از : عثمان روشنی
عنوان : متن مورد تکذیب و سخنان آقای صالحی را بخوانید
روز پنجشنبه مورخ ۲۳/۹/۹۱ مراسم تودیع فتاح حسن پور یکی از اعضائ هیئت مدیره انجمن صنفی کارگران خبازیهای سقز و حومه با حضور جمع زیادی از کارگران خباز شهرستان سقز در محل سندیکا برگذار شد.
این مراسم بنا به دعوت اعضای هیئت مدیره در ساعت ۴ و نیم بعد از ظهر با شرکت تعداد زیادی از اعضای سندیکا شروع شد. مراسم با سخنان آقای محمد احمدپور رئیس سندیکا شروع شد.
محمد احمدپور سخنانی در مورد اعضای هیئت مدیره قبل و حال ایراد کرد و از تمام اعضاء تشکر کرد که در این مراسم شرکت کردند. سپس از محمود صالحی دعوت نمود تا در مورد مشکلات کارگران برای حضار سخنانی ایراد کند.
محمود صالحی در بخشی از سخنان خود گفت: "دوستان و کارگران عزیز؛ ضمن درود های گرم و با آرزوی سربلندی همه شما عزیزان، من عمیقا خوشحال هستم که بعد از مدتی، دوباره خود را در میان دوستان و کارگرانی می بینم که سالها با هم کار کردیم. این را با کمال صداقت می گویم که شما کارگران همیشه در ذهن و افکار من بودید و هستید و من می دانم که شما هم نسبت به من این احساس را دارید. کارگران عزیز:
امروز می خواهم چند مورد از مشکلات کارگران را هر چند کوتا به خدمت حضار تقدیم کنم و این مراسم باعث شد که ما یادی از کارگرانی کنیم که در چند روز گذشته بازنشسته شدند و ما برای تک تک آنان ارزوی تنددرستی می کنیم.
حضار محترم:
همچنان که خود شما اطلاع دارید یکی از مشکلات امروز ما کارگران، سازمان تامین اجتماعی می باشد که ما در چند سال گذشته با مبارزه خود هزینه های زیادی متحمل شده ایم تا نسبتا" امکاناتی برای خود و خانواده به وجود آوردیم. اما مسئولان سازمان تامین اجتماعی می خواهند این امکانات ناچیز را از ما بگیرند و ما سکوت کنیم. اگر ما کارگران خباز به پیشینه خود نگاه کنیم و گذشته خود را به یاد بیاوریم ما در چند سال گذشته همیشه در تمام عرضه های مبارزه پیشرو و از حقوق تمام کارگران ایران و جهان حمایت و برای آن مبارزه کرده ایم.
من یادم می آید که در سال ۱۳۸۰ زمانی که ما درخواست مابهالتفاوت دستمزد می کردیم، مسئولان ادارات مربوطه علیالخصوص استاندار اظهار می کرد " ما هر مصوبه ای در استانداری تصویب کنیم باید یکی از کارگران خباز سقز حضور داشته باشند چون بعدا" دست به اعتراض می زند" دوستان ما همان کارگران سال ۱۳۸۰ هستم که ده ها و صدها اعتراض را رهبری کردیم و از دولت مابهالتفاوت دستمزد کارگاه های کوچک یعنی خبازی های سقز را گرفتیم. حال ما چرا باید در برابر سازمان تامین اجتماعی سکوت کنیم و آنان با خیال آسوده حقوق ما را پایمال کنند؟ مگر ما کارگران خباز و بقیه کارگران دیگر یک سوم از حقوق خودمان را به سازمان تامین اجتماعی هر ما پرداخت نمی کنیم؟ یا مگر کارگر خباز اتوماتیک وار دارای طرح طبقه بندی مشاغل نیست؟ پس چرا به ما کارگران بازنشسته حداقل دستمزد پرداخت می کنند؟ حال برای ما مهم نیست که این یک سوم چه کسی آن را پرداخت می کنند. کارگر ۷ درصد کارفرما ۳ درصد و دولت ۲۰ درصد برای کارگاه خبازی پرداخت می کند، اگر ما کار نکنیم دولت برای چه چیزی ۲۰ درصد را پرداخت می کند. اکثریت کارگرانی که امروز بازنشسته شدند هر کدام بیش از ۳۰ سال کار کردند و اگر برابر قانون کارهای سخت و زیان آور و سابقه آن کارگران را محاسبه کنیم تعدادی از آنان ۴۰ سال کار کردند. مابه التفاوت این کارگران چه کسی پرداخت می کند.؟ ما کارگران نباید در مقابل این همه ظلم سکوت کنیم و ما باید در مقابل نسل آینده سر بلند و سرفراز باشیم، اگر ما امروز در مقابل این همه ظلم سکوت کنیم به نسل آینده خیانت کردیم.
