انتخابات آزاد؛ ناممکنی در فرایند ممکن!*


جمشید طاهری پور


• طرح صورت مساله به این شکل که "انتخابات آزاد در جمهوری اسلامی ناممکن است"، کمکی به جنبش دموکراسی خواهی ایران نمی کند. از قدیم گفته-اند طرح صحیح مساله، نصف حل مساله است. برای من صورت مساله به این ترتیب مطرح است: "چگونه انتخابات آزاد ناممکن در جمهوری اسلامی را می توان ممکن کرد؟" ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۹ بهمن ۱٣۹۱ -  ۱۷ فوريه ۲۰۱٣


 در شرایط امروز ایران، انتخابات آزاد یک مطالبه فراگیر در صفوف مخالفان و منتقدین حکومت اسلامی و بیانگر نیاز ایران به دموکراسی است. انتخابات آزاد مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر و بیانیه حقوق شهروندی تعریف شده و معیارهای آن را نیز اسناد مصوب ۱۹۹۴ اتحادیه بین المجالس بدست داده است. بموجب این اسناد؛ مضمون اصلی انتخابات آزاد عبارت از این است که حاکمیت ناشی از مردم است و الزام عملی تحقق آن نیز وجود آزادی های مدنی و سیاسی، و حقوق برابر شهروندی برای همگان است.

آزادی انتخابات در جمهوری اسلامی ناممکن است، از جمله به این دلایل اساسی که آزادی های مدنی و سیاسی سرکوب می شوند. آزادی فعالیت احزاب وجود ندارد، حقوق شهروندی از مردم سلب شده و مردم آزادی انتخاب شدن و انتخاب کردن ندارند. در یک کلام ولایت فقیه با حاکمیت ملت مانع الجمع است!

برون رفت از بحرانی که حکومت و جامعه را به فروپاشی تهدید می کند بدون تغییراتی در ترکیب و ساختار قدرت، ناممکن است. ضرورت این مساله چندان آشکار است که اصلاح طلبان و نیز مصلحت اندیشان نظام هم می گویند و می نویسند که خواهان انتخابات آزاد هستند. انتخابات آزاد مورد نظر آنها در چارچوب "اجرای بدون تنازل قانون اساسی" و این ایده؛ " میزان رای ملت است" تعریف و مطالبه می شود. این تعریف با تعریف حقوق بشری و شهروندی از انتخابات آزاد، البته تفاوت دارد اما بنظر من میان این دو تعریف متفاوت، نقاط اشتراک وجود دارد.

چند گانگی در تعریف و مطالبه انتخابات آزاد، موقعیت خود ویژه –ای بوجود آورده است! همه تجارب تائید می کند که شکل نهائی و مضمون واقعی هر انتخاباتی را توازن نیروهای اجتماعی و آرایش گرایش های سیاسی رقم خواهد زد! در موقعیت بحران کنونی که کشاکش های سیاسی و اجتماعی سرنوشت ساز، هر روز دامنه وسیع تری در کشور پیدا می کند، مساله؛ برقراری چنان نسبتی میان این تعاریف متفاوت است که توازن نیروهای اجتماعی و آرایش گرایش های سیاسی در کشور را بسود دموکراسی خواهان ایران دگرگون کند. چنین اهتمامی لازم است بر سه شرط اساسی استوار باشد: اولا"؛ ما را از تعریف، اصول و معیارهای برسمیت شناخته شده جهانی از انتخابات آزاد دور نکند! ثانیا"؛ به شکل گیری و قوام صف مستقلی از سکولار دموکرات های ایران کمک کند، و ثالثا" به تلاش ما برای تشکیل همبستگی ملی علیه استبداد و اتحاد برای دموکراسی، به شرکت موثر در کارزار عمومی برای سوق ایران بسوی آزادی و دموکراسی، آسیب نرساند. منطق من معطوف به این اصل است که انتخابات آزاد در شرایط تکثر گزینه ها واقعیت می یابد و پیش شرط آن نیز کماکان عبارت از این است که متفاوت ها و از جمله پوزسیون و اپوزسیون در متن یک گفتمان بدون هزمونیک – انتخابات آزاد - همدیگر را برسمیت بشناسند.

صحبتم در اینجا تبادل فکر و ذکرهایم است پیرامون همین مسائل، به قصد گفتگو برای بهره مند شدن از نقد و نظر خانم ها و آقایان در تصحیح و تدقیق دیدگاه خودم.

