هشدار «اخبار روز» نسبت به
رودر رو قرار دادن مردم ایران



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۰ اسفند ۱٣۹۱ -  ۱۰ مارس ۲۰۱٣


کسانی که در چهارده سال گذشته اخبار روز را خوانده اند، می دانند که این رسانه، یکی از معدود رسانه های «فارسی زبان»ی بوده است که به طور پیگیر از حقوق ملی در ایران دفاع کرده، خواهان رفع ستم های ملی – قومی در کشور شده، تریبون خود را در اختیار همه ی کسانی که علیه «ستم ملی» فعالیت می کرده اند گذاشته است. اخبار روز بارها و در فرصت هایی که به دست آمده، خواهان گفتگو برای یافتن راه حلی دموکراتیک برای حل مساله ی ملی در ایران شده و با محکوم کردن فعالین ملی – قومی در ایران تحت عنوان های غیرواقعی و تحریک کننده مخالفت کرده است.
اخبار روز همواره بر این اعتقاد بوده است که به دلیل سال ها ستم ملی و سرکوب اقلیت های قومی – ملی در ایران، باید مدارا پیشه کرد، برخی تندروی ها از سوی فعالین ملی – قومی را به دیده ی اغماض نگریست و تحمل کرد تا فضای مناسب برای گفتگو و رسیدن به نقطه ی تعادل فراهم آید.
این خط مشی باعث شده که بسیاری از کسان و جریاناتی که ستم ملی در ایران را نفی می کنند و یا اساسا طرفدار آن هستند به این رسانه برچسب «تجریه طلبی» بزنند و با آن به همان سیاقی برخورد کنند که با فعالین ملی در مناطق قومی – ملی بر خورد می کنند.

این بار ما می خواهیم، انتقاد خود را متوجه ی جریاناتی کنیم که زیر پرچم مبارزه با «ستم ملی»، به طور آشکار به تبلیغ دشمنی و جدایی بین مردم ایران برخاسته اند. در صدد «اتحاد» ملیت های تحت ستم، علیه فارس ها بر آمده اند و این دروغ و ادعای پوچ را می پراکنند که گویی رمز خوشبختی مردمان کشور ما در آن است که هر کس در گوشه ای از این خاک دولتی تشکیل دهد و به زبانی حرف بزند. علیه آن هایی اعتراض کنیم که بی وقفه به تقسیم مردم ایران به «ترک» و «عرب» و «فارس» و «کرد» و «بلوچ» مشغولند، برایشان انسان بودن انسان ها معیار نیست، ترک و عرب و فارس و کرد بودنشان معیار شده است. مثل حکومت جمهوری اسلامی به خودی و غیرخودی کردن مردم مشغولند و مرزهایشان را حتی تا داخل زندان ها کشانده اند. سرنوشت زندانی سیاسی «فارس» برایشان اهمیتی ندارد و زندانی سیاسی وقتی در نزدشان اعتبار پیدا می کند که به «ملیت های غیرفارس» تعلق داشته باشد، سرکوب و ستمی را که بر مردم «مرکز» ایران می رود، به هیچ می گیرند و اشکی بر آن نمی ریزند و بی شرم از این همه، جنایات حکومت اسلامی را که فارس و ترک و کرد و عرب نمی شناسد، به پای «فارس» می نویسند.

به آخرین نمونه توجه کنید: در تظاهراتی که در بروکسل علیه اعدام های گسترده در خوزستان برپا شده است، بنابر گزارش ها، برخی سخنرانان «بر وحدت ملل غیرفارس در رویارویی با سیاست های لجام گسیخته دولت مرکزی ایران» تاکید کرده اند.
این اتحاد علیه چیست؟ می گویند «سیاست های لجام گسیخته ی دولت مرکزی ایران». اما نمی گویند چرا در مبارزه با سیاست های لجام گسیخته ی دولت مرکزی ایران، باید «فارس ها» کنار گذاشته شوند؟ این «اتحاد» همه به جز «فارس» ها فقط وقتی می تواند منطقی و عاقلانه باشد که «فارس»ها همپیمان و همدست حکومت ایران تلقی شوند و اتحاد همه علیه «فارس» ها باشد. قوم گرایان افراطی پوشیده و آشکار همین دروغ را برای خود و دیگران تکرار می کنند. مبارزه با ستم ملی برای آن ها تبدیل شده است به مبارزه با «فارس» و هر چه نشانه ی اتحاد مردم ایران باشد. «اتحاد» علیه «فارس» ها را به هدف مقدم و ثابت خود تبدیل کرده اند، تا از اتحاد مردم ایران برای دموکراسی و عدالت جلوگیری کنند و مبارزه برای دموکراسی در سرتاسر کشور را به مبارزه برای تشکیل دولت دسته و گروه و طایفه ی خود در این و آن گوشه از خاک ایران تبدیل کنند.