ما در این مملکت زحمت کشیدیم و هر کدام از ما عمر و جوانی خود را به خاطر کارگردن از دست دادیم و شاید نتوانیم تا چند سال دیگر از حقوق بازنشستگی استفاده کنیم. هر چند امروز کسانی پیدا شدند و به ما می گویند بی سواد و کارگران نمی تواند کتاب مارکس را مطالعه کنند، بلی این راست است ما نمی توانیم کتاب مارکس را مطالعه کنیم بخاطر اینکه ما آنقدر خسته می شویم که وقتی بعد از ۱۴ ساعت کار طاقت فرسا به خانه بر می گردیم دیگر توان نشستن هم نداریم به جای خوابیدن بی هوش می شویم. من خودم وقتی کار می کردم در فاصله بین خیابان شهدا تا میدان آزادی در داخل تاکسی خوابم می برد، ما می دانیم که وقتی در گرمای تابستان عقربه ساعت به ۱۱ ظهر می رسد چه حالی داریم و مثل گنجشک دهانمان باز می شود. بلی ما مثل آن اشخاص در جلو کامپیوتر ننشسته ایم و هیچ کاری نکنیم. اگر ما هم کار نکنیم و مثل آنان بیکار باشیم مطمئن هستم که ما هم یاد خواهیم گرفت که چطور کتاب کاپیتال مارکس را در حافظه خود ثبت کنیم، ولی ما یاد گرفتیم که چطور از حقوق خود و هم طبقه ای هایمان دفاع کنیم.
به هر حال من نمی خواهم بیشتر از این وقت مراسم را بگیرم، ما باید در هر کجا که باشیم آن محیط را تغییر دهیم، این محیط نیست که ما را تغییر می دهد بلکه این ما هستیم که محیط را تغییر خواهیم داد و ما باید کانون بازنشستگان تامین اجتماعی را تغییر دهیم.
یک بار دیگر از اعضای هیئت مدیره تشکر و قدردانی می کنم و از آقای فتاح حسن پور هم تشکر می کنم به خاطر زحماتی که در چند سال گذشته در رابطه با کارگران متحمل شده است. ما آرزو می کنیم که زندگی را با خوبی و شادی سپری کند. زنده باشید."
در ادامه، محمد احمد پور از آقای فتاح حسن پور درخواست کرد تا سخنانی برای کارگران ایراد کند.
فتاح حسن پور گفت: "من از کلیه کارگران و اعضای هیئت مدیره کارگران خباز تشکر و قداردانی می کنم و از اینکه این مراسم را برای من تشکیل دادند سپاسگذارم. راستش من نمی توانم نسبت به این همه محبتی که نثار من کردید صحبت کنم تنها می توانم بگویم که من همیشه کارگر هستم و کارگر می مانم و به این اعتبار از حقوق کارگران در حد توان دفاع میکنم. موفق باشید."
در پایان مراسم، آقای احمد پور رئیس سندیکا یک بار دیگر از همه کارگران شرکت کننده تشکر کرد و تمام کارگران را دعوت کرد تا به هر شکلی که برایشان میسر است سندیکا را یاری کنند.
او در بخشی از سخنان خود گفت: "کارگران؛ چند ماه به پایان سال باقی مانده است و مبارزه جدی برای افزایش دستمزد ها در راه است. از همین امروز ما باید خود را برای آن آماده کنیم و ما از کلیه دوستان می خواهیم که در این مبارزه ما را تنها نگذارند. کارگران باید مثل گذشته ما را یاری کنند تا ما بتوانیم از حقوق خود دفاع کنیم و من در اینجا از آقای فتاح حسن پور نهایت تشکر را دارم که در این مدت چه در شورای سازش و چه در هیئت مدیره به ما کمک شایانی کرده است. من به عنوان یک کارگر از آقایان محمود صالحی و شمس الله محمد پور درخواست می کنم تا جهت تقدیر نامه ای که برای دوست و همکار گرامی فتاح حسن پور نوشته شده، آن را تحویل ایشان دهند تا این تقدیرنامه را از دست آنان تحویل بگیرد."
مراسم با تحویل تقدیرنامه، به پایان رسید. شرکت کنندگان با بحث آزاد در مورد سازمان تامین اجتماعی و کارهای سخت و زیان آور، محل سندیکا را ترک کردند.
۵۰۴٣۰ - تاریخ انتشار : ۲ دی ۱٣۹۱
|