عنوان : شونیسم یا اپارتایت مذهبی
متاسفانه انچه در این هیستری ملیت گرایی فراموش شده تعاریف واژه ها و شواهد تاریخی ان است. دولتها و رژیم های شونیسم و نژاد پرست امتیازات ویژه ای برای ملت ویا نژاد خود قا ئل شده و سایر اقوام و نژادها را از ان امتیازات محروم میدارند. در تاریخ حزن انگیز ایران زمین هرچند استبداد فراوان داشتیم اما نه سلجوقیان ترک ، نه خوارزمشاهیان خراسانی و نه غیره و غیره هیچ کدام امتیاز خاصی برای قوم خویش قائل نشدند. استبداد این حکومتها ترک و فارس و بلوچ نمی شناخته. اینان نه چون نازی ها و صرب ها و رژیم پروتریا خود را نژاد برتر میخواندند و نه نسل کشی کردند. متاسفانه انچه دوستان کرد و عرب ما اشتباه گرفته اند نه شونیسم فارس ها به رهبری خامنه ای ترک بلکه اپارتایت مذهبی است که امتیاز های ویژه ای برای پیروان شیعه درمقابل سایر ادیان قائل شده و میشود که شاخص ترین نمونه ان نهایت تبعیض به جامعه بهائیان است بدون توجه به فارس بودن یا نبودن پیروان ان. در این منطقه سه رژیم جمهوری اسلامی و اسرائیل و بحرین در این زمینه هماننداند.
۵۲۵٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : بررسی سیر تاریخی نشان میدهد .حکومت های استبدادی نفرت و تقابل میان اقوام ایرانی را دامن زده اند!
آنچه آحاد جامعه ایران را با مصائب و معضلات فرساینده روبرو ساخته است حاکمیت استبداد (امروز هم استبداد دینی آنهم با قرائتی خاص از دین) است. بررسی سیر تاریخی برخورد با اقوام ساکن در ایران از سوی حکومت های استبدادی، متاسفانه از منظر روانشناختی و جامعه شناختی ، نفرت و تقابل میان اقوام ایرانی را دامن زده اند تا جائیکه تجزیه طلبان امکان طرح شعار جدائی را یافته اند .
با تاکید براین امر که اقوام ساکن در ایران از ستم مضاعفی رنج می برند غلبه بر همه مشکلات نیازمند مبارزه با استبداد در هر شکل و شمایلی بمنظور دستیابی به آزادی و دموکراسی است فقط حاکمیت ملی با ساختارهای مبتنی بر دموکراسی و همه الزامات آن است که مطالبات آحاد جامعه ایران از جمله اقوام ساکن در ایران حل میشود. ضمن آنکه این سیاست منطبق بر امنیت ملی و حفظکیان ملی ست.
درخواست تجزیه طلبی یا انتظار برای از بین بردن حقوق ملی و فرهنگی اقوام ساکن در ایران دو روی سکه همکاری با استبداد حاکم و جنگ طلبان در داخل و خارج از مرزهای ملی است
د- توانا- ایران
۵۲۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : توضیح در باره یک نام
توضیح شاید ضروری: کامنتی که تحت عنوان" خسته از جیغ و داد" نوشته شده است، به قلم آقای هوشنگ اسدی است که حد س می زنم مقیم سوئد باشند. بهر صورت قلم ونظر اینجانب هوشنگ اسدی روزنامه نویس مقیم پاریس نیست.
۵۲۵۰۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : خوب شد...
خوب شد که بالاخره "اخبار روز" قدری بیدارتر شد و فهمید که تحت لوای "آزادی بیان" نمی توان هر دروغ و تشویق به جنایت و برادرکشی و تکه تکه کردن میهن را - مانند نوشته های برخی قوم پرستان خوابزده یا احیانا مزد بگیر را- چپ و راست منتشر کرد. البته من با انعکاس دغدغه های واقعی اقوام مختلف ایران نه تنها مخالفتی نداشته ام بلکه آنرا همیشه واجب می دانسته ام اما سایت مذکور در اینراه خواسته یا نا خواسته به افراط و ساده دلی دچار شد و به نظر من تلویحا تا حدی بازیچه دست برخی از کثیفترین جریانات و بازیهای بین المللی شد - همانها که قریب به دویست سال است که پشت سر بزرگنرین جنایات در منطقه ما و کل جهان بوده اند.

در حاشیه باید بگویم که امیدوارم این نوشته من هم زیر تیغ سانسور برخی دوستان در این سایت - که ظاهرا از نظر سیاسی هم بسیار حساس و پوست نازک تشریف دارند وقتی کوچکترین انتقادی به آنها وارد می شود و یا کوچکترین کلامی و اصطلاحی _ مثل مثلا "اسکیزوفرنی سیاسی" - خارج از "کد اخلاقی" ایشان بیان می شود - کدی که ضمنا در مورد همه هم به یکسان بکار گرفته نمی شود ! من واقعا از چنین رفتار کودکانه ای که گاه از طرف سانسور چیان در اینجا بروز داده می شود تعجب می کنم و البته دلم از چنین نا پختگیهای نا امید کننده ای - آنهم در این شرایط حساس -به درد می آید. متاسفانه من حتی شاهد بوده ام که سانسور چیان مربوطه گاه حتی از درک بعضی مفاهیم ساده ادبیات فارسی هم عاجزند (نمونه : معنای "تو گویی" را درک نمی کنند!!! ). بگذریم - بگذریم که این قصه اکنون به بیش از این گفتن نمی ارزد.
۵۲۴۹۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : ایاانقلاب ۵۷ برای تجزیه ایران بود؟
(باشد که با شرکت در این راهپیمایی خشم و نفرت خود را از سیاست جمهوری اسلامی و شوونیستهای فارس اعلام نمائیم.
کمیته برگزارکننده این راهپیمایی» )
در برابر این نفرت کور از مردم پارسی زبان مردم ایران رنج استبداد را تحمل خواهند کرد ولی تن به هرج و مرج و جنگ داخلی نخواهند داد.
هدف مردم ایران از انقلاب نه تجزیه ایران بود و نه جنگ داخلی .جریانات چپ با تحریک و سیاست خطای خود این وضع ناهنجار را بوجود اوردند و اکنون بجاست به دفاع از صلح و امنیت و تمامیت ارضی ایران بپردازند.جریانات تجزیه طلب دارای شناسنامه چپ مانند توده ای و فدائی هستند .
۵۲۴٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : من ایرانی ام
من عرب از پیش امدن چنین مسائلی بشدت ناراحتم. اگر رژیم سرنگون بشه ایران یکپارچه به نفع همه ماست چه کرد و چه ترک و فارس و یا عرب فرقی نمیکنه. ما همه ایرانی هستیم. نذارید مخالفان رژیم بجون هم بیفتن و انوقت دشمن همه ما یعنی رژیم آخوندی بریش همه ما بخنده.
اتحاد و سرنکونی رژیم و بعد حقوق برابر و مساوی همه شهروندان با هر زبان و مذهب و قومی.
۵۲۴٨٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : اگر فارسها مسئولیت تاریخی خود را می پذیرفتند, چه خوب می شد.
به نظرمن بجث اخبار روز یک بحث انحرافی است که تنها یک وجه قضیه را مد نظر دارد.اخبار روز در عام همانطور که خود می گوید, از حقوق قوم ها و یا ملیت های ایرانی و یا هر نام دیگری که بر آن بگذاریم همیشه دفاع کرده است .اما متآسفانه از این بیشتر پا فرا تر نمی گذارد و نقش ترمز را بازی می کند.این واقعییت است که کرد و یا عرب را به خاطر دفاع از ایران که اعدام نمی کنند , آنها اعدام می شوند چون در راه آزادی کردها و یا عرب ها از تبعیض فارس ها که به نام تشییع و یا ایرانی در حق خود اعتراض دارند.
به نظر من هیچ جامعه شناسی بر اساس وجود یک عده روشنفکر و یا دمکرات در جامعه فارس تحلیل ارادئه نمی دهد. بلکه بر اساس اکثریت جامعه فارس تحلیل نوشته می شود, هیتلر بدونه حمایت اکثریت مردم هیچ گاه حکومت را در دست نمی گرفت. و خمینی بدونه حمایت مردم فارس و جامعه آذری به خاطر پیوند تاریخی و چندین ساله حکومت ترک ها بر ایران و فرهنگ مشترک تشییع نمی توانست حکومت خود را تثبیت کند.

