حمزه! - ابوالفضل محققی

نظرات دیگران
  
    از : کیوان ش

عنوان : دو سوال از اقای محققی
اقای محققی چندین نفر سپاس خودشان را از باز گو کردن مسائلی که شما در نوشته هایتان میاورد، نثار شما کرده اند و من هم آنها را کاملا تائید میکنم. اما، بنا دارم بر خلاف رسم معمول ایرانی ها که باید یا همه چیز را درکل قبول کرد و ستایش و یا رد کرد و محکوم، نه این کنم و نه آن. بنایراین با اجازه شما دو سوال دارم.
یک : شما موضع گیری هایی که میکنید و نظراتی را که در مورد مسائل مطرح در آن زمان بین افراد متمایل به سازمان های مبارز را به نقد همراه با سرزنش و محکومیت آنها میکشید، ناشی از نقطه نظرات کنونی شما هست و یا نقطه نظرات همان زمانی شما؟ اگر شق اول درست هست که کاری است نه چندان صحیح و سازنده و اگر شق دوم درست هست، سوال پیش میاید که چرا کشش به آن سازمان ها و افرادشان داشتید و در این راه دشواری زندان را هم با خود همراه داشتید؟ آیا در این صورت نقد دیگران با نقد خود ناشی از برخوردی درست و سازنده نیست؟
دو: شما که انسان آگاه و تیز بینی هستید، بخوبی میدانید که بررسی یک واقعه زمانی منطقی و محکمه پسند هست که بعد از آگاهی از هر دو طرف درگیر و با استناد به مدارک و سند، به نتیجه رسیده باشد. حال شما چگونه با شنیدن صحبت یک طرف درگیر (روایت حمزه از غرق !! شدن صمد در ارس) بیدرنگ رای به درستی آن و مردودی روایت های دیگر میدهید؟ شما حتی زحمت تامل و حلاجی را بخود نداده و جد بعد از شنیدن واقعه از زبان ایشان، رای صادر کرده اید.
شما بخوبی آگاهید که رویداد های بعد از بقدرت رسیدن لشگریان جهل و جنون و کشتار، یعنی تشویق هماره یاد سعید سلطانپور به تسلیم به نیروهای وحشی اسلامی و اعدام او و عاملین آن هنوز برای دوستدارانش مسئله عمده ای هست و کماکان خواهان روشن شدن تمامی زاویای تاریک آن و ایزن مسئله کشتار نیروهای مخالف رژیم ددان در رستوران میکونوس.
زنده باشید و شاد
۵۲۱۷۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۱       

    از : احد واحدی

عنوان : قارتال تک (مانند عقاب)
ابول جان دستت درد نکند. نوشته بسیار زیبایی بود در حق یکی از بچه های گل تبریز؛ قلمت پربار باشد. با اجازه شما من هم با الهام از نوشته شما این شعر را تقدیم می کنم به حمزه:

قارتال تک دوشونو اونه وئره رک،

ایلک اونجه دقتله گویلره باخدی

نفسین ساخلادی گئری وئرمه دن

گوزونده سئوینجدن ایلدیریم شاخدی



گویلرین عمقونه دالدی بیرآنلیق

آختاردی ساوالان، سهندین ایزین

چوخ اوزاق داغلاری سئیره چیخاراق

اوستونده دایاندی بیر آن تبریزین



گولدی، گولوشونده بیر دنیا کدر

گوزونده سئوینج ده، درد ده پارلادی

گوردی تبریزی ده، اودا کدرلی

باشیندان داغیلمیش چوخلی اولادی



تبریز چوخ دیدرگین، تبریز چوخ دالغین

تانیدی ایللردن سونرا اولادین

باخدی حسرت ـ حسرت، بیر آنا تکین

سیزلادی اورگدن، اوددی فریادین



دئدی: «اوغلوم حمزه زمان نه گئچدی

نه گوزه ل گونلرین واریدی بوردا!

بوتون یار ـ یولداشین ائله بیل اوچدی

اولوم توزی قونوب بو گوزه ل یوردا!



سیزدن سونرا منده خوش اوز گورمه دیم

سیزین آیریلیغیز منه چوخ چتین

بو آجی گونلرین سونی یئتیشمیش

باغری دئشیله جک قارا ظلمتین



بیلیره م آیریلیق سیزه چتیندیر

لاکین غم یئمه یین، کونول سیخمایین

سیزین هامینیزلا اویونوره م من

غربت اولکه لرده هیچ داریخمایین!»

***

قارتال تک قانادین آچدی یئنی دن

گوزونون کنجونده، حلقه له نن یاش

یاشامین ان دردلی یوکی چیگنینده

هر شئی یه قاتلانیر، او اگمه دن باش



گویلرین عمقونه اوچدی یئنی دن....
۵۲۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۱       

    از : یک خواننده

عنوان : دست شما درست!
خیلی ممنون آقای محققی. فوق العاده بود این متن. قلم بسیار زیبایی دارید. آدم را به آن محیط و آن روزها بردید.
چقدر خوب است که در این دنیا، این قدر آدم نازنین هست. ممنون که یکی دیگر را به ما شناساندید.
۵۲۱۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۱       

    از : اسفندیار صادق زاده

عنوان : یاد یاران
با سپاس از ابوالفضل محققی عزیز که با توانایی و با تکیه به ذوق هنری خود بخشی از زندگی خود و افراد دیگری را به تصویر کشید . هیچ گفتاری و تصویری جز زندگی انسان ها شرح دهنده شخصیت و منش آن ها نیست . حمزه عاشق انسان و عاشق زندگی بوده و هست . زلالی روح بزرگ او را کسانی که با او زندگی کرده اند می دانند . دست شما بی بلا . امید دارم باز هم از تصویر های شما از آدم ها و اجتماع بیشتر به بینم و بخوانم . سلامت و توانا باشید
۵۲۱٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۱       

    از : ابراهیم شیری

عنوان : آنچه خوبان همه دارند، تو یکجا داری
ابولی جان خاطرت عزیز باد، عمر تو و کچل حمزه دراز، یاد و نام گذشتگان جاوید!
با شرح خاطرات، برغم تمام تلخی ها و شیرینی های روزگاران گذشته، در واقع، بخشهائی از تاریخ پر درد رنج مبارزه را الحق به زیبائی بیان کرده ای که خود این، آفرینش امید برای آینده است.
یک سال پیش، ساعاتی فرامونشدنی را در حضور حمزه گذراندم. با همان رفتار روحیه امیدبخش، افسوس پیر و تکیده. آرزومند دیدارتم.
۵۲۱٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۱       

    از : Mir

عنوان : Hamze
Dorod bar shoma
ke revayat gare khaterat talkh o shirin bodid,lotfan agar emkan dareh ,email khodetan ya agha hamzeh ra be man bedehed,
ba sepas feravan.
mazdaky@live.co.uk
۵۲۱٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۱