راهها در ترکیه به کجا ختم می شوند؟


دکتر کیوان فرهمندی


• این بار توپ در زمین ترکیه است. اوجالان معادله ای را پیشنهاد داده است که در هر صورت برای وی "برد" منظور خواهد شد. در صورت انجام صلح و اشتی راه برای افزایش فعالیتهای سیاسی و مدنی برای حصول به "کنفدرالیزم دمکراتیک" و ریخته نشدن خون گریلاهایش هموار خواهد شد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۵ فروردين ۱٣۹۲ -  ۲۵ مارس ۲۰۱٣


برای بسیاری از کسانی که تحولات ترکیه و منطقه را از نزدیک دنبال می کردند اتفاقی از جنس "تغییر" اجتناب ناپذیر می نمود. حزب اسلامگرای حاکم ترکیه که در سالهای پیش از آن با روندی تدریجی قدرت و سلطه خود را در داخل کشور تثبیت کرده بود در سیاست خارجی هم سعی در تاثیرگذاری و نفوذ بیشتر در کشورهای اسلامی داشت. اینگونه بود که با اتخاذ سیاست های فرصت طلبانه در حمایت از انقلاب های در شرف پیروزی کشورهای شاخ آفریقا خود را از برندگان اصلی بهار عربی می دانست اما با رسیدن آتش تغییرات به مرزهای خود دچار تحولاتی شگرف در معادلاتش شد. دیپلمات های ترک با ارزیابی سقوط چند هفته ای دولت اسد بسان انقلابهای مصر، لیبی و تونس همزمان با شروع اولین ناآرامی های جدی سوریه حمایت خود را از انقلابیون اعلام داشتند. انقلابی که در عرض چند ماه تبدیل به جنگ پنهان و چندلایه قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای شد فرصتی زرین و بسیار بی سابقه را برای کردها به ارمغان آورد تا با بهره گیری از سالها تجربه مبارزه، کنترل شهرهای کردنشین سوریه و به تبع آن دهها کیلومتر مرز مشترک با ترکیه را بدست گیرند. کردستان تحت حاکمیت سوریه که پس از تجزیه عثمانی و تشکیل دولت جدید سوریه کوچکترین بخش کردستان را در مقایسه با کشورهای همجوار شامل می شد از همان ابتدا با بی توجهی حاکمان روبرو شد و در طی دهها سال هرگز روی رفاه و آسایش را بخود ندیده بود. در طی زمامداری خاندان اسد درصد قابل توجهی از کردها حتی از داشتن شناسنامه و حقوق ابتدایی شهروندی هم محروم بودند. بواسطه جمعیت نسبتا کم و جغرافیای ویژه کردستان در سوریه و نیز خشونت حاکمان دمشق در سرکوب مطالبات کردها در طی سالیان دراز ، مبارزه تشکیلاتی منسجمی را در کردستان سوریه شاهد نبوده ایم.
در طی دو دهه گذشته و بواسطه سکونت عبداله اوجالان رهبر حزب کارگران کردستان در سوریه و نیز اشتراکات زیاد زبانی و فرهنگی با کردهای تحت حاکمیت ترکیه، کردهای سوریه نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری را در تداوم روند مبارزاتی پ ک ک ایفا نمودند چنانچه در چارت تشکیلاتی سیاسی و نظامی این حزب رهبرانی برجسته از کردستان سوریه همواره حضور داشته اند. پس از شروع ناآرامی ها در سوریه، حزب اتحاد دمکراتیک کردستان "پ .ی .د" و شاخه نظامیش بعنوان حزب اصلی و قدرتمند کردستان سوریه که از روابط فکری و سیاسی نزدیکی با پ ک ک برخوردار است بسرعت کنترل اکثر مناطق کردنشین سوریه را بدست گرفت. زنگ خطر برای ترکیه آنگاه فزونی گرفت که در مدت کمتر از ۲ هفته نمادهای متعلق به پ. ک.ک و رهبر این حزب سراسر کردستان سوریه را فرا گرفت. همزمان جنگ بی سابقه و بسیار سنگینی در کردستان ترکیه در حال انجام بود که فرماندهان نظامی ترکیه با اذعان به تغییر تاکتیک کردها در جنگ و حفظ مناطق آزاد شده، کشورهای منطقه را به حمایت از کردها متهم ساختند. ترکیه که مصمم بود بهر نحو ممکن از ایجاد جبهه جدیدی با کردها در مرزهایش با سوریه جلوگیری کند با حمایت بی سابقه لجستیکی از احزاب مخالف بشار اسد بعضی از گروههای اپوزیسیون سوریه را به مبارزه با کردها فراخواند. مسلح کردن گردانهایی از القاعده در مرزهای کردستان سوریه اقدامی بی سابقه از سوی ترکیه بود اما با سپری شدن دو هفته از این جنگ و عدم توفیق "جبهه النصره" و دیگر گردانها در نفوذ به خاک کردستان سوریه و نیز متحمل شدن تلفات سنگین، فرماندهی ارتش آزاد سوریه را به میانجیگری وادار کرد. این درگیری ۱۵ روزه با گردانهای مورد حمایت آشکار ترکیه بهانه لازم را به شاخه نظامی پ.ی. د داد تا با افزایش روند عضