بررسی دو شاخص نابرابری جنسیتی در ایران
خسرو صادقی بروجنی
•
تفاوت بین مردان و زنان یا «شاخص توسعه مرتبط باجنسیت»که اختصاراً با GDI نشان داده میشود، از مهمترین تفاوتها در درون ارزش کلی شاخص توسعهی انسانی یک کشور است. نماگرهای GDI دقیقاً مانند شاخص توسعه انسانی (HDI) است که به تفکیک جنسیت برای زنان و مردان محاسبه میشود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲٣ اسفند ۱٣۹۱ -
۱٣ مارس ۲۰۱٣
1- شاخص توسعه مرتبط با جنسیت (GDI)
شاخص توسعه انسانی (HDI) یک شاخص کلی است و به تنهایی نمیتواند نمایانگر کامل وضعیت انسانی کشورها باشد و این واقعیت را که گروههای مختلف در یک کشور در سطوح نابرابر و متفاوتی از توسعه قرار دارند، از نظر پنهان میدارد. برای رفع این کمبود، شاخص توسعهی مرتبط با جنسیت (GDI) از جمله شاخصهای تعدیل شدهی توسعه انسانی است که تصویری واقعگرا از چگونگی وضعیت توسعه انسانی را نشان میدهد.
به دلایل تاریخی و ساختاری، تقریباً در تمامی جوامع بشری نوعی روابط نابرابر و تبعیض آمیز از لحاظ جنسیت وجود دارد که بر اساس آن عمدتاً زنان، در مراتب و سطوح اجتماعی، اقتصادی و رفاهی پایینتری نسبت به مردان قرار داشتهاند. نابرابریها و تفاوتهایی که کاملاً غیر طبیعی به نظر میرسد و ناشی از الگوهای فرهنگی و ناهنجاریهای اجتماعی بوده است.
در جوامع پیشرفته، در نتیجهی فرایندهای نوگرایانه و تحت تأثیرمبارزات برابریخواهانهی جنبشهای مدافع حقوق زنان، این نابرابریها و تبعیضات به چالش کشیده شد. در نتیجهی شکلگیری این گفتمانهای برابرگرا و پیدایی شرایط جدید، «شاخص توسعهی انسانی برحسب جنسیت» تعدیل شده است.
تفاوت بین مردان و زنان یا «شاخص توسعه مرتبط باجنسیت»که اختصاراً با GDI نشان داده میشود، از مهمترین تفاوتها در درون ارزش کلی شاخص توسعهی انسانی یک کشور است. نماگرهای GDI دقیقاً مانند شاخص توسعه انسانی (HDI) است که به تفکیک جنسیت برای زنان و مردان محاسبه میشود.
مقدار پایین GDIنشان دهندهی آن است که یا توسعهی انسانی برای هر دو جنس زن و مرد پایین است و یا در مقایسه با HDI ، هرچه مقدارآن کمتر باشد نشان دهندهی شکاف و نابرابری بیشتر بین مردان و زنان است(UNDP, 1995:73). مقدار این شاخص همچون HDI بین صفر و یک است که هر چه به یک نزدیکتر باشد برابری بیشتر میان زن و مرد در زمینهی توسعه انسانی را نشان میدهد.
مقدار شاخص GDI در برنامهی اول توسعه در دسترس نبوده است، اما بر پایهی مقدار این شاخص در برنامهی دوم، در دو سال پایانی برنامهی دوم (سالهای 1377 و 1378)، هم مقدار و هم رتبهی جهانی این شاخص نزول کرده است. این شاخص در برنامههای سوم و 3 سال اول برنامهی چهارم، به جز سال 1380، در بقیهی سالها به طور مداوم پیشرفت مثبت داشته است.
در سال 1386، علیرغم بهبود مقدار و رتبهی GDI، اما رتبهی آن از سال 1383 کمتر میباشد و اختلاف رتبهی HDI و GDI (HDI rank – GDI rank) که برای اولین بار در سال 1383، صفر شده بود، در سال 1386 مجدداً منفی (2- )گشته است که نشان میدهد در صورت لحاظ کردن جنسیت در شاخص توسعهی انسانی رتبهی جهانی آن دو پله نزول خواهد کرد. همچنین بر اساس آخرین آمارهای موجود، رتبهی GDI برای ایران در میان 16 کشور خاورمیانه و آسیای مرکزی، مقام نهم کشور است که همچون HDI ، مقام مناسبی نمیباشد.
در آخرین گزارش توسعه انسانی مقدار GDI برای ایران 770/0 و رتبهی جهانی آن در میان 182 کشور در مقام 76 میباشد. همچنین بر اساس همین گزارش جدول شماره (1) به مقایسهی این مقدار در 18 کشور خاورمیانه و آسیای مرکزی میپردازد. در میان 16 کشوری که مقادیر مریوط به آنها محاسبه شدهاست ایران در جایگاه دهم قرار دارد. در این سال کشورهای «نروژ» و «نیجر» دارای بیشترین و کمترین مقدار شاخص توسعه مرتبط با جنسیت هستند.
