از : آشنا آشنایی
عنوان : دریغ
من هم یکی از شرکت کنندگان در این مراسم بودم به عنوان بیننده، واقعا مراسم ستودنی بود. من که به قول شما جزو نسلی بودم که در دوران مبارزاتتان کودکی بیش نبودم، در این مراسم احساسی داشتم که تمام دوران را با شما همراهی کرده ام، یعنی این مراسم مرا هم به دروران شما برد. اما، اما و لحظه ای که به خود بازگشتم، احساسم این بود که ماشین زمان فقط در گذشته توقف کرد و به کنونه بازنگشت. اینک ما نه در گذشته که در حال می زییم، اگر رژیم سفاک شاهی روبیده شد ولی رژیمی سفاک تر از آن بر گرده جامعه چنان هراس مستقر نمود که انسان ایرانی به هزاره های کهن افسوس میخورد که جامعه چنان تخریب گردید که نوستالژی نفی به شرح مثبت گذشته تاسف میخورد و نفی شدگان به ضرباهنگ انقلاب از برگزار کنندگان این برنامه میخواهند که با شرمندگی از عقوبت رزمشان به نقد خویش بپردازند( به سایت سلطنت پرستان مراجعه شود). اما دریغ از کلمه ای در جباریت مستبدان ضداستبدادی دیروز. دریغ از کلمه ای در مبارزه عملی که امر امروز میباشد و دریغ از واقعیتی که امر مبارزه را به خاطره محدود کرد.
۵۰٨۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۱
|