پرستوئی درآزمایشگاه اندیشه ( بخش اول)


پتر یردِن فُش - مترجم: رباب محب


• والری تحصیلات آکادمیک و علمی نداشت و نوشته های او از متد های تحقیقاتی پیروی نمی کرد، اما بعد ها در سال ۱۹۰۰ میلادی نوشته هایش مورد توجه فیلسوفان، روانشناسان و محققان مغز و رفتار شناسان قرار گرفت. والری شعر و دانش و علم را با هم مرتبط می دانست و می گفت: "علم ازبطن تصاویر شعری بر می خیزد". ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۴ مرداد ۱٣٨۵ -  ۱۵ اوت ۲۰۰۶


 
Paul Valéry (۱٨۷۱ – ۱۹۴۵)
از پُل والری وآلبرت انشتاین حکایتی شنیدنی وجود دارد که شاید صحت نداشته باشداما ذکرش خالی از لطف نیست. یکی از کسانی که بلافاصله پس از پایان جنگ جهانی اول به دیدار رژیم فرانسه می شتابد ، انشتاین ِ آلمانی است. او شبی هنگام صرف شام و بر حسب حادثه کنار والری می نشیند. در طی صرف شام چند بار والری شاعر دفترچه یاداشتش را در آورده و چیزی می نویسد. انشتاین از او می پرسد :
" موسیو والری شما چه چیز را یاداشت می کنید؟ " و والری پاسخ می دهد :
" هرگاه فکر و ایده ای به مغزم برسد یاداشت می کنم تا یادم نرود. آیا شما اینکار را نمی کنید پرفسور انشتاین ؟" و انشتاین پاسخ می دهد:
" بندرت ایده ای به مغز من خطور می کند."
نوشتن عادت روزانه والری خطاط بود. اوطی پنجاه سال از سپیده ی صبح " فاصله میان چراغ و طلوع" را به نوشتن یاداشت های روزانه اش می پرداخت .این یاداشت ها اغلب کلام موجزند ومجموعأ به بیست و شش هزار صفحه می رسند. یاداشت های والری پس از مرگش در بیست وشش جلد قطور تحت عنوان
”Cahiers”
به چاپ رسیده است. او خود در زمان حیاتش تنهامنتخبی از یاداشت هایش را به زبان فرانسه به نام
”Tel quel”
به چاپ رسانده بود.
چاپ ِ دو جلد تازه ای به زبان انگلیسی و با یاری بین استیمپسون ، پل جی فورد و روبرت پیکرینگ (پتر لانگ ورلاگ) این روزها به بازار آمده است و به زودی سه جلد دیگر نیز به زیر چاپ خواهد رفت. این نمونه ها بر اساس موضوع تنظیم شده اند ، بطور مثال موضوع جلد اول اگو و اروس می باشد و جلد دوم شامل اشعار دیگر آثار هنری والری ا ست.
والری تحصیلات آکادمیک و علمی نداشت و نوشته های او از متد های تحقیقاتی پیروی نمی کرد، اما بعد ها در سال ۱۹۰۰ میلادی نوشته هایش مورد توجه فیلسوفان، روانشناسان و محققان مغز و رفتار شناسان قرار گرفت. والری شعر و دانش و علم را با هم مرتبط می دانست و می گفت: "علم ازبطن تصاویر شعری بر می خیزد" . والری از علم زمانش ، بخصوص از نظرات انشتاین و فرضیه نسبیت او بسیار متأثر بوده و می گوید که میان محققان تنها انشتاین است که هنرمند است. والری به علوم طبیعی به چشم یک مدل نگاه می کند : تمام آنچه من درعلم فیزیک می جویم ، این است که چگونه آدمی می تواند به مشکل «منیتش » یورش برد". نوع برخورد والری با علم و هنرو شیوه غیر علمی اش شدیدأ مورد انتقاد منتقدان ادبی قرار گرفته است. « دورن گرائی » والری با شکوفا شدن اندیشه بیهیوریسم در سال ۱۹۲۰ مردود شناخته شد ، اما او جسورانه و بیش از پنجاه سال همچنان به شیوه ی ِ خود ادامه داد. اگرعلم در نگاه معاصران والری ده درصد الهام و نود درصد زحمت و عرق ریزی است ، در نگاه او درست برعکس نود درصد الهام و ده درصد بقیه لاعلاجی و درماندگی است. خنثا کردن ِ پیامد افکارو قرار دادنشان در رابطه درست در حوصله او نمی گنجد و او عاجزانه اظهار می کند که : " برای به اجرا در آوردن ایده هایم به یک آلمانی نیاز دارم".
