بیانیه نهادهای دموکراتیک کلن در بزرگداشت روز جهانی حقوق بشر



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۰ آذر ۱٣۹۱ -  ٣۰ نوامبر ۲۰۱۲


فرارسیدن روز جهانی حقوق بشر برای ایرانیان آگاه و وجدانهای بیدار فرصتی است تا با تداوم و تقویت هرچه بیشتر پیکارها و کوششهایشان در مقابل جمهوری اسلامی، این ناقض جدی حقوق انسانی و عامل بحران حقوق بشر در میهن‌مان، باورمند و امیدوارانه بایستند. بویژه که هم اکنون جامعه جهانی نیز از طریق گزارشگر ویژه سازمان ملل موارد انبوه نقض حقوق بشر در سیاستها و عملکردهای رژیم جمهوری اسلامی را بیشتر پی میگیرد. این تلاش همه جانبه آزادیخواهان و کنشگران مدنی، رژیم را در زمینه رعایت استانداردهای حقوق بشر در عرصه‌های داخلی و بین المللی به چالش جدی کشانده است.

مدافعان حقوق بشردر سال‌های اخیر برغم خطرات بزرگ و سرکوبهای خشن رژیم مبارزه‌ای ساختارمند، گسترده و کارا علیه رژیم اسلامی را سازمان داده‌اند. این کوششها در زمینه‌های آگاهی بخشی، مستندسازی، ثبت و جمع آوری بیشتر موارد نقض حقوق بشر، شفافیت داده‌ها و آموزش نیرو‌ها براستی نوید بخش اشاعه نگاه و فرهنگی نوین در میهنمان می‌باشند.

ماهیت ارتجاعی و ضدانسانی رژیم جمهوری اسلامی در قوانین آن، یعنی در قانون اساسی، قوانین مدنی، قانون مجازات، آیین دادرسی مدنی، قوانین اقتصادی و مالی، قانون انتخابات، قانون و حقوق کار، قانون اداری و مقررات و آیین نامه‌های فرهنگی و اجتماعی و نظامی و امنیتی آن بازتاب و تبلور یافته است.

رژیم ولایت فقیه و استبداد دینی با دیدگاههای بنیادگرایانه اسلامی ـ شیعی و تسلط مطلق آنان بر قدرت دولتی و همه عرصه‌های سیاسی ـ اجتماعی ـ فرهنگی ـ اقتصادی، عامل اصلی بحران همه جانبه و بحران حقوق بشر در ایران است. رژیم ولایی ـ نظامی از بنیاد ضد انسان و فاقد مشروعیت اخلاقی و اجتماعی است

رژیمی که بلافاصله پس از به قدرت رسیدن با فریب مردم و انجام ندادن وعده‌هایش، نقض حقوق اساسی و آزادیهای اجتماعی و تصفیه‌های خونین مردم به اتهام‌های کافر، محارب، یاغی، طاغی و مفسدفی الارض پایه‌های قدرتش را بنام اسلام بر شانه‌های مردم، که با امید آزادی و استقلال و دموکراسی و پیشرفت اجتماعی بپا خاسته بودند، کوبید.

رژیمی که از ملت ایران، امت صغیر، دربند و گرفتار امام و رهبر مقتدر و غدار ساخت، کرامت و منزلت انسان ایرانی را با حقوق بادیه نشینان ١٤٠٠ سال پیش یکسان نمود، حقوق و جایگاه زن را با نیمی از ارزش مرد، همراه با شدیدترین اهانتها و جنایتها (از سلب حق حضانت فرزند تا سنگسار زن و ...)برآورد کرد، به رشته قانون کشید و به اجرا گذارد.

حقوق اقلیتهای قومی، یعنی کردها، آذری‌ها، ترکمنها، بلوچها و عربها، که بیش از نیمی از جمعیت ایران هستند، را با سرکوب وخشونت و اکراه پایمال کرد. برای اقلیتهای دینی و عقیدتی و جنسی (سنی، کلیمی، زرتشتی، مسیحی، دراویش، کمونیستها و دگرباشان جنسی) حتی همان حقوق حداقلی سر و دم بریده امت صغیر را نیز قایل نشد و شکنجه و آزارشان داد.