جدول (1) روند شاخص توسعه انسانی مرتبط با جنسیت در ایران از سال 1371 تا 1386 و میران تغییرات این شاخص در هر سال نسبت به سال گذشتهی خود را نشان میدهد.
بر اساس این جدول نتایج زیر حاصل میشود:
- از سال 1372 تا 1375 علیرغم افزایش مقدار GDI، رتبهی جهانی آن نزول کرده است و از رتبهی 66 (در میان 172 کشور) در سال 1372 به رتبهی 92 (در میان 174 کشور) در سال 1375 رسیده است.
- در میان سالهای مورد بررسی، در سال 1375 اختلاف رتبهی HDI وGDI دارای بیشترین مقدار بوده است و رتبهی HDI ، 21 رتبه نسبت به رتبهی GDI بالاتر بوده است که این نشان دهندهی نابرابری جنسیتی بیشتر میباشد.
- بیشترین افت در رتبهی جهانی این شاخص در سال 1375 بوده است که نسبت به سال 1374 ، 17 رتبه نزول کرده است.
- بیشترین افزایش در ارزش و رتبهی جهانی شاخص توسعهی مرتبط با جنسیت در سال 1376 رخ داده است که به ترتیب به میزان 053/0و 9 رتبه افزایش یافتهاند.
- بیشترین افت در ارزش شاخص توسعهی مرتبط با جنسیت در سال 1378 رخ داده است که نسبت به سال 1377، به میزان 02/2 درصد کمتر شده است.
- سالهای 1377، 1378 و 1380 سالهایی هستند که ارزش شاخص توسعهی مرتبط با جنسیت نسبت به سالهای گذشتهشان افت داشته است.
- در سالهای 1381، 1382 و 1383 رتبهی جهانی GDI جمعاً 12 رتبه بهبود یافته است، اما فقط در سال 1384 این رتبه 10 پله نزول کرده است و در سال 1386 مجداً بهبود 8 پلهای را داشته است که با این همه رتبهی آن در این سال از رتبهی سال 1383 کمتر بوده است.
- اختلاف میان رتبهی HDI و GDI در سالهای 1383 و 1384 همانند سال 1380 به صفر رسیده است که کم شدن نابرابری جنسیتی را نشان میدهد اما در سال 1386 رتبهی HDI ، 2 رتبه بالاتر از GDI است که زیاد شدن نابرابری جنسیتی را میرساند. GDI در سال 1386 نسبت به سال 1384، به میزان 66/2 درصد افزایش داشته است که این میزان افزایش از میزان افزایش این شاخص در سالهای 1375، 1376 و 1379 کمتر میباشد.
2- شاخص توانمندی جنسیتی (GEM)
شاخص GEM یا شاخص توانمندی جنسیتی بازگوکنندهی تفاوت دستیابی به مشاغل بالای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی بین مردان و زنان در جوامع است.
این شاخص دارای سه بعد اساسی میباشد که عبارتنداز :
1- میزان مشارکت در فعالیتها و تصمیمگیریهای سیاسی.
2- میزان مشارکت در فعالیتها و تصمیمگیریهای اقتصادی.
3- میزان قدرت بر منابع اقتصادی (UNDP, 1995: 73).
4- شاخص GEM شامل چهار نماگر میباشد که 3 بعد فوق الذکر را تبیین میکنند. این چهارنماگر موارد زیر را شامل میشوند:
الف) میزان مشارکت زنان درکرسیهای نمایندگی مجلس یا پارلمان.
ب) درصد مشارکت زنان در مشاغل و پستهای ردهی بالای مدیریتی.
ج) درصد زنان متخصص و کارگران ماهر زن.
د) سهم(درصد) درآمد دریافتی زنان (Ibid :210).
همچنانکه GDI بر قابلیتها و امکاناتی که در اختیار زنان قرار دارد تأکید میکند، GEM بر میزان بهرهبرداری از این قابلیتها و سود بردن از فرصتهای زندگی و همچنین میزان مشارکت فعالانهی زنان درعرصههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی دلالت دارد UNDP, 1995:73))
شاخص توانمندی جنسیتی در ایران در سالهای که آمار آن در گزارشهای سازمان ملل موجود بوده است نشان میدهد که مقدار آن در سالهای (1376– 1372) و (1384-1381) افزایش یافته است، اما سال 1386، اولین سالی است که مقدار آن کاهش یافته و رتبهی آن نیز 16 رتبه نزول کرده است.