والری به آزمایش های علمی اعتقادی ندارد. حتا زمانی که از لئو ناردو داونیچی که ترکیبی از علم و هنر است ، می گوید ، کارهای عملی داونیچی را نادیده می گیرد. او اندیشیدن را به پرواز تند پرستوئی تشبیه می کند. او همانند باد قپکی همه عمرش را در قصربادی زبان گذرانده است بدون اینکه حقیقت زمین و خاک را چشیده باشد. او با افکاری زنده است که در هوا در چرخشند و از چشم دیگران پنهان. والری خود می گوید : " این تنها خصلت جالب من است که می توانم از هیچ ، چیزی بسازم و انگار فقط در درون هیچ است که قادر به انجام کاری می شوم".
والری برای خودش می نوشت. برای شناخت خود درونی اش می نوشت و در تمام طول زندگی اش به دنبال کشف مکانیک درونی اش بود : " کارهای روشنفکری ام یک سمت و سو دارد و آن جایگزین کردن خود آگاهی از طریق کار منظم به جای نا خود اگاهی است". اوبرای رسیدن به آگاهی فکر و اندیشه اش رازیر ذره بین می برد: " دیگران کتاب خلق می کنند ، من آگاهی می آفرینم". یکی از موضوع های مکرر یاداشت های والری ارتباط میان جسم ، آگاهی و جهان است واین تثلیث یعنی
» Corps - Esprit – Monde «
از جمله مفاهیم زیر بنائی نوشته های اوست. من اینجا« اسپریت» را «آگاهی » ترجمه می کنم ، زیرا که واژه « روح و نفس » مذهب را تداعی می کند که ابدأ با افکار والری تناسب ندارد. پروژه ی والری را می توان « شناخت خود » نامید . این پروژه به نظر او بسیار حیاتی و مهم می آید: " علم اشکال ِ آگاهی حاوی تمام علم هاست ". " بدون شک جستجوی پیشرفت ها و موفقیت های درونی تنها هدف است و تحقیقات علمی فقط یک عنصرند". والری درعملی کردن ِ پروژه اش و توانائی هایش شک نمی کند : " وجه متمایز من، استعداد بی نظیرمن در درک پدیده ها و سوبژه های ناچیز است ". " شهرت و افتخار را پایه کار قرار داده ام ، فقط اگر قادر به انجامش باشم و این حاوی انتقاد و آنالیز پیگیر از خود است".
شاید کمی گستاخی باشد اگر بگویم اینهمه مرا به یاد تعبیر آمبروز بیرسِه از آگاهی در " دیکشنری شیطان" می اندازد: " شکل مرموزی از ماده که توسط مغز ترشح می شود ". به طبیعت خود نگریستن اساس کار است و فرد هیچ کار دیگری نمی کند مگربه دنبال شناخت خود رفتن. کزِسلاو میلوز والری را " کشاوزر کریستال ها " می نامند. هنری برگسون با به سخره گرفتن افکار والری می گوید : " آنچه والری کرده است حتمأ باید تکرار شود". همچنین ایگور استراویناسکی تأسف می خورد که والری به جای پرداختن به شعر ، بیهوده وقت زیادی را صرف شناخت خود کرده است. برخلاف این انتقاد ها محققان معاصری چون رِنه تام ، ایلیا پریگوگاین و جین پِتیتوت تلاش ِ بی نظیر والری را برای پرداختن به اصل مشکل و " خلاقیت قیاسی" تمجید می کنند.

ادامه دارد.

استکهلم / سیزدهم اوت دوهزار و شش

مطلب بالا به تاریخ یازدهم ماه اوت دو هزارو شش در روزنامه سونسکا داگ بلادت ( اس و د) به چاپ رسِده است

اسامی :

Peter Gärdenfors – Paul Valéy (۱٨۷۱ – ۱۹۴۵) – Albert Einstein – Brain Stimpson – Paul Gifford – Robert Pickering – Peter Lang Verlag – Ego – Eros – Behaviorism – Leonardo da Vinci – Ambrose Bierce –The Devil , s Dictionary – Czeslaw Milosz – Henri Bergson – Igor Stravinsky – Réné Thom – Ilya Prigogine – Lean Petitot