شاغلین و کارکنان را نه بر اساس توانایی و تخصصشان، بلکه با استاندارد مکتبی تعریف و ارزش‌گذاری کرد و میلیونها نفر را در طی این سه دهه مشمول تصفیه و بیکاری و مجازاتهای واهی در محیط کارشان قرار داد. دانشجویان میهنمان را با تضییع حقوق، ستاره دار کردن و به زندان انداختن معترضین، تفکیک جنسی و اشکال ارتجاعی و عقب مانده دیگر سرکوب و ناامید کرد. جوانان بسیاری را در دام اعتیاد انداخت و به لحاظ جسمی و روحی به نابودی کشاند. حقوق کودکان را زیر پا گذاشت، و بجای دانش آموزی و پرورش در کانون خانواده بسیاری از آنان (کودکان کار و بی سرپرست) را مانند گلهای پرپر و محروم از آغوش گرم خانواده به رنج و عذاب کشاند. رژیم جمهوری اسلامی در ایران پدیده‌های شوم و گسترده کودکان خیابانی، زنان بی سرپرست، مجرمان و جنایتکاران و بزهکاران و قربانیان مواد مخدر، خودکشیها و خودسوزیها، تصفیه‌ها و بی‌کاریهای پردامنه، وجود ناقصین و معلولین و جانبازان جنگی و خانواده‌های بی سرپرست را با غارت نفت و سوء مدیریت در اداره کشور به مردممان تحمیل کرد.

رژیمی که رهبریش را همه چیزدان، فیلسوف، جامعه شناس، عالم حقوق، ژنرال نظامی، عارف، هنرمند، نماینده خدا و پیغمبر و نایب امام زمان میداند که حتی نظر و اراده سران سه قوه و سران سیاسی و نظامی و امنیتی اش را با ایجاد کمترین اختلاف با شدت و خشونت لگام میزند و مجلس که در واقع باید خانه ملت باشد را پر از برگماردگان و پیشکاران طوطی صفت و بی‌اراده‌ای کرده است که با حکم حکومتی و حتی با ایما و اشاره فقیه و نظارت و کنترل شورای نگهبان دست نشانده او به جای پاسداری از حقوق، منافع و آرای مردم به خیانت و دزدیهای چند میلیاردی و فساد مشغولند.

رژیمی که سیاستهای نابخردانه ضد مردمی و اصرارش در ادامه جنگ نه تنها موجب نابودی صدها هزار انسان در جنگ ایران و عراق گردید، بلکه دهها هزار تن را در طول سی و چند سال خشن تر از اسیران جنگی در داخل زندانها و یا در خیابانها، خانه‌ها و محیط‌های کار و تولید نیست و نابود کرد.

رژیمی که بسیاری از مخالفان را بر طبق موازین شرعی، بدون محاکمه بنام کافر و محارب تیرباران نمود، یا در معابر عمومی به دار کشید، یا از بلندی پرتاب کرد، یا در اسید سوزاند و یا با چاقو و قمه سینه آنان را درید. رژیمی که از دختران جوان در زندانهای سیاسی قبل از اعدام بزور سلب بکارت نمود و در زندانها برای گرفتن اقرار و کسب اطلاعات انواع شلاق، شکنجه و حتی شکنجه جنسی روی مردان و زنان زندانی اعمال نمود و سپس نظریه پردازان رژیم این جنایات و تجاوزها را صواب و عمل خیر شمردند. از خانواده‌های جانباختگان در قبال تحویل وسایلشان پول گلوله دریافت کرد و سپس اجساد آنان را به گورستان‌های دسته جمعی در بیابانها سپرد.

رژیمی که کارگران و معلمان و پرستاران و کارکنان اصناف را با اندکی اعتراض صنفی دستگیر، شکنجه و در مواردی اعدام کرد، کمر به قلع و قمع و یا از مضمون تهی نمودن شوراها، سازمانها و نهادهای مدنی بست، بسیاری از روزنامه نگاران، وبلاگ نویسها، هنرمندان و سینماگران منتقد و پیشرو و مردمی را از کار حرفه‌ای خود بازداشته و به جرم‌های سنگین محکوم نمود. رژیمی که قتلهای زنجیره‌ای را در سراسر کشور طراحی و اجرا کرد و در زندانهای سیاسی کشور کشتار بزرگ و فاجعه تابستان ١٣٦٧ را به اجرا گذارد.

رژیمی که با ایجاد گرانی و تورم بیش از حد، زحمتکشان ایران را به فروش کلیه و اعضای تنشان برای امرار معاش خود و خانواده‌هایشان ناچار نمود. رژیمی که زندانهای عادی کشور را مملو از ایرانیانی کرد که به لحاظ فقر، فشار مالی و یا غلتیدن در دام اعتیاد به زندان افتادند و شکنجه، عدم تامین جانی، بی‌قانونی و بی حرمتی به شان انسانی آنان را تا سر حد ممکن پیش برد.

رژیمی که طرفداران محیط زیست را بخاطر اعتراضات مدنی شان بشدت سرکوب کرد.

