؟ = ۱ + ۲


آرش لرستانی


• ائتلاف ۱ + ۲ راهکاری است که در برابر مهم ترین جریانات تاثیر گذار بر انتخابات ۱۳۹۲ اندیشیده شده است. اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی، جنبش سبز، جبهه احمدی نژاد، جبهه هاشمی رفسنجانی مهمترین جریاناتی هستند که هر کدام به نوعی می توانند ولایت فقیه را به چالش اساسی کشیده و ائتلاف فوق در صدد است که بتواند با حمایت علی خامنه ای به وفاداران ولی فقیه اتحاد ببخشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۵ بهمن ۱٣۹۱ -  ۲۴ ژانويه ۲۰۱٣


ائتلاف جمعی از محرمان شخص اول جمهوری اسلامی که هیچ گاه تا قبل از انتخابات پیشین ریاست جمهوری نیاز به ائتلاف و جمع آوری نیروی خاص نداشت به چه معناست؟ ترکیب این ائتلاف چیست و چه خواسته ای دارد؟ چرا ۱ + ۲؟
علی اکبر ولایتی، غلامعلی حداد عادل و محمد باقر قالیباف، سه تن از چهره های خاص جمهوری اسلامی که هر کدام در حوزه ی اختصاصی خود سالهای متمادی تامین کننده منافع علی خامنه ای بصورت خاص بوده اند. خالی از لطف نیست که کارنامه و عملکرد این سه تن بصورت مختصر بررسی گردد.
مهمترین چهره، علی اکبر ولایتی است که به مدت ۱۶ سال ( سالهای ۱٣۶۰ تا ۱٣۷۶ ) وزیر امور خارجه ایران بوده است، یکی از طراحان ترور میکونوس، مشاور بین المللی خامنه ای از ۱٣۷۶ تا امروز، دبیر کل مجمع جهانی اهل بیت از سال ۱٣۷۹ تا ۱٣٨۱، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و در سال ۱٣٨۴ نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد اما به نفع هاشمی رفسنجانی از شرکت در انتخابات انصراف داد. غلامعلی حداد عادل، نماینده ۴ دوره ی مجلس شورای اسلامی، نخستین رئیس غیر آخوند مجلس شورای اسلامی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور عالی خامنه ای. محمد باقر قالیباف، فرمانده قرارگاه خاتم الانبیا در سال ۱٣۷٣، فرمانده نیروی هوایی سپاه در سال ۱٣۷۶، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در سال ۱٣۷۹، یکی از نویسندگان نامه تهدید آمیز به خاتمی پس از حوادث کوی دانشگاه، تاسیس بازداشتگاه کهریزک، طرح بازوی دستگاه اطلاعات موازی نیروی انتظامی، صدور دستگیری و محاکمه روزنامه نگاران و مخالفان در سال ۱٣٨۱، طرح امنیت اخلاقی در سال ۱٣٨۱، نامزد انتخابات ۱٣٨۴ ریاست جمهوری، شهردار تهران، موضع گیری و اقدامات فراوان ضد میر حسین موسوی و مهدی کروبی پس از آنکه انصار حزب الله او را جزء ساکتین فتنه نامیدند.
بررسی کارنامه اعضای این ائتلاف به خوبی میزان وفاداری آنها را به علی خامنه ای نشان داده و هر کدام از این اشخاص با توجه به سابقه ی کاری خود می توانند مجریان طرح بزرگی باشد که با اذن رهبر جمهوری اسلامی ائتلاف فوق را بوجود آورده اند.
ائتلاف ۱ + ۲ راهکاری است که در برابر مهم ترین جریانات تاثیر گذار بر انتخابات ۱٣۹۲ اندیشیده شده است. اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی، جنبش سبز، جبهه احمدی نژاد، جبهه هاشمی رفسنجانی مهمترین جریاناتی هستند که هر کدام به نوعی می توانند ولایت فقیه را به چالش اساسی کشیده و ائتلاف فوق در صدد است که بتواند با حمایت علی خامنه ای به وفاداران ولی فقیه اتحاد بخشیده و زمان بیشتری را برای تداوم حاکمیت ولی فقیه بدست آورند. طرح ائتلاف ۱ + ۲ شیوه ی جدید اجرایی تقلیل پست ریاست جمهوری است که عنوان آن و اهداف این ائتلاف بنا به اظهارات اعضای ائتلاف سعی در تمرکز زدایی قدرت از رئیس جمهور آینده و تقسیم این قدرت به تیم هماهنگی که وابسته به علی خامنه ای است، دارد. عنوان ائتلاف ۱ + ۲ نیز به خوبی نشان میدهد که قدرت اجرایی عدد ۲ نه تنها کمتر از ۱ نیست بلکه وجود ۲ نفر هم پیمان رئیس جمهور به او مشروعیت می دهند و شخص خامنه ای نیز راحت تر میتواند اکثریت آرای ائتلاف را به هنگام اختلاف همسوی خود کند.
