عنوان : عظمت لنین برای لنینیستهای دوآتشه ی ایران
تا آنجا که من می دانم، دو آتشه ترین لنینیستهای ایران هم اکنون می گویند لنینیسم همان آخوندیسم ایران است. آنها نه مارکس و نه لنین را نخوانده، مارکسیست-لنینیست شده بودند و با شکست های پی در پی و کمرشکن بالاخره عطای مارکسیسم-لنینیسم را به لقایش بخشیدند و امروزه مانند سلفیست های مسلمان در بدر در پی یافتن نقطه ی اتکائی برای سرگردانی خود هستند و دم از مارکس جوان می زنند و اینکه حتی انگلس هم نماینده ی بورژوازی بوده است.

حال این عظمت لنین از کجا سردرآورده است، "خدا" می داند.
۵۱۶۲۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ بهمن ۱٣۹۱       

عنوان : پیوند مارکس با کره شمالی( کیم ایل سونگ ساکن خورشید!!)
مقاله را تا اخر پاراگراف ذیل خواندم و از خواندن بقیه منصرف شدم واز اخبار روز نیز هـیچ سوالی ندارم!!!:)
......حتی پس از پایان " بلوک شوروی"، کشورهائی چون کوبا، ویتنام، جمهوری خلق کره و " چین سرخ "، با تمام عظمتش، و برغم تمام تضادهائی که در این کشورها هست، نبودند، در قرن بیست و یکم ، کجا نامی از مارکس شنیده می شد؟
مشخص است که نویسنده چه مارکس شناس قهاری است. :)))
۵۱۶۱۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ بهمن ۱٣۹۱       

عنوان : مطلب بسیار عالی ئی بود.
ترجمه‍ی (مثلِ همیشه) خوب و شسته رفته تان را خواندم و - سوای همنظری یا غیرِ همنظری - لذت بردم.

من هم مثلِ شما با "مارکسیست های" نسبتاً زیادی از ممالکِ مختلف گفتگو کرده ام. تا جائی که من می دانم، برای درک و شناختِ تئوری های "مارکس" (و هر بنده‍ی خدای دیگری) باید نخست "او" را با دقت خواند. و سپس باید منابعِ جانبی و تقسیر ها و تأویل های مربوطه را بدقت خواند. اینکار، بسته به سرعت و مهارتِ مطالعه، می تواند تا سالها بطول انجامد. من بشخصه در میانِ خیلِ ایرانیانِ "مارکسیست" هنوز بیش از ۴-۵ نفر ندیده ام که چنین مطالعاتی کرده باشند. همین دوستان اما ادعای مارکسیست بودن دارند. نظیرِ همین پدیده را هم در میانِ مسلمانانِ قرآن نخوانده دیده ام. این موضوع را جای تأسف می دانم.

درودِ فراوان به شما و ترجمه های تخصصی و خوبتان.

خ. ث.
۵۱۶۱۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ بهمن ۱٣۹۱