همچنین در میان کشورهای خاورمیانه و آسیای جنوبی، ایران در سال 2009 و در میان 9 کشوری که آمار آنها در دسترس است، مقام هشتم را دارد که وضعیت بسیار نامطلوبGEM را در مقایسه با این کشورها نشان میدهد.
شاخص توانمندی جنسیتی (GEM) همچون شاخص GDI به بیان نابرابری جنسیتی منتها از بعدی دیگر میپردازد. GDI به بیان قابلیتها و امکانات بالقوهای که در اختیار زنان قرار دارد میپردازد اما GEM به میزان استفادهی زنان از این امکانات بالقوه و میزان به فعلیت رسیدن این فرصتهای بالقوه و همچنین بر قابلیت زنان برای بهرهبرداری از فرصتهای زندگی و مشارکت در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی دلالت میکند.
در گزارش توسعه انسانی سال 2009 که بر اساس آمار سال 2007 تنظیم شده است. شاخص توانمندی جنسیتی 331/0 و رتبهی جهانی آن در میان 182 کشور مقام 103 بوده است. همچنین در میان 10 کشور خاورمیانه و آسیای مرکزی که آمار آنها در دسترس بوده است، مقام نهم را به خود اختصاص داده است. مقدار و رتبهی کشورهای دیگر این منطقه در جدول شماره (3) نشان داده شده است. همچنین در این سال کشورهای «نروژ» و « نیجر» دارای بیشترین و کمترین شاخص توانمندی جنسیتی میباشند.
جدول (4) مقدار و رتبه جهانی شاخص توانمندی جنسیتی را برای ایران در سالهایی که مقادیر آن در دسترس بوده است را نشان میدهد. درگزارشهای توسعه انسانی (UNDP) که مقادیر این جدول از آن استخراج شدهاست مقدار و رتبهی GEM در سالهای 1998، 1999، 2000 و 2001 گزارش نشده است.
همچنین در این جدول میزان تغییرات مقدار و رتبه جهانی شاخص توانمندی جنسیتی در هر سال نسبت به سال پیش از خود را برای ایران نشان دادهشدهاست. چون مقادیر سال 2001 در دسترس نمیباشد مقدار و رتبهی سال 2002 نسبت به سال 1997 به عنوان آخرین سال پیش از آن که مقادیرش در دسترس بوده، سنجیده شده است.
با توجه به جدول (4) نتایج زیر حاصل میشود:
بیشترین رشد در مقدار و رتبهی جهانی شاخص توانمندی جنسیتی در میان سالهایی که آمار آن در دسترس است در سال 1384 رخ داده است.
- بیشترین مقدار شاخص توانمندی جنسیتی در سال 1384 و بهترین رتبهی آن در سال 1383 بوده است.
- بیشترین افت در مقدار و رتبهی جهانی شاخص توانمندی جنسیتی در سال 1386 رخ داده است.
- کمترین مقدار شاخص توانمندی جنسیتی در سال 1372 و پایین ترین رتبهی آن در سال 1386 بوده است.
- این شاخص از سال 1372 تا سال 1384 در تمامی سالهای گزارش شده روندی صعودی داشته است اما در سال 1386 کاهش یافته است.
- رتبهی جهانی شاخص توانمندی جنسیتی از سال 1376 تا سال 1381، به میزان 16 رتبه بهبود یافته است اما فقط در سال 1384 به میزان 16 رتبه نزول کرده است.
همانطور که از آمار مربوط به شاخص توانمندسازی جنسیتی استنباط میشود، با روی کار آمدن دولت نهم، رتبهی این شاخص به میزان قابل توجهی تنزل کرده است که این میزان تنزل را میتوان در ارتباط با اتخاذ سیاستهای جدیدی دانست که موجب افزایش نابرابری جنسیتی شده اند. شکلگیری قوانینی مانند سهمیهبندی جنسیتی دانشگاهها، تفکیک جنسیتی کتب درسی مدارس، عدم امکان دستیابی به مقام ریاست جمهوری برای زنان، عدم امکان دستیابی به مقام قضاوت برای زنان، نابرابری دستمزد زنان و مردان در مشاغل خصوصی، واگذار نشدن مشاغل تصمیم گیری به زنان، تسهیل شرایط ازدواج مجدد ( به واسطه لایحه حمایت از خانواده) و... از جمله مواردی است که حقوقدانان آنان را به عنوان موانع توسعه توانمندسازی زنان در ایران یاد میکنند.
منابع:
- جهانیسازی و نابرابری (در دست انتشار). خسرو صادقی بروجنی، نشر پرسش.
-UNDP (from 1990 to 2009). Human Development Report 1990 to 2009, New York: Oxford University Press.
* این مقاله پیش از این در نشریه الکترونیکی مهرگان منتشر شده است.
|