دومین سوال پیش بینی کسب ۶۰ درصدی آرا از سوی اعضای ائتلاف بوده و مبهم بودن معیاری که آن را ۶۰ درصد با قاطعیت اعلام نموده است. بدون شک با در نظر گرفتن توانایی های جبهه ی ولی فقیه اعم از حمایت های مادی و ایدئولوژیک خامنه ای، استفاده گسترده از رسانه ها داخلی و خارجی، تقلب در صندوقهای رای و استفاده از نیروهای نظامی – شبه نظامی و اطلاعاتی به هنگان بحرانی شدن وضعیت و همچنین بهره برداری از شکافهای موجود در جبهه های مخالف این ائتلاف، پیش بینی فوق صورت گرفته است و حتی می توان آرای ۶۰ درصدی را به نوعی جنگ روانی قبل از انتخابات ائتلاف فوق دانست اما همین رای ۶۰ درصدی از طرفی نمایانگر اعتقاد ولی فقیه و اعضای ائتلاف نسبت به گستردگی و سرکشی مخالفان دارد زیرا با هر بحران و چالشی از سوی جبهه های مخالف، خوشبینی ۶۰ درصدی به رسوایی بیشتر ولی فقیه و اعضای ائتلاف برای عبور از بحران تبدیل خواهد شد.
حادترین مسائل و مشکلات پیش روی خامنه ای و ائتلاف ۱ + ۲ عبارتند از وضعیت نابسامان اقتصادی و مدنی مردم، رسوایی های پس از انتخابات ۱٣٨٨ که موجب دلسردی اکثریت جامعه برای شرکت در انتخابات شده است و نسل جوان امروز که با استفاده گسترده از فضای مجازی به مرحله ی بسیار بالاتری از درک و آگاهی رسیده اند و پیوسته به دنبال آزادیهای بیشتری هستند و پر واضح است که این نسل از نظر هویتی کمترین پیوندها را با انقلاب ۱٣۵۷ و تئوری ولایت فقیه داشته و شاید بتوان گفت به کلی با آن بیگانه اند، تحریم های ایران و مساله ی هسته ای (ذکر این نکته ضروری است که آمریکا و اسرائیل بحرانهای انتخاباتی خود را پشت سر گذاشته اند لذا می توانند راحت تر و بیشتر از اهرمهای فشار استفاده کنند)، هزینه های سنگین تداوم حضور جمهوری اسلامی در منطقه، اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی که در سطح بالاتری نسبت به انتخابات پیشین قرار گرفته و هماهنگ تر از انتخابات دوره های قبل فعالیت می کنند، تعداد زیاد فعالان سیاسی و مدنی در بند جمهوری اسلامی که از طرق مختلف صدای آنها به گوش مجامع بین المللی رسانده می شود، توجه مجامع بین المللی و نهادهای حقوق بشری و همچنین صدور قطعنامه و بیانیه هایی علیه جمهوری اسلامی، افزایش روز افزون اعدام و جرم و جنایت درون سیستم جمهوری اسلامی، زیاده خواهی مداوم سپاه پاسداران و انشعاب در میان مهره های برجسته ی آن، نارضایتی بسیاری از طلاب و مجتهدین، حصر خانگی رهبران جنبش سبز و فشارهای اصلاح طلبان درون سیستم، قدرت گیری و سهم خواهی هاشمی رفسنجانی و وابستگان او، اظهار نظر و جبهه گیری محرمان دیرین نظام همچون عسگر اولادی در تایید رهبران جنبش سبز، تلاشهای احمدی نژاد برای به چالش کشیدن ولی فقیه که زیرکانه بازی احمدی نژاد و ضد احمدی نژاد را طرح ریزی کرده است و بسیاری مسائل ریز و درشت دیگر.
طبیعی است ائتلاف ۱ + ۲ طرح مقدماتی کنترل شرایط بوسیله ی علی خامنه ای بوده و بدون شک وقتی که موجودیت خود را در خطر جدی می بیند از هیچ تلاشی برای حفظ شرایط چشم پوشی نکرده و دور از ذهن نیست که برای تداوم موقعیت خود آمادگی اعطای امتیازاتی به مهمترین آلترناتیو انتخابات در بحرانی ترین شرایط را خواهد داشت.