عنوان : هدف شما بهبود معیشت کارگران است یا شریک شدن در قدرت ؟؟؟ بخش اول
به نام خداوند یاری دهنده ی مستضعفان

با عرض سلام و ادب خدمت جناب سعید آوا

بی اغراق عرض کنم این از نادر مواردی است که با بیانی متعادل و خردمندانه و به دور از مطلک گویی های ایرانی های چپ مواجه می شوم . قبلا در سایت مجله هفته در مبحث نقد روشنفکری دینی نظر گذاشته بودم و طی گفتگو متوجه شدم که رسیدن به نقطه اشتراک با هموطنان چپ . به منظور بهبود وضع کارگران ایران اعم از دیندار و غیر باورمند به دین ... اگر غیرممکن نباشد . بسیار دشوار و فرصت سوز است ...
به هر حال جای امیدواری است که می توانم باب گفتگو را با شخصیتی منطقی که به مخاطبش با هر عقیده و مذهبی که دارد احترام می گذارد ... باز کنم .

جناب سعید آوا ی بزرگوار

از نوجوانی برای من پرسش بوده که اگر بر فرض جامعه ای کمونیستی شود و همه چیز برابر و همه از همه چیز برخوردار گردند ... آنگاه تقسیم شغل ها و مسئولیت ها چگونه خواهد بود ؟؟؟
فرض کنید وقتی که دانشگاه و تحصیل برای همه مهیا باشد و همه بخواهند دکتر و مهندس بشوند ... آنگاه تعمیرات و کارهای کوچکتر مثل بنایی و غیره ... را چطور و توسط چه کسانی باید سروسامان داد ؟؟؟؟
آیا مثلا یک پزشک می تواند شب که به منزل می آید خودش نخاله های بنایی اش را حمل کند و به شهرداری برساند ... یعنی هر فردی تمام مایحتاج زندگی شهری اش را خودش انجام بدهد ؟؟؟؟ آیا اصلا امکان پذیر است ؟؟؟؟

دوم : میزان آزادی های فردی در یک جامعه کمونیستی چقدر است ؟؟؟ آیا برخلاف شوروی سابق مردم می توانند به دین و عبادات خود بپردازند ؟؟؟
آیا می توان نسل جدیدی را که دل در گرو زیبایی ها و تجملات و مد و ... دارد به زور وادار به زهد مارکسیستی و خشکه مقدسی از نوع ماتریالیستی کرد ... ؟؟؟

آیا با اشراف فعلی جامعه همان کاری را خواهید کرد که در آغاز انقلاب کردید و تمام هست و نیست شان را مصادره کردید / کردند ؟؟؟؟
آیا فکر می کنید نوع انسان . وقتی که خاطرش از حداقلی از معیشت جمع شد و نیز امیدی به پیشرفت اقتصادی بیشتر در صورت کار و تلاش بیشتر نداشته باشد ... فکر نمی کنید جامعه دچار نوعی رکود و افسردگی و بی نشاطی می گردد ؟؟؟
جامعه کمونیستی چه چیزی به مردم خواهد داد که اتوپیای مذهبی و یا جامعه سرمایه داری کنونی نمی تواند بدهد و نتوانسته است بدهد ؟؟؟
درضمن چه تضمینی وجود دارد که مدل استالین تکرار نشود ؟؟؟؟
چون گمان می کنم شما بهتر از بنده به روحیه افراطی ایرانی ها ی هموطنان مان آگاه باشید ...
ای کاش شما وبلاگ یا سایت داشتید تا راحت تر می شد به گفتگو برای صلح و آشتی ملی حتی با غیرهمفکران تان ... بپردازیم ...

آدرس وبلاگ حقیر : http://nazelahe.blogfa.com/

با احترام : زهرا ابراهیمی - الهه
۵۲۱۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : در خود و برای خود
با عمده نظرات نویسنده موافقم. من فکر می کنم کل چپ ما٬حتی آنها هم که با «استالینیسم»
مرزبندی دارند همگی عملا تابع کمینترن استالینی هستند: در خود و برای خود٬ بدبین و
خودبزرگ بین٬ خرده کار و دنبال مچ گیری ازهم. از خواستهای توده ها درک ملمو س و
واقعی ندارد و مبارزه طبقاتی را در پوپولیسم و چارچوب تنگ سیاست خلاصه کرده است
۵۰۰۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱٣۹۱