•
گنجشکی اینجا آنجا، روی شعرهایم جیک جیک می کند
پشت پلک ، روی اطلسی های باغ، پشت سبز و سپید
(جیک جیک)
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۹ اسفند ۱٣۹۱ -
۱۹ مارس ۲۰۱٣
• جیک جیک
گنجشکی اینجا آنجا، روی شعرهایم جیک جیک می کند
پشت پلک ، روی اطلسی های باغ، پشت سبز و سپید
و سرخ، روی شب، پشت هزار و یک قصه ی نانوشته ام.
گنجشک می داند، این های و هوی من، بوی بهار دارد.
• حضرت شب
هفتمین ساعت ولادت حضرت شب است
برخیز و پر کن، پیمانه را از چشمه ی مهتاب
حتی اگر این حادثه تازه نباشد در شعر
لب ها که سبز می شوند، در مقدم بهار.
بخواب، می گوید، تا رود شوم، و بخوانم
به یادگار در این شب، در کوی و جوی تو.
• آب
من می گویم آ، تو بگو ب، تا آب بالا آید
از سر بگذرد، از سقف، از قله ها بگذرد
تا زمین قطره اشکی شود، بر گونه خدا.
من می گویم آ، تو بگو ب، تا آب بالا آید.
|