آریو برزن و دو سروده ی دیگر


اکبر ایل بیگی


• پیش از خواب، از وحشت گرگ ها، شراب می نوشیم
اما باز، پیش از صبح، در سایه ی آنها بیدار می شویم.
(خواب گرگ ها) ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۰ بهمن ۱٣۹۱ -  ۱٨ فوريه ۲۰۱٣


 • آریو برزن   

تخته سیاه را پاک می کند، و می نویسد: آریو برزن.

سپس روزگار را ورق می زند، تاریخ را ورق می زند
و به آریو برزن می گوید: برای پرنده ی کوچکی هم
که پریدن آغاز نکرده است، دام گسترده است روزگار.

و آریو می گرید، و او که ایستاده مرده بود، می گرید.



• خواب گرگ ها

پیش از خواب، از وحشت گرگ ها، شراب می نوشیم
اما باز، پیش از صبح، در سایه ی آنها بیدار می شویم.

ما خواب گرگ ها را، هر شب با هم، در هم می بینیم.




• دیگر به ماه اعتمادی نیست

چهره ات را می بینم، ماه می تابد، صدایت را می شنوم
دهان به سخن گشوده ای، و اما در سکوت که می شنود
در ظلمت که می بیند، بی چهره، بی دهان که می خواند.   

برخیزم، چراغ را روشن کنم، دیگر به ماه اعتمادی نیست.

www.malax.blogfa.com