خارج از ادعای اخبار روز که معتقد به این است عده ای مصرند تا فارس ها را در سرکوب سایرین مقصر بدانند, باید کوشید با قبول واقعییاتی همچون وجود مرزهای رفتاری و فرهنگی در جوامع مختلف ایرانی در جهت مناسبات نوینی در ایران نوین کوشید.
دیر یا زود ایران کهن برای همیشه بر خلاف اعتقاد بسیاری از ایرانیان امروزی به تاریخ سپرده خواهدشد و ایرانی مدرن شکل خواهد گرفت که جوامع درون آن, شامل اقوام و یا ملت ها خود تصمیم خواهند گرفت که چگونه زندگی کنند.
۵۲۴٨۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : دست بیگانگان از ایران کوتاه !
مبارزات بحق مردم ایران مبارزاتی است دموکراتیک که در آن تمام مردم ایران بر حسب نیاز‌های اقتصادی سیاسی فرهنگی‌ و ...در آن شرکت دارند . آنچه مسلم است اتحاد تمام مردم ایران بر علیه دشمن مشترک از توانائی و کار ایی بیشتری برخوردار خواهد بود تا آنکه اصرار بر پراکندگی و دشمنی با یکدیگر تلاش شود ! تبلیغات نفاق افکنانه به تحکیم و ثبات این حکومت کمک می‌کند و حکومت نیز می تواند با بهانه "نا آرامی‌های تجزیه طلبانه" تمام اعتراضات حق طلبانه دموکراتیک مردم منطقه و دیگر نقاط کشور را سرکوب کند. هیچ معلوم نیست که این اعتراضات برای تحکیم حکومت صورت می‌گیرد یا برای تضعیف آن !
در عراق اشغالی چند تروریست مسلح بوسیله نیروهای دولتی دستگیر میشوند که در همان مراحل اولیه معلوم میشود آنها سربازان انگلیسی هستند تا اقامت خود را با نا آرام جلوه دادن زندگی‌ در عراق توجیه و تمدید نمایند .
بدون حتم و بدون هیچ شبهه و تردیدی، این جریانات، حرکت هایی هستند که نیروی محرکه آن دست‌های ناپاک بیگانگان است. در این شرایط مردم ایران نیز حق دارند به جریاناتی که به روبیدن و به هدر دادن مبارزات خود می‌انجامند همراه با تاسف و تاثر، آن جریانات را از طرف از دشمنان خود بدانند و حمایتی ننمایند.
کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ با مخارج ۱۹ میلیون دلار انجام داده شد تا حکومتی را بر مردم ایران سوار کنند که روزانه ۶ میلیون بشگه نفت از ایران صادر نمایند ...خود فروخته‌ها در کشور‌های اورپایی یا در قصر‌ها در شمال پایتخت و حلبی آباد نشین‌ها ها در جنوب آن زندگی‌ کنند.
امروزه در دنیای امپراتوری سرمایه داری ، ملاک عمل همان بازدهی سرمایه گذاری است . برای تصاحب استان هایی از ایران هر چقدر سرمایه گذاری نمایند منافع خود
را باز خواهند یافت . در تمام دنیا نیز چنین کرده اند . بعد از تغییرات و یا کودتا‌ها در کشور ها، آنانکه در فروش و یا در بثمر رسانیدن آن سیاست‌ها دست داشته اند، پاداش خود را با پول و مقام دریافت خواهند کرد و دیگرانی که بخاطر مردم و کشور خود مقاومت نموده‌ اند نیز عقوبت خود را با دستگیریها ،زندانی و کشتار‌های بیشمار می‌‌ستانند . مردم ایران هیچ سرمایه‌ای برای تبلیغات جهت خواستهای خود ندارند. آزادیخواهان و مبارزان مردمی فقط اسارت و حیات خود را در این راه به مردم هدیه مینمایند.