جمهوری اسلامی در بیرون از مرزهای ایران در طی این سی و چهار سال دهها تن از رهبران و فعالان سیاسی و حقوق بشری ایرانی را ترور نمود، سران سیاسی ـ نظامی ـ امنیتی رژیم با برنامه صدور انقلاب اسلامی و رویاهای عظمت طلبانه شان، در جریان بمب گذاری‌های آرژانتین در دهه ۹۰ دهها تن را کشته و مجروح کردند. علاوه بر آن در بسیاری از ترورها بطور مستقیم و غیر مستقیم در اروپا،آمریکا، پاکستان، عراق، لبنان و افغانستان شرکت داشتند، رژیم اسلامی تروریستهای سازمانهای حزب الله و حماس و جنایتکاران سوری و عراقی را با گشاده دستی مورد حمایت سیاسی ـ نظامی قرار داده و میدهد. رژیم ولایت فقیه دست در دست دولت روسیه (پوتین) حامی و عامل اصلی بقای رژیم اسد میباشد و از این رو با همراهی در کشتارها و قتلهای دستجمعی مردم سوریه مرتکب جنایت بزرگ حقوق بشری گردیده است. این سازماندهی و آموزش و حمایتها با هزینه کردن میلیونها دلار پول نفت ایران به اجرا گذارده می‌شوند. امری که موجب نفرت مردمان دنیا از رژیم اسلامی گردیده است و دودش به چشم ملت ایران می‌رود.

با شروع دهه چهارم و در جریان رویداد انتخاباتی سال ١٣٨٨، رژیم ولائی ـ نظامی جنبش میلیونی مردم ایران در راه دادخواهی و دفاع از حقوق شهروندی و دفاع از رای دزدیده شده مردم را با ماشین نظامی سرکوب خود، کشتارهای خیابانی، شکنجه و حبس‌های طولانی، تجاوز و بدرفتاری در زندانها روبرو نمود و در زمینه حمله به اجتماعات، نهادها، سازمانهای سیاسی و روزنامه نگاران و وبلاگ نویسان، هنرمندان و وکلا دور جدیدی را آغاز کرد.

رژیم با اعطای اختیارات نامحدود به دولت کودتا در زمینه طرح‌های پولی - مالی و نظامی کردن بیشتر اقتصاد ایران زمینه را برای انجام فساد و دزدی‌های میلیاردی فراهم کرد، به تبع آن حقوق اقتصادی ـ اجتماعی مردم هرجه بیشتر پایمال شد و شکاف ملت ـ دولت هرچه بیشتر افزایش یافت. به عقب راندن دوره‌ای جنبش مردمی و نقض گسترده تر و متمرکزتر و بی رحمانه تر آزادی‌های سیاسی ـ اجتماعی با نظامی گری و اعمال دیکتاتوری و تمامیت خواهی بیشتر همراه شد و پایگاه اجتماعی و مشروعیت رژیم را نازکتر و ضعیفتر نمود.

در طول این سالها رژیم اسلامی در ایران دهها بار از سوی سازمان ملل به عنوان ناقض حقوق بشرمحکوم شده است.

در سالهای اخیر کنشگران نهادها و جمعیتهای حقوق بشر در ایران، مجموعه‌ای از گزارشها را با آمار و ارقام و نمودار و توضیح در زمینه‌های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، در رسته‌های حقوق زنان، کارگران، دانشجویان، احزاب سیاسی، اقلیتهای دینی و عقیدتی، روزنامه نگاران، هنرمندان، وکلای دادگستری و مدافعان حقوق بشر تنظیم و استخراج نمودند. طرح، تنظیم و کوشش مستمر در مستندسازی میلیونها موارد نقض حقوق بشر در ایران از سوی کنشگران و مدافعان حقوق بشر و بویژه وکلای آزاده بازتاب دهنده پایداری، شجاعت و امید بزرگ آگاهان ملت ایران، زنان آزاده و جوانان پیشرو هشیار میهن ما است.

بر طبق سومین گزارش احمد شهید درباره حقوق بشر در ایران در اکتبر ۲۰۱۲ موارد متعددی از نقض خشن حقوق بشر در زمینه های سه گانه: 1) حقوق مدنی و سیاسی 2) حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و 3) حقوق کودک جمع آوری و مستند شده اند.