برای روشن کردن زاویه نگاهم، به سه نکته بطور مختصر اشاره می کنم:

نکته اول: طرح صورت مساله به این شکل که "انتخابات آزاد در جمهوری اسلامی ناممکن است"، کمکی به جنبش دموکراسی خواهی ایران نمی کند. از قدیم گفته-اند طرح صحیح مساله، نصف حل مساله است. برای من صورت مساله به این ترتیب مطرح است: "چگونه انتخابات آزاد ناممکن در جمهوری اسلامی را می توان ممکن کرد؟".

در توضیح دقیق تر موضوع عرض می کنم؛ اولا" منبع الهام من تجربه انقلاب مشروطیت ایران است؛ صد و چندسال پیش که جمعیت با سواد کشور به چند هزار نفر نمی رسید، در نظام قبایلی السلطان ظل الله -ی سلاطین قاجار؛ "حکومت قانون"، ناممکنی بود که ممکن گردید! ثانیا" اصل "ممکن کردن ناممکن"، کلید طلائی قفل سیاست است.

"انتخابات آزاد"، را باید با استفاده از زمینه ها، مصالح، ابزار و امکاناتی که ایران امروز و جهان امروز در اختیار می گذارد، ممکن کرد. جامعه یک وجود زنده، مستقل و پر از ظهورهای تازه است. بنابر این داشتن رویکرد ایجادگرانه فوق العاده اهمیت دارد. بعنوان مثال؛ نمی توان انکار کرد که فعالیت و مشارکت پیگیر برای الغای نظارت استصوابی، مقابله با مهندسی کردن انتخابات و صیانت از صندوق رای در شمار فعالیت های ایجادگرانه ایست در راه سخت و سنگلاخ تشکیل فرایند انتخابات آزاد در ایران.

نکته دوم: من تردید دارم که به انتخابات آزاد بعنوان استراتژی سیاسی نگاه کنم! از جمله به این دلیل که موجب خلط مفهوم "انتخابات آزاد" با ایده "رفراندوم" می شود. بعلاوه با استراتژی های متفاوت می توان به انتخابات آزاد رسید.
      
      در شرایطی که در حال حاضر در آن بسر می بریم؛ واقعبینانه و عقلانی است که انتخابات آزاد را؛ شعار راهگشا و ایده راهنما برای گسترش آگاهی های شهروندی، بستری برای همبستگی ملی علیه استبداد ولائی پادگانی در راستای ایجاد و تقویت و تکامل پیش شرط ها، زمینه، مصالح و الزامات تحقق انتخابات آزاد در ایران بشناسیم .

نیروی اصلی "انتخابات آزاد"، مردم آگاه به حقوق اساسی خود بعنوان "شهروند" صاحب حق انتخاب کردن و انتخاب شدن هستند. نقش و اثر شبکه های اجتماعی پیشرو و نهاد های مدنی مردم بنیاد خود گردان، نقش و اثر جنبش مطالبه محور و بویژه جنبش زنان، دانشجویان و جوانان کشور، جنبش صنفی معلمان و جنبش حقوق سندیکائی کارگران، طرح و مطالبه حقوق شهروندی برابر برای اقوام و ملیت ها، صاحبان ادیان و مذاهب و معتقدات در کارزار های انتخاباتی از جمله در دوم خرداد ۷۶ و ۲۲ خرداد ٨٨، با وضوح تمام این اصل را به اثبات رسانده است. می توان استدلال کرد و نشان داد که در شرایط جمهوری اسلامی، با شعار و خواست انتخابات آزاد، بیشترین انگیزش حقوق مدنی و آگاهی شهروندی، آگاهی به حقوق اساسی مردم و حق حاکمیت ملت را در قاطبه اهالی کشور، می شود اشاعه داد و بوجود آورد. چنان که ابتکار "کانون مدافعان حقوق بشر" در تشکیل "کمیته دفاع از انتخابات آزاد، منصفانه و رقابتی" در کار زار انتخاباتی دوره هشتم مجلس، با اعلام معیارهای بیست گانه ملهم از اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر و معیار های مصوب ۱۹۹۴ اتحادیه بین المجالس، این تاثیر را داشت و بطور نسبی آگاهی مردم به حقوق اساسی - شان را گسترش و ارتقاء داد.

