نگاهی بر تاریخچه ی منازعات فلسطین و اسرائیل ـ ۲


مختار برازش


• در این بخش هم می خوانید: شرایط بحرانی در کانال سوئز و ظهور عبدالناصر؛ دیپلماسی جدید ایالات متحده امریکا گزینه ای به جای سیاست های بریتانیا و فرانسه؛ تغییر سیاست شوروی و حمایت از فلسطینی ها؛ جنگ شش روزه و شکست اعراب؛ جنگ اکتبر و بحران نفت؛ پایه گذاری سازمان آزادیبخش فلسطین و به رسمیت شناختن آن از طرف سازمان ملل ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۶ مرداد ۱٣٨۵ -  ۱۷ اوت ۲۰۰۶


در این تاریخچه سعی شده است که شرح وقایع بدون جانبداری انجام گیرد. بخش اول* آن در مورد موقعیت خاورمیانه و چگونگی تاسیس دولت اسرائیل بود.
در این بخش هم می خوانید: شرایط بحرانی در کانال سوئز و ظهور عبدالناصر؛ دیپلماسی جدید ایالات متحده امریکا گزینه ای به جای سیاست های بریتانیا و فرانسه؛ تغییر سیاست شوروی و حمایت از فلسطینی ها؛ جنگ شش روزه و شکست اعراب؛ جنگ اکتبر و بحران نفت؛ پایه گذاری سازمان آزادیبخش فلسطین و به رسمیت شناختن آن از طرف سازمان ملل.  
 
کانال سوئز در 1956
طی سالهای 1955 پیامد های جنگ سرد به خاور میانه هم رسید. بعد از جنگ جهانی دوم شرکت های نفتی امریکایی مخازن نفتی عظیمی را در خلیح فارس کشف کردند و رفته رفته نیاز و وابستگی دنیای غرب به این ماده سیاه چنان شد که خاور میانه را به یکی از استراتژیکی ترین مناطق دنیا تبدیل کرد.
در عین حال موقعیت جدید ایالات متحده در جهان دو قطبی و نقش آن به عنوان یکی از نیروهای اصلی سیاست گذار باعث شد تا برای تامین یک سیاست پایدارتر در منطقه، مهره های کارآمدتری مورد استفاده قرار گیرند. از این رو به دنبال اوج گیری اعتراضات مردمی در ایران، امریکا شاه را بوسیله ی کودتا (28 مرداد د1332) ابقا کرد و سپس به دومین مهره ی خود عربستان سعودی میدان بیشتری داد. سومین مهره امریکا بدون حتم می توانست اسرائیل باشد که هر سال حمایت اقتصادی دولتی از امریکا و سازمان های یهودی مقیم امریکا دریافت می کرد. بنابر این علاوه بر سود سرشار، امریکا می توانست به استحکام کمربند دفاعی ضد شوروی در خاور میانه خوش بین تر باشد.
شوروی ها ناگزیر در این بازی طرف عربها ـ فلسطینی ها ـ   را گرفته و برای جلب نظر آنها حتی اعضای یهودی حزب کمونیست و سایر احزاب اروپای شرقی را از حزب پاکسازی کردند.   گرچه شوروی در زمان تاسیس اسرائیل از دولت آن حمایت کرده،   همچنین در جنگ 1968/69   این کشور را مورد حمایت قرار داده بود، ولی اعراب بسیاری از مصیبت های خود را از چشم قدرتهای استعماری بریتانیا و فرانسه می دید.
هم از این روی در مصر وقتی افسر جوانی به نام جمال عبدلناصر به قدرت رسید، حاضر به   پذیرش طرح «اتحاد ضد شوروی» با امریکا نشد. ولی این امر برای مصر بسیار گران تمام شد به گونه ای که تحت فشارهای شدید اقتصادی امریکا قرار گرفته و بانک های جهانی از دادن کمک مالی به آن خودداری کردند. در نتیجه این کشور به دلیل مشکلات مالی اجرای «پروژه های آبی» خود را که در جهت تولید الکتریسته و مواد غذایی بیشتر بود به تعویق انداخت. در سال 1956 با توجه به وضعیت حساس بوجود آمده، ناصر کانال سوئز را ملی اعلام کرد تا بتواند از پس مشکلات اقتصادی بر آید.
بریتانیا و فرانسه عکس العمل شدیدی نسبت به این عمل نشان دادند. اسرائیل که از ارسال کمک های شوروی به مصر بیمناک بود نسبت به ادامه ی اختلافات آن با غرب خوشبین شد. مصر اشغال گردید. این اقدام در حالیکه بدون اطلاع امریکا انجام گرفت اتحاد شوروی را به واکنش وا داشت. لندن و پاریس تهدید به استفاده از بمب اتمی شدند. و همه این پیامدها منجر به افول هر چه بیشتر ستاره آقایی بریتانیا و فرانسه در نزد اعراب گردید. در عوض ایالات متحده با کاربرد دیپلماسی جدید خود موفق شد تا افق جدیدی را از نقش خود در منازعات خاور میانه در نزد اعراب باز کند.
ناصر به یکی از چهره های محبوب در جهان عرب تبدیل شد. او به عنوان نماد ناسیونالیسم عربی معرفی شد. بسیاری امیدوار بودند تا او بتواند همه اعراب را در زیر پرچم یک دولت قدرتمند عربی متحد کند، تا قدرت رویارویی با غرب برایش فراهم شود. اما انشقاق در صفوف اعرابی که بوی نفت به مشامشان   خورده بود آنها را از رسیدن به این مهم بازداشت.
رفته رفته این امر به دلسردی فلسطینی ها ی مستقر در ارودگاهها انجامید. آنها خیلی زود متوجه شدند که رهبران اعراب حاضر و یا قادر به انجام کاری که باعث باز پس گرفتن فلسطین شود نیستند. در نتیجه طی سال های 1950 آنها خود دست به کار شده و سلسله عملیات نظامی ای را در داخل مرزهای اسرائیل ترتیب دادند. بسیاری از این عملیات جنبه انتقام گیری داشته و قتل یهودی هایی را در پی داشت که املاک فلسطینی ها را به تصاحب خود در آورده بودند.
در سال 1964 رهبران فلسطینی، «سازمان آزادیبخش فلسطین (س ا ف)» را برای هدایت   سلسله عملیات و رهبری گروههای متفرق مسلح پایه گذاری کردند.   هدف این سازمان مبارزه علیه صهیونیسم و انحلال دولت اسرائیل بود. آنها فقط یهودی هایی را فلسطینی می شمردند که قبل از «طرح صهیونیست ها» ساکن آنجا بودند.
 
