نشست بروکسل، آزمونی دیگر برای اپوزیسیون - آرش لرستانی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۲ آذر ۱٣۹۱ -  ۲ دسامبر ۲۰۱۲


با توجه به شرایط وخیم و بحرانی جمهوری اسلامی و آمادگی جامعه ایران برای گذار از حکومت های غیر دمکراتیک و آغاز مرحله ی دمکراتیک ، مهم ترین فاکتور گذار معرفی آلترناتیو سیاسی جایگزینی است که حقوق و خواسته های مردم را به رسمیت بشناسد و بتواند اعتماد جامعه ایران را که متشکل از تنوع اتنیکی و فرهنگی گوناگونی است، جلب کند زیرا تنها در اینصورت است که مردم ایران همانطور که در اعتراضات ریاست جمهوری ٨٨ نشان دادند به میدان عمل خواهند آمد.
نشست سه روزه بروکسل که بوسیله حزب دمکرات کردستان برگزار می شود پس از برگزاری کنفرانسهای چندگانه اپوزیسیون، می تواند با توجه به شعار نشست که "گذار از جمهوری اسلامی" است، راهگشا و زمینه ساز همکاری و تفاهم بیشتر برای دستیابی به مشارکت بیشتر و وحدت برای انجام پروژه ی حرکتی و عملی مشترک و یا حتی مستقلی باشد که در آن نیروهای اپوزیسیون علاوه بر حفظ آرمانها و خواسته های خود، به نتایجی برسند که در عرصه واقعی بتوانند بر جامعه ایران تاثیر بگذارند و از ضعفهای شدید جمهوری اسلامی نهایت استفاده را برده و آن را به نقطه عطف جنبش تبدیل کنند، البته پر واضح است که تنها با نشست سه روزه بروکسل و حتی کنفرانسهای چندگانه گذشته نمی توان به این مهم دست یافت و باید این نشست ها و کنفرانسها در جهت معرفی و الگوسازی برای فعالیتهای عملی قرار گرفته و از نشست ها و مباحث پی گیر بعدی بهره جست.
با توجه به مدعوین نشست بروکسل که اکثریت آن را احزاب تشکیل داده اند و هیچ گونه محدودیتی برای شرکت در آن اعمال نشده و همچنین شعار نشست که بیانگر تلاش برای زمینه سازی در جهت تاثیر گذاری مستقیم بوده، گفتگو برای تعیین حداقل و حداکثری مشارکت و همچنین بحث درباره ی اهداف کوتاه مدت و بلند مدت می تواند به درستی مشکلات و موانع پیش روی را نشان داده و همچنین گفتنی است که حضور جریانات و افراد مخالف تغییر رژیم نیز در بحثها و یا حداقل گفتگو و بحث در فضای رسانه ای می تواند به روشن تر شدن واقعیات کمک به سزایی کرده و پر واضح است که دوری از بحث و گفتگو با مخالفان خود نتیجه ای جز تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی و یا سقوط یکباره رژیم که منجر به هرج و مرج مانند افغانستان و عراق می شود نخواهد داشت که در آنصورت عمدتا جامعه ایرانی متحمل آثار نامطلوب آن خواهد شد که آن نیز نتیجه کم کاری و یا منفعت طلبی جریانات و افرادی است که در پروسه گفتمان و عمل شرکت نکرده اند و یا نمی کنند.
سیاست همواره تابع سه عامل نیرو، عرصه و زمان است، با توجه به عوامل فوق باید با ارزیابی میزان سهم تاثیر گذاری اپوزیسیون بر این سه عامل و چگونگی بهره براری جمهوری اسلامی از همین عوامل، نقاط ضعف رژیم حاکم را بهتر شناخت و حتی بتوان مانند کاتالیزور عمل کرد.
