آخر به هم رسیدیم در نا کجایِ غربت


کریم سهرابی


• آخر به هم رسیدیم در نا کجایِ غربت
با رقصِ گیسوانت بر شانه های غربت

مثلِ نفَس همیشه یادِ تو بود با من
از ابتدایِ غربت تا انتهایِ غربت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲٣ دی ۱٣۹۱ -  ۱۲ ژانويه ۲۰۱٣


 
آخر به هم رسیدیم در نا کجایِ غربت
با رقصِ گیسوانت بر شانه های غربت

مثلِ نفَس همیشه یادِ تو بود با من
از ابتدایِ غربت تا انتهایِ غربت

شعری اگر سرودم دردِ دلی است با تو
دردی که بیتو دارم در انزوای غربت

پروازِ دلنشینی است گر همسفر تو باشی
تا هر کجای دنیا ،از نا کجای غربت

روزی بیا بپیچیم نیلوفرانه دَر هم
بالا رَویم بالا تا ماورای غربت

امشب هوا و مهتاب با من در انقلابند
خانه نشین چه داند حال و هوای غربت

اَی داد قصه تلخ است مثلِ شبی که رفتی
از خانه دل بُریدی رفتی برای غربت

دردی شبیهِ مُردن می کوبد استخوانم
این است حالِ یاغی در ابتلای غربت

کریم سهرابی-کالیفرنیا