جنگ شش روزه
اواسط سالهای 1960 کشور سوریه رهبری مبارزه علیه اسرائیل را به دست خود گرفت. این کشور با بمباران بلندی های جولان که یهودی ها در آن ساکن شده بودند تلاش داشت تا با ترغیب فلسطینی ها برای آزاد سازی کشورشان روح تازه ای به این مبارزات بدمد.
همزمان ناصر برای اینکه وجهه خود را نزد اعراب همچنان حفظ کند، ارتش خود را به مرزهای مصر و اسرائیل گسیل داشت. اسرائیل، بستن مهمترین مناطق نفت خیز خود در دریای سرخ توسط ارتش ناصر را عملا به منزله اعلان جنگ تلقی کرده و با پیشدستی کردن دست به تهاجم نظامی زد.   این تهاجم نظامی در جوئن 1967 اتفاق افتاد که تنها 6 روز بطول انجامید و به «جنگ شش روزه» معروف شد. و   در نتیجه آن کلیه نیروهای نظامی مصر، سوریه و اردن در هم شکسته شدند. سازمان امنیتی اسرائیل موساد عدم توانایی نظامی عربها برای یک جنگ تمام عیار را از قبل مورد مطالعه قرار داده بود. اسرائیل بلندی های جولان، صحرای سینا، غزه و کرانه ی غربی رود اردن به انضمام تمامی اورشلیم را به تصرف خود در آورد. اکنون بیش از یک میلیون   فلسطینی زیر نظر نظامیان اسرائیلی قرار داشت. کانال سوئز بسته شد و این شکست سنگین به مثابه یک فاجعه مایه خجالت عرب ها گردید. در واقع پیروزی اسرائیل در این جنگ، خود به خود به نماد پیروزی غرب غیر مسلمان بر عرب مسلمان تبدیل شد.
شورای امنیت سازمان ملل طرحی را از تصویب گذراند تا اسرائیل را به مرزهای قبل از اشغال برگرداند. ولی آنها این اجازه را به اسرائیل دادند تا نسبت به تامین امنیت مرزها و حفظ سلامت شهروندانش اقدامات لازم را به عمل آورد.
«جنگ شش روزه» همچنین بیانگر این واقعیت بود که اسرائیل به یک قدرت نظامی بزرگ در خاور میانه تبدیل شده بود که از طریق اشغال بر قسمت اعظم مناطق فلسطینی نشین تسلط یافته بود. اسرائیل همچنین در خفا به فعالیت های اتمی مشغول بود و یک قدرت اتمی بشمار می رفت که از پذیرش قرارداد منع گسترش پروژه های اتمی نیز سرباز می زد.  
 
