بهار در راه است - حمیدرضا برهانی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۲ اسفند ۱٣۹۱ -  ۱۲ مارس ۲۰۱٣


در طول چهار دوره گذشته انتخابات ریاست "حکومت مذهبی ایران" بسیاری از ما ایرانیان که حکومت مذهبی را مناسب شرایط امروز ایران نمیدانیم، به اندازه دیگر اشخاصی که در خدمت حکومت مذهبی هستند خود را درگیر این مشکل سیاسی، اجتماعی کشورمان کرده ایم.
در دو دوره با پاسخ منفی به پیشنهاد ولایت فقیه و گزینش شخصی که منتخب جناح موسوم به اصلاح طلبان بود تلاش نمودیم به مدیران کلان کشورمان این واقعیت که ایران متعلق به همه ایرانیان است را بازگو کنیم و خواهان رفع سوه تفاهم و تغییر شرایط از راه دیپلماتیک شدیم. اما در طول هشت سال گذشته با نادیده گرفتن صدای ما، سرکوب جوانان ما و ایجاد جو خفقان بیشتر توسط نظامیان تحت امر نهاد ولایت فقیه مجبور به عقب نشینی شده و انتظار را پیشه کردیم. سرانجام بعد از ٣٤ سال اجرای حکومت مذهبی میرویم تا برگ جدیدی را در تاریخ کشورمان تجربه کنیم، برگ نوینی برای ما که ایران را خانه خود میدانیم و همچنین آنهایی که مذهب خود را برتر از خانه ای که در آن پناه گرفته اند میدانند. تحریمهای اقتصادی کمرشکن و توجه بیشتر جهانیان به عدم رعایت حقوق ابتدایی انسانها در ایران، دو مشکل بزرگی را پدید آورده است که بدون برداشتن قدم های اصولی برای تغییر این شرایط و کم نمودن حساسیت دیگر کشور ها نسبت به آن، تقریبا امکان کار برای هیچ مدیری حتی مدیران تخریبی نیز وجود نخواهد داشت.
مهندسان و نظریه پردازان سیاسی جناح راست نظام با ژست ایرانی بودن و وعده بهار از پایان انتظار، محبت و دوستی میگویند. آنها تمامی ساکنین ایران را یک قوم مینامند و این قوم ایرانی را ناجی بشریت معرفی میکنند تا شاید از این راه بتوانند حمایت تعداد بیشتری از ساکنین این سرزمین را برای به رسمیت شناساندن تیم خود به جهانیان همراه داشته باشند. البته این جناح حکومت در سطح بین المللی با دست و دلبازی سفره نفت و دیگر درآمدهای کاملا قانونی!! به لابی گری مشغول بوده و قول همکاری برای رفع مشکل اتمی در قبال بخشیده شدن تحریمهای اقتصادی را به قدرتهای جهانی داده است.   
رفرمیستهای جناح چپ نظام مذهبی نیز از دخمه های زندان اوین پیام میدهند که برای حفظ دین و البته کشور (بخوانید سنگر دفاع از منافع) متحد شویم و به اسطوره گفتگوی تمدن ها دخیل ببندیم. اما توضیح نداده اند دین ما با حکومت مذهبی چه رابطه ای داشته و یا در آینده خواهد داشت؟
در این میان برای گرم نگاه داشتن این خیمه شب بازی سیاسی، وزارت با قدرت اطلاعات حکومت مذهبی نیز سنگ تمام گذشته و اینگونه وانمود میکند هیچ یک از دو کاندیدای نهایی نهاد ریاست جمهوری مورد نظر ولایت فقیه نیست و مردم در صورت گزینش هر یک از این دو جناح رای خود را به نظام تحمیل کرده اند. لازم به یاداوری است که هر دو جناح سیاسی نظام حاکم در ایران در طول سال های گذشته با عدم حمایت از کارگاه های تولیدی داخلی و انتقال آنها به کشورهای آنسوی خلیج فارس عملا تلاش کرده اند فقر و وابستگی اقتصادی ساکنین ایران را افزایش دهند و ابتکار عمل در تصمیمات اقتصادی را از اقشار مختلف ایرانی بگیرند. همچنین حکومت مذهبی با بکار گیری تعدادی از اتباع ایرانی که در کشورهای غربی مدافع منافع اقتصادی آنها هستند تلاش نموده هر گونه همگرایی برای یافتن یک آلترناتیو جایگزین در خارج از کشور را خنثی سازد و در عمل اینگونه وانمود کند که تنها گزینه موجود برای ایرانیان انتخاب میان بد و بدتر و انهم در داخل کشور خواهد بود. اما این نظریه هیچگاه اشاره ای نکرده که چرا استراتژی مبارزه سیاسی برای باز پس گیری خانه را آنها انتخاب کرده اند و چرا آلترناتیو جایگزین نمیتواند در خارج از کشور شکل بگیرد؟
اگر انتخابات بدون حاکمیت مردم بی معناست و اگر ایرانیان قوم وعده داده شده هستند، این احتمال وجود خواهد داشت که تا قوم وعده داده شده با تدوین یک قانون اساسی نوین که حقوق انسانی همه اقشار ایرانی را تضمین سازد به وظیفه انسانی و تاریخی خود به نیکی پایبند باشند و حاکمیت خود را برقرار کنند. در کنار دو جناح کنونی حکومت مذهبی فراموش نکنیم در یک انتخابات آزاد گزینه سومی هم میتواند وجود داشته باشد که پیشنهاد مدیریت ایران بدون قوانین مذهبی را با خود دارد. شاید این گزینه سوم مردم اگر بتواند ابتکار عمل را به دست گیرد انتخابی میان بد و بدتر را برای حاکمان کنونی ایران به ارمغان آورد، انتخابی میان مجلسی از مشورت همه ایرانیان یا آلترناتیوی مسلح و از نوع خود نظام که توسط زیاده خواهان جهانی حمایت میشود.
اگر واقعا مهدی ظهور کرده یا بزودی خواهد کرد، مطمئنا اولین پیام ایشان برای صلح و دوستی به زمین گذاشتن اسلحه ها میباشد و اجازه خواهد داد همه جوانان ایرانی در کمال آرامش به خیابان ها بیایند و در ساختن خانه خود شریک باشند.

" آری زنده باد بهار"