد هر گونه نزدیکی بین این دو جریان را تخریب کند.
برای من باورکردنی نیست آقای نگهدار نداند دارد چه می کند؟ او می خواهد با خلاصه کردن طرفداران «تغییر رژیم» به یک «حزب لیبرال طرفدار غرب»، مجاهدین خلق و طرفداران رضا پهلوی، - که همگی هم با دخالت خارجی موافقند - مبارزه در راه تغییر رژیم را بی اعتبار کند و برای فکر خود خریدار بتراشد.
ایشان می داند بخش بزرگی از نیروهای چپ ایران و جمهوری خواهان دموکرات برای «تغییر رژیم» در ایران مبارزه می کنند. از آقای نگهدار می پرسم چرا صورت خود را به سوی دیگری برگردانده و وجود این نیروهای متنوع را – که خود ایشان عضو دو تا از آن ها هم هست - در بغل گوش خود انکار می کند؟
آقای نگهدار عضو اتحاد جمهوری خواهان ایران است. او در مقاله ی خود می کوشد این اتحاد را در برابر جریان پراگ قرار دهد و «دو گانه ی تغییر – اصلاح» را در این دو جریان معرفی کند. اتحاد جمهوری خواهان ایران در سند سیاسی همایش پنجم خود می نویسد:
«اتحاد جمهوریخواهان ایران با استفاده از روش های مسالمت آمیز و با اتکاء به انتخابات آزاد خواستار تغییر قانون اساسی و ساختار سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه، برقراری ساختار سیاسی دموکراتیک، سکولار، مبتنی بر جدائی دین از دولت و حاکمیت مردم است.»
آقای فرخ نگهدار عضو سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) است. سازمان فدائیآن خلق ایران (اکثریت) در آخرین کنگره ی خود عنوان قطعنامه ی سیاسی خود را «دیکتاتور باید برود! در راه انتخابات آزاد، تغییر قانون اساسی» گذاشته است.
چرا آقای نگهدار این مواضع را ندیده می گیرد و می گوید طرفداران تغییر رژیم در ایران تنها رضا پهلوی، مجاهدین و «آهی – خادم» هستند؟ چرا وانمود می کند که طرفداران تغییر رژیم مساوی با کسانی هستند که خواهان دخالت خارجی در ایران هستند؟
آقای نگهدار می داند «تغییر رژیم» خواست بسیاری از معترضین به وضع موجود در ایران است، آن ها که در خیابان های تهران در جریان جنبش سبز فریاد «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند، طرفداران تغییر رژیم در ایران هستند. چرا آقای نگهدار اصرار دارد این نیروها را وابسته به جریان «آهی – خادم»، «طرفداران رضا پهلوی» و «مجاهدین خلق» نشان دهد؟
جنبش سبز حاصل همکاری گرایش های مختلف سیاسی از جمله طرفداران اصلاحات و همین طرفداران «تغییر رژیم» بوده است و آقای میرحسین موسوی نیز این خصوصیت جنبش سبز را چندین بار تایید کرده و مورد استقبال قرار داده است. چرا آقای نگهدار دو پایش را در یک کفش کرده است که: «جمع آمد خط «اصلاح نظام» با خط «تغییر رژیم» هم ناممکن است و هم به شدت مخرب»؟ چرا او اصلاح طلبان و طرفداران تغییر رژیم را تشویق می کند با هم همکاری نکنند. چرا او به طور مداوم اصلاح طلبان و حکومت اسلامی را علیه تحول خواهان تحریک می کند؟ چرا او در راه تخریب نزدیکی بین اصلاح طلبان و تحول طلبان کوشش می کند؟
من یک بار دیگر به آقای فرخ نگهدار توصیه می کنم در مبارزه ی سیاسی خود دست از پروگاسیون بر دارد، برای اهدافی که دارد شرافتمندانه مبارزه کند، اما چهره ی دیگران را مطابق میل خود نقاشی نکند و در راه همکاری نیروهای مخالف استبداد و برقراری دموکراسی در کشور مانع ایجاد نکند. این قدر که سنگ جنبش سبز را به سینه می زند، کمی هم به پیام های آن دقت کند و بپذیرد که در ایران همکاری کسانی که برای تغییر رژیم می کوشند با کسانی که برای اصلاح رژیم می کوشند، نه تنها مضر نیست، بلکه در بسیاری جاها ضروری هم هست.
|