حزب دمکرات کردستان به عنوان یکی از مهمترین آلترناتیوهای مردم کرد با برگزاری نشست فوق و شرکت در مباحث و فعالیتهای اپوزیسیون ایران و همچنین بنا بر تاریخ ، به هنگام شکنجه و کشتار احزاب و افراد اپوزیسیون با دستور خمینی، دکتر قاسملو رهبر شهید حزب دمکرات ، کردستان را پناهگاه مخالفان رژیم قرار داد و از هیچ کمکی دریغ نکرد، همچنین ترور دکتر شرفکندی که به یکی از دستاوردهای اپوزیسیون ایرانی برای محکومیت و نفرت جامعه جهانی از جمهوری اسلامی تبدیل شد و نمونه های بسیار زیاد دیگر، به خوبی حسن نیت حزب دمکرات و کردها را نشان داده و این واقعیت گویای اینست که کرد، بلوچ، آذری، عرب، ترک، ترکمن و تمام اقلیتها و ملیتهای ایران در کنار فارس به دنبال حقوق انسانی خود در چهارچوب کشور ایران بوده و برای رسیدن به این حقوق تلاش می کنند و بدیهی است که عدم توجه به خواستها و حقوق این اقلیت باعث تداوم دیکتاتوری و حتی هرج و مرج و یا از بین رفتن تمامیت ارضی ایران خواهد شد. تولد، شکوفایی و حفظ ایران دمکراتیک وظیفه تمام اپوزیسیون و فعالان ایرانی است و کناره گیری از این مهم تنها به معنای ضربه زدن به همان شعارهایی است که سالیان متمادی به خاطر آنها مبارزه شده و هزینه های سنگینی پرداخت گردیده است.
مساله ی مهم دیگر ، مشارکت قشر جوان جامعه امروز ایران است که از نظر آماری و تاثیر گذاری بر اجتماع دارای جایگاه خاصی بوده و ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد که باید دقیق تر مورد بررسی قرار گیرد. میزان آگاهی و تحصیلات بیشتر جوانان ایران نسبت به کشورهای منطقه، استفاده گسترده ی جوانان از فضای مجازی و رسانه، درک شرایط سخت و اسفناک اقتصادی، محرومیت از آزادی هایی که مطلوب خود می داند و پیوسته خود را با جوانان کشورهای دیگر مقایسه می کند و خواستار همان آزادی ها برای خود است و مضافا اینکه با توجه به بافت اتنیکی ایران ارزیابی و مقایسه ای که بین جوانان نقاط مختلف ایران با جوانان پایتخت بوسیله خود این قشر صورت می گیرد و نتیجتا فاکتورهایی که در این ارزیابی برجسته می شود، همگی پیچیدگی خاصی را بوجود آورده که برای تاثیر گذاری بر این جوانان و مشارکت آنها در جنبش باید مراعات کرد و باید دانست این نشست ها و کنفرانسها با توجه به حضور گروه زیادی از اکثریت اپوزیسیون باید برای جذب و جهت دهی به جوانان که طیف اکثریت تاثیر گذار بر جامعه هستند، برنامه ریزی خاص خود را داشته باشد و هر چه حضور اپوزیسیون در این فضاهای گفتمان پررنگ تر شود طبیعتا تنوع فکری بیشتری بوجود می آید و مسائل و موانع بهتر شناخته و بررسی خواهند شد.
فراموش نکنیم که ملیتهای ساکن ایران، جوانان، زنان، فعالان سیاسی و مدنی درون کشور، زندانیان سیاسی که هر کدام دارای کیفیت بالای مطالبات خود و جامعه هستند، با فعالیتهای پراکنده و کم کیفیت اپوزیسیون خارج از ایران که فضای بیشتری برای فعالیت و گفتمان دارند، ارتباط قوی بوجود نخواهند آورد و همواره پرچم جنبش را باید به دست فرصت طلبان وابسته ی درون رژیم داد که برای کسب قدرت بیشتر در سیستم جمهوری اسلامی کشمکش دارند و هزینه های اختلافاتشان را به مردم ایران تحمیل می کنند.