۵۲۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : آذری
این رژیم اشغالگر فارس آذری های مقیم تهران هستند بازاری های تبریز هستند سپاهی های ترک میلیاردر هستند..... روشنفکران چپ هستند یکی اش خود من که نسل دوم آذری مرکز نشین هستم خودم را ابتدا ایرانی بعد آذربایجانی می دانم و معرفی میکنم، زبان فارسی زبان مادری نه، اما زبان یکم ما است و شدیدا ایران دوست و آذربایجان پرست هستیم.
عاشق همه مردمان ایران هستیم و برای ایران از همه اقوام ( به معنای خویش و فامیل است نه معنای تحقیر) دیگر بیشتر جانفشانی کرده ایم.
برای من این مرزها و تقسیم به خودی و غیر خودی درد آور است
۵۲۴۷۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣۹۱       

عنوان : خسته از جیغ و داد !
من نیمه کرد و نیمه مازندرانی که از نظر هویتی در خارج کشور خود را همیشه ایرانی معرفی می‌کنم نه‌ فارس(چون ایران همه گونه مردم دارد) و در تهران خود را مازندرانی و در مازندران خود را سوادکوهی می‌دانم و آنچه از کردی‌ام با من است شباهت ظاهری و افتخار به‌‌ پدر بزرگ کرد خود که برای نجات جان خود از دست خوانین دیواندره همراه با پدر و عمویش به‌‌ شمال ایران پناه آوردند و در آنجا هزار از آن نسل باقی‌ است . چطور میبینم ؟ حافظ را که در اوج قرون وسطی اروپا تمام نیروی ذهنی‌ خود را وقت آموزش رواداری، تولرانس کرد ، خیام و سعدی که خرد را در آن سرزمین به‌‌ فریاد نشستند . و صدها بزرگان سرزمین مشترک ایران که جرمشان این بود که به‌‌ پارسی نوشتند و خدماتی به‌‌ گنجینه دانش انسانی نمودند و همچنین بزرگان عربی که بر بستر دانش سازی شرق در زمینه‌های گوناگون حرف اول را زدند. من خسته‌ام از این همه فقر بینش ، خسته از انسان شرقی‌ امروزی که در هزار ساله تاریخ تاریک قرون وسطای اروپا در شرق پرچمدار تولرانس و خرد بودند اما اینک چون کودکی لجباز برای مقاصد دون صفتان آن سوی خلیج پارس آنچنان سینه چاک میکنند. آنچه در دعوتنامه خواندم شرم دارم که خود را هم میهن این جماعت بدانم . در خوزستان بسیاری را در جنگ صدام از دست دادم . عزیزی از خانواده طعمه بمب شیمیأی چند نفری در خط مقدم جبهه قربانی دادم همان آنهایی که از آن سوی مرز در تظاهرات بیگانه پسند این آقایان شرکت کردند در این جرم شریک بودند و به‌‌ صدام تا خرخره کمک کردند. این مطلب را که مینویسم همیشه باید به‌‌ فکر برادرم باشم که ۳۰ دستگاه تنفسی خود از آسیب گلو میگ صدام در همان خوزستان از دست داد که شبها باید ۲ تا متکا زیر سرش بگذارد تا بتواند نفس بکشد . این آقایان مثل اینکه مردم ایران و تاریخش را به‌‌ شوخی‌ گرفتند . شما حق دارید دولت و مجلس خود را در همان خوزستان داشته باشید حق دارید که بطلبید چون به‌‌ شدت محروم ماندید. شما حق دارید همان جور که میدانید آنجا را با بودجه مرکزی که می‌گیرید و بیشتر هم طلب بکنید، اداره کنید. اما اگر به‌‌ خیال خود باورتان شد که خوزستان ارث پدری فقط شماست راهنمایی تان می‌کنم آنسوی خلیج پارس. خوزستان به‌‌ همان اندازه به‌‌ ایران وابسته است که مازندارن ، این هیچ ربطی‌ به‌‌ چه رژیمی‌ در ایران حاکم است ندارد. دست دوستی‌ و همدلی بدون دخالت بیگانگان دست برتر است نه‌ آنچه شما میکارید. رژیم منفور اسلامی بسیار سود میبرد از اینکه انرژی دمکراتها ، سکولارها، عدالت جویان صرف این هوچی گریها و شانتاژ‌ها گردد ..
۵۲۴۶۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣۹۱