جنگ اکتبر و بحران نفت 1973   
بعد از سالهای 1967 یاس و ناامیدی بیشتر دامن فلسطینی ها را گرفت. در سال 1969 یاسر عرفات رهبری سازمان آزادیبخش فلسطین را در دست گرفت و   سیاست تحکیم موقعیت گروههای مستقل فلسطینی را در سازمان در دستور کار خود قرار داد. سازمان آزادیبخش فلسطین که با سلسله عملیات چریکی ای موفق شده بود نظر جهانیان را به خود جلب کند در نتیجه ی سیاست های افراطی و حمله به مردم غیر نظامی در اسرائیل و و اعمال خشونت و ترور و هواپیما ربایی باعث تغییر نگاه جهانیان به آنها شد. مخصوصا بعد از آنکه در «سپتامبر سیاه»   سال 1972، طی عملیاتی ورزشکاران اسرائیلی را که برای شرکت در المپیک مونیخ   عازم   آن کشور شده بودند به گروگان گرفته و به قتل رسانید، اقبال خود را برای محقانه جلوه دادن مبارزات فلسطینی ها کاهش داد. این عمل در سطح جهان محکوم شناخته شد.   اسرائیل به موساد اجازه کشتن رهبران فلسطینی در خارج از کشور را صادر کرد.
در پاییز 1973 مصر وارد جنگ دیگری با اسرائیل شد. رهبر جدید مصر انور سادات با دوری جستن از شوروی، به دامان امریکا پناه برد. سادات معتقد بود که امریکا یگانه کشوری است که می تواند اسرائیل را وادار به عقب نشینی از مناطق اشغالی کند. اما بعد از آنکه امریکا فشار جدی ای را متوجه اسرائیل نکرد، در اکتبر 1975 مصر در پی ایجاد نوعی تغییرات خود اقدام به حمله غافلگیرانه در کانال سوئز کرد. این اولین بار بود که ارتش یک کشور عربی موقعیت برتری نسبت به اسرائیل پیدا کرده بود. ولی این برتری تا سه هفته بیشتر به طول نکشید. چرا که فشار امریکا و شوروی برای ایجاد آتش بس در منطقه بیشتر شد. انور سادات خود را پیروز میدان حساب می کرد در حالیکه واقعیت این بود که در همان سال امریکا و غربی ها برای رفع بحران نفتی ایجاد شده خود داوطلب رفع تنش ها بودند. مخصوصا چند روز بعد از جنگ اکتبر، سازمان اوپک قیمت نفت را تا 70 در صد افزایش داد. چنین بنظر می رسید که کشور های عضو تصمیم گرفته بودند تولید نفت را تا زمانی که اسرائیل در مناطق اشغالی حضور دارد کاهش ندهند. نتیجتا قیمت نفت بطور بی سابقه ای بالا رفت و باعث افزایش ناآرامی هایی در غرب شد. امریکا از عربستان سعودی انتظار داشت تا موضع انعطاف پذیرتری را در اوپک اتخاذ کند. همزمان   تلاش بر این بود تا مصر و اسرائیل را با هم آشتی دهند. از این روی بر خلاف خواسته ی اسرائیل، امریکا موضعی خاصی بعد از آنکه سازمان ملل یاسر عرفات را به عنوان نماینده فلسطینی ها پذیرفت نگرفت. به عبارتی سازمان آزادیبخش فلسطین نماینده قانونی مردم فلسطین در سازمان ملل شناخته شد. امریکا همچنین اسرائیل را تحت فشار گذاشت تا نسبت به باز کردن کانال سوئز از طرف مصر اقدامی نکند تا ممر درآمدی برای مصری ها باشد.   
 
* نگاه کنید به آدرس: www.akhbar-rooz.com
 
توضیح عکس ها:
عکس روی جلد: نمایی از جنگ و آتش و یک عرب که بدان چشم دوخته.  
عکس اول: جمال عبدالناصر 1918-70 نماد رهبری اعراب طی سالهای 1950-60 بود. در اینجا او را در حین هلهله و شادی بخاطر عقب نشینی سربازان بریتانیایی از کانال سوئز در سال1956، روی دوش مردم می بینیم.  
عکس دوم: اسیران مصری جنگ شش روزه و انتقال آنها با زیر پوش بدست سربازان اسرائیلی که باعث سرشکستگی جهان عرب شد.