ما عمیقا مدافع یک پارچگی ایران و با تکه تکه کردن آن مخالف هستیم. نه به خاطر آن که خاک پرستیم، بلکه به این خاطر که فکر می کنیم مردمانی که در این مرزهای جغرافیایی زندگی می کنند، با تکه تکه شدن، نه تنها خوشبخت نمی شوند که بیشتر در مشکلات و بدبختی و چه بسا جنگ های داخلی غرق می شوند. انتخاب اساسی کشور ما نباید انتخاب بین وضع موجود و تکه تکه شدن کشور باشد. می تواند کشور یک پارچه ی دموکراتیکی باشد که حقوق همه ی ملت ها و همه ی اقشار و طبقات و جنسیت ها و مذاهب در آن رعایت شود.
ما در همین حال، ان ها را که به دنبال جدایی هستند مجرم و جنایتکار نمی دانیم و از توسل به توپ و تانک در برابر آن ها حمایت نمی کنیم.
کار برخی فعالین قوم پرست در ایران اما جدایی خواهی نیست، راسیسم و تبلیغ آشکار نژادپرستی است. نژاد پرستی در هر شکلی که دنبال شود، جرم و جنایت علیه بشریت است، صرف نظر از این که این بشریت به کدام زبان سخن بگوید و به کدام قومیت و ملیت تعلق داشته باشد. مردم را به جان یکدیگر انداختن جنایت است، کوشش برای آن که ترک و فارس و عرب در برابر هم قرار گیرند، یک سیاست به شدت ارتجاعی است. دسته ای از مردم ایران را بر ضد دسته ای دیگر «متحد» و «بسیج» کردن فاجعه بار است. آینده ی ایران به هر طرفی که برود امکان پذیر نیست که «فوم فارس» و هیچ قوم و ملت دیگری را از آن حذف کرد. با اتحاد «اقوام غیرقارس» در مورد آینده ایران نمی توان به تصمیم گیری رسید. کسانی که چنین آینده ای را برای ایران تدارک می بینند جز به جان هم انداختن مردم ایران و جنگ داخلی و کشاندن پای نیروهای خارجی به کشور، هیچ نقشه ی دیگری در سر ندارند.

اعتراض ما به این قوم پرستان افراطی این است که انسان ها را نه به خاطر انسان بودنشان بلکه به خاطر آن که به کدام زبان صحبت می کنند و به کدام طایفه و قوم و نژاد تعلق دارند تقسیم بندی و ارزشگذاری می کنند. بزرگترین ضرر این سیاست قوم پرستانه این است که می خواهد بین مردم ایران تفرقه بیاندازد، مانع اتحاد مردم تهران و اصفهان و شیراز با آذربایجان و کردستان و خوزستان در مبارزه ی مشترکشان با ارتجاع و دیکتاتوری و به خاطر دموکراسی و عدالت بشود، می خواهد عرب را علیه فارس و ترک را علیه کرد بشوراند.
ما همچنان بر آن هستیم که یگانه سیاست صحبح که می تواند ایران را از یک فاجعه نجات بدهد و دموکراسی و عدالت را برای مردمان ساکن آن به ارمغان بیاورد، پیروی از سیاستی است که هر چه بیشتر در جهت رفع ستم ملی – قومی در کشور قدم بر دارد. مبارزه در این جهت مبارزه ی مستقیم برای تضعیف افکار ارتجاعی قوم پرستانه از همه سو است. به نظر ما فعالین ملی – قومی که از یک سیاست دموکراتیک پیروی می کنند نباید در برابر سیاستی که دارد زمینه های جنگ های قومی و نژادی در ایران را به بهانه ی سرکوب حقوق ملی در ایران فراهم می آورد بی تفاوت بمانند.

ما بار دیگر آن چه را که رئوس یک سیاست دموکراتیک می دانیم، مورد تاکید قرار می دهیم:
- هدف مشترک و مقدم همه ایرانیان، شکستن استبداد و استقرار دموکراسی در کشور است. این امر ترک، کرد، فارس، عرب، ترکمن و بلوچ نمی شناسد. استقرار دموکراسی در کشور بزرگترین شانس و تنها راه حل دموکراتیک مساله ی ملی در ایران است،
- در ایران دموکراتیک، هر تصمیمی که ساکنین مناطق ملی در روندی دمکراتیک بگیرند و در مجامع برگزیده همه ایرانیان مورد تایید قرار بگیرد، باید مورد احترام باشد،
- مادام که نظر مردم مناطق ملی، در یک روند دمکراتیک مشخص نشده، هیچ حزب و گروهی نمی تواند نظر خود را نظر مردم آن مناطق تلقی کرده، خود را نماینده مردم آن منطقه بنامد،
- ما جانبدار حل و فصل مسایل کشور از جمله رفع تبعیض علیه اقوام و ساکنان مناطق پیرامونی با تکیه بر روش های مسالمت آمیز، عدم تمرکز تا جایی که در تقابل با الزامات توسعه پایدار و همه جانبه قرار نگیرد ، اعمال تبعیض مثبت به سود مناطق پیرامونی، تامین حداکثر همبستگی میان اقوام چند پاره ای که پاره ای از آن ها ساکن ایران هستند، می باشیم.
- ساکنین ایران با صدها رشته پیدا و پنهان با هم در پیوند قرار دارند و "ملت ایران" واقعیتی است انکارناپذیر. آن بخش از روشنفکران و نیروهای سیاسی سراسری که تنوع ملی-قومی کشور را نادیده می گیرند و حتی در رد ضرورت آموزش به زبان مادری، صدها صفحه را سیاه می کنند، نقشی مخرب در حفظ و تقویت وحدت همه ایرانیان بازی می کنند و با همنوایی با خاک پرستان افراطی، آب در آسیاب ماجراجویان و عوام فریبانی می ریزند که تحت پوشش مقابله با ستم ملی، مردم ایران را به اعمال خشونت علیه یکدیگر تحریک و تشویق می کنند و در جلب حمایت جنگ طلبان افراطی در کشور های دیگر، سر از پا نمی شناسند.