"رای من کو؟"، مطالبه محوری در جنبش ملیونی اعتراض به کودتای انتخاباتی، از درون چنین تجارب و ابتکارهائی، بعنوان مطالبه حق انتخاب و خواست انتخابات آزاد و صیانت صندوق رای، طرح شد و به بیان در آمد. می خواهم بگویم شعار انتخابات آزاد فقط مبنای نظری و تئوریک ندارد بلکه دارای خاستگاه تجربی، عینی و عملی است و باید آنرا دستاورد پیکار برای حقوق شهروندی و استیفای حقوق اساسی و حق حاکمیت ملت در کشور دانست که بوِیژه زنان و مردان پرشماری از نسل جوان ایران آنرا زندگی کرده و ساخته اند.

نکته سوم: بنظر می رسد نباید طرح و دفاع از انتخابات آزاد را مختص چارچوب و شرایط معین شناخت. به گمان من در هر شرایط و در هر چارچوبی که فعالیت می کنیم، در ارتباط با تناسب معین قوای اجتماعی و سیاسی در کشور، شعار انتخابات آزاد کارکرد و هدف خود ویژه – ای پیدا می کند. در شرایط کنونی، این شعار و مطالبه، افق مدنی و خشونت پرهیزی برای اولویت امروز مبارزه برای انتخابات آزاد؛ عقب راندن سیاست سرکوب و نهاد های سرکوبگر، و بی اثر کردن و متوقف کردن ماشین ارعاب و اختناق در کشور است. خواست دایر به آزادی های مدنی وسیاسی، استیفای حق حاکمیت ملت، برابری حقوق مدنی و شهروندی برای زنان و مردان کشور و مشخصا" حق همگانی و برابر در انتخاب شدن و انتخاب کردن و صیانت صندوق رای، برای روشنگری و هدفمند سازی شفاف مبارزه-ایست که در اولویت قرار دارد. در شعاع این رویکرد؛ پایان دادن به حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم زهرا رهنورد، آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، آزادی احزاب، اجتماعات و مطبوعات، عدم مداخله بیت رهبری و سپاه و بسیج در امر انتخابات و الغای نظارت استصوابی مطالبات عاجل و مبرم روز است که لازم می بینم تصریح و تاکید کنم.

نقص فاحش اکثریت جمهوریخواهان ایران، به بهانه اولویت هائی که مطرح بود و هست، انحلال خود در اسلام سیاسی اصلاح طلب بوده است. انحراف و اشتباهی که مانع از تشکیل نماد و نمایندگی دموکراسی سکولار در ایران، بعنوان گزینه –ی آینده ساز گردید و به میزانی بس زیانبار آنرا به تاخیر انداخت. شعار و خواست انتخابات آزاد، فرا گیر ترین و مدنی ترین بستر خشونت پرهیز برای جبران این اشتباه و تصحیح این انحراف، و راهگشای ایران برای دستیابی به دموکراسی سکولار در راهی بدون خونریزی و ویرانگری است.

انتخابات آزاد نقطه تلاقی و اشتراک همه استراتژی های سیاسی است که هدف خود را سوق ایران بسوی آزادی و دستیابی به دموکراسی مبتنی بر حقوق بشر اعلام داشته-اند. اتحاد برای دموکراسی یک معنایش همین است. در شعار و خواست "انتخابات آزاد" که اکنون در سراسر کشور طنین آن به گوش می رسد، پتانسیل عظیمی وجود دارد برای همسو و همآهنگ کردن نیروی گسترده دموکراسی خواهان کشور و طیف متنوع مخالفان استبداد دینی و پادگانی. از جمله مخالفان اصلاح طلبی که هرچند مثل ما دموکراسی سکولار را خواست و هدف خود نمی شناسند و یا اعلام نمی کنند اما در کشور حضور فعال و موثری علیه استبداد در مسیر سوق ایران بسوی آزادی و دموکراسی دارند. از این رو هدف اساسی که در پس شعار و خواست انتخابات آزاد و برای تحقق آن در ایران باید در مرکز توجه ما قرار بگیرد، پیشروی در راه همبستگی ملی و اتحاد برای دموکراسی در ایران است.

از توجه شما تشکرمی کنم...
۱۶. ۰۲. ۲۰۱٣

------------------
       *متن کامل سخنرانی در نشست کلن: - دیالوگ ملی، انتخابات آزاد... - برگزار کننده؛ اتحاد برای دموکراسی در ایران.