لیلاوی ها ۲
برای روز جهانی عشق


جهان آزاد


• لیلای من،
با یاد سرخ ماهی لبهایت
در ذهن عاشقانه ی مجنون
شناورم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۶ بهمن ۱٣۹۱ -  ۱۴ فوريه ۲۰۱٣


 
 
لیلای من،
با یاد سرخ ماهی لبهایت
در ذهن عاشقانه ی مجنون
شناورم
صحرای نجد، گویی
درچشم من جزیره ی پهناوری است:
از کوچه های خاکی گنجه
تا وادیِ قبیله ی عامر.
حس می کنم که عشق
سیر و سلوکِ صورتِ آفاق است،
در دفتر حکیم نظامی.

لیلای من،
وقتی که چشم وحشی آهو
در چشمهای مست تو می خندد
و تند بادِ ملتهب صحرا
در پیچ و تاب دامن تو
چنگ می زند
دیوانه ام اگر که نپوشانم
پوزار پاره پاره ی مجنون را
بر پای سالخورده ی افلاتون!

باد بلند و هرزه ی صحرا
با دامن تو کشمکشی دارد.
با هر وزش، خطوط تنت را
بی شرم
در قوسهای پیرهنت
جلوه می دهد.
ترسم که پیر مرد
دیباچه ی"ضیافت" خودرا
در آب رودخانه بشوید
ومثل شیخ صنعان،
تکبیر چارگانه بخواند
برهرچه عشق افلاتونی!

لیلای من،
ترسم که پیر مرد
آتش زند به خرقه ی پرهیزش
تا در سکوت شام هوس، یکشب
در خواب خود، برهنه تماشاکند ترا!
و درس و مشق و مدرسه و قیل و قال را
"یک جا فدای قامت رعنا " کند ترا !

عطر لطیف پیرهن سرخت
یک شب اگر زساحل مغرب گذرکند
میراث باستانی افلاتون
بر باد می رود!

لیلای من!
بیست و دوم ماه مه دوهزار و دوازده