این گزارش آیینه ای است که گستردگی و ژرفای جنایت پیشگی نظام اسلامی در ابعاد ایدئولوژیکی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی این رژیم فرتوت و دموکراسی ستیز و ضد مردمی را برملا میدارد. در این متن از اعدامهایی که بدون محاکمه و با اتهاماتی بسیار واهی و با "جرمهایی" بغایت جزیی و حتی صرفا بدلیل ایجاد و طراحی وبلاگ صورت میگیرد و نیز موارد تکان دهنده ای از کثرت و تعدد اعدامهایی که در بندهای عمومی و غیر سیاسی و زندانیان عادی و معتادان صورت میگیرد، ذکر میشود. گزارش از شکنجه روانی و جسمانی، ضرب و شتم و شلاق، اعدام ساختگی، شوک الکتریکی، محرومیت از خواب، ندادن غذا و آب، استفاده از مواد روان گردان بمنظور اخذ اعتراف یا اطلاعات، تجاوز جنسی به شخص زندانی و افراد خانواده اش و یا تهدید به آن، اتهام زدن به همکاری با دولتهای خارجی و ... موارد متعدد و مشخصی ارایه میدهد.

احمد شهید از زنانی که سنگسار میشوند، مجرمانی که با قطع عضو مجازات شده اند، کارگرانی که برای مطالبات صنفی و حتی دریافت مزد معوقه شان به زندانهای طولانی محکوم شده ‌اند و زیر شکنجه قرار دارند، مبارزان قومی کردها، عربها، آذری ها و ... که از حقوق انسانی، شهروندی و قومیشان دفاع کرده اند و حتی تا بیست سال است که در زندان در صف اعدام ایستاده اند، دراویشی که در اعتراض به ظلم رژیم به پا خاسته اند، بهاییانی که صرفا به جرم تولد در خانواده بهایی دستگیر میشوند و ... گزارش میکند.

اجمد شهید در این گزارش از معتادانی مینویسد که دسته دسته دستگیر و مجازات و گروهی در نقاط گوناگون کشور اعدام میشوند. او از ۴۵۰ کودکی و گلهای پرپری مینویسد که همراه مادرانشان در زندانها در رنج و عذابند و ناروزگار میگذرانند. از کودکان و دخترکان زیر ده سالی روایت میکند که به حکم قانون بدویت ارتجاعی (کاهش سن ازدواج) به اجبار با مردانی مسن ازدواج میکنند. او از معلمان و دانشجویانی که بدلیل اعتراضات صنفی و مدنی زیر شکنجه هستند و با اتهام علیه امنیت ملی به حکم های سنگین محکوم شده اند.

هم میهنان عزیز! با توجه به بحرانها و وخامت اوضاع اقتصادی ـ اجتماعی ـ سیاسی داخل ایران، رویدادهای منطقه، اوضاع بین المللی و گسترش تنشهای درونی و بحران آفرینی، رژیم جمهوری اسلامی بی اعتبارتر و شکننده تر شده است.

مقاومت مقامات قضایی، عدم پذیرش گزارشگر ویژه سازمان ملل در ایران و غیرواقعی و فاقد ارزش خواندن گزارش های آقای احمد شهید از سوی رژیم نشانگر آن است که جامعه فعالان حقوق بشر زمینه‌ها و کارپایه‌های اساسی را فراهم کرده اند.

برخی از مهمترین آنان به قرار زیرند؛

الف: در داخل ایران
ـ پیگیری و شناسایی موارد نقض حقوق بشر از طریق شبکه‌های اجتماعی
ـ جمع آوری، ثبت، تفکیک و دسته بندی جهت مستند سازی داده‌ها و جرایم
ـ شفاف سازی داده‌ها، شناخت نحوه عمل مبارزان حقوق بشر و تقویت شیوه‌های نافرمانی مدنی
ـ کار ترویجی و آموزشی برای گسترش زمینه‌های اطلاع رسانی و ژرفش جنبش حقوق بشری
ـ نقد و افشای گسترده و مداوم کلیه قوانین مدنی، جزایی و غیره و سیاستها و موضع گیریهای سران حکومت اسلامی

ب: در سطح بین المللی
ـ همکاری با شورای حقوق بشر
ـ تلاش گسترده برای تکمیل گزارش آقای احمد شهید از طریق ارایه اسناد و نامه‌ها و انجام مصاحبه‌ها با قربانیان نقض حقوق بشر به وی
ـ کوشش در جهت پیشبرد موثر (ادامه کاری و ایستادگی بر سر) تحریم‌های مقامات نظامی ـ امنیتی ـ سیاسی ناقض حقوق بشر توسط اتحادیه اروپا، امریکا و دیگران
ـ کوشش در راه تحریم و جلوگیری از فروش سلاح‌ها، ابزارها و تکنولوژی و منع دیدن آموزش‌های نظامی ـ امنیتی برای کارگزاران رژیم اسلامی
ـ کوشش در راستای تحریم و جلوگیری از صادرات فناوری‌ها و ابزارها و نرم افزارهایی که در جهت سرکوب مخالفین استفاده میگردند به رژیم اسلامی، مانند شنود، فیلترینگ، ارسال پارازیت و سابوتاژ
ـ حساسیت و توجه به اجرا و پیشبرد حقوق بشر و کار کارشناسانه و اجرای پروژه‌های کارا و پیوسته در این زمینه از سوی گروههای کار و کمیته‌های ویژه نهادهای مدنی
ـ کوشش مداوم ایرانیان جهت ارتباط و اطلاع رسانی با مجامع و سازمانهای بین المللی، اعم از چهره‌های شناخته شده یا سایر کنشگران ایرانی

اقدام از طریق اتحادیه بین المجالس
با توجه به نقض خشن حقوق بشر در زمینه حق رای و انتخابات آزاد و دزدی میلیونها رای مردم در سال ١٣٨٨ و با توجه به اینکه هزاران نفر از رهبران و کنشگران منتقد و مخالف رژیم در زندانها و تبعید و زیر فشار سانسور بسر میبرند و مجلس نیز به تمام و کمال در اختیار ولی فقیه قرار دارد و بازیچه اراده او است، انتخابات در این فضای خشونت و سرکوب، دستوری و فرمایشی است و صندوقهای رای پر از نامهای کارگزاران نظامی ـ امنیتی رژیم خواهد شد.

کنشگران مدنی میتوانند از کمیته حقوق بشر و دموکراسی، اتحادیه بین المجالس که متشکل از ١٥٧ مجلس کشورهای جهان و از جمله ایران است، بخواهند تا این نقض خشن حقوق بشر ملت ایران از سوی رژیم را با تعلیق عضویت جمهوری اسلامی و در صورت ادامه جنایات و کشتارها با اخراج رژیم اسلامی ایران از این اتحادیه پاسخ دهند.

اقدام از طریق شورای امنیت و دادگاه جنایی بین المللی
مبارزه قانونی و حقوق بشری علیه رژیم فقها در سطح بین المللی و از جنبه راهبردی میتواند به سطوح پیشرفته تری ارتقاء یابد. در صورت ادامه خشونت، کشتارها، اعدامها از سوی رژیم نهادهای مدنی میتوانند وباید فراتر روند و برای ارجاع پرونده جنایات رژیم به شورای امنیت و دادگاه جنایی بین‌المللی کوششهای خود را پی گیرند.

کنشگران و برپای دارندگان گفتمان و جنبش حقوق بشر در ایران در راه احیای منزلت و کرامت انسان ایرانی، شناساندن و اجرای حقوق بشر و حقوق شهروندی، ایجاد نهادهای مدنی و تدارک جامعه مدنی پویا و توانمند ساختن مردم برای رسیدن به حاکمیتی ملی، دموکراتیک و سکولار در ایران می‌کوشند.

در آستانه روز جهانی حقوق بشر یک بار دیگر بانگ دادخواهیمان را به گوش جهانیان میرسانیم و برای
ـ الغای مجازات اعدام
ـ پایان دادن به شکنجه و مجازات های ظالمانه (سنگسار، قطع عضو و...)
ـ آزادی همه زندانیان سیاسی ـ عقیدتی در ایران
ـ آزادی انتخابات، بیان، قلم و مطبوعات
ـ رفع سانسور از صدا و سیما
ـ آزادی اجتماعات و سازمانهای مدنی ـ صنفی و سیاسی
ـ حقوق زنان، کارگران، زحمتکشان، جوانان، دانشجویان، معلمان و پرستاران
ـ حقوق اقلیتهای قومی، دینی، عقیدتی و جنسی
ـ استقلال وکلای دادگستری
بپا میخیزیم.


بخوان به نام گل سرخ، در صحاری شب،
که باغ ها همه بیدار و بارور گردند

بخوان، دوباره بخوان، تا کبوتران سپید
به آشیانه ی خونین دوباره برگردند

بخوان به نام گل سرخ، در رواق سکوت
که موج و اوج طنینش ز دشت ها گذرد؛

خانه همبستگی مهر
جمعیت پشتیبانی از مبارزات دموکراتیک مردم ایران ـ کلن

برگزاری مراسم روز جهانی حقوق بشر در کلن
زمان: ساعت پنج بعدازظهر روز شنبه ۱۵ دسامبر سال ۲۰۱۲ میلادی

مکان: سالن کاریتاس کلن
Caritasverband für die Stadt Köln e.V.
Stolzestr. ۱a - ۵۰۶۷۴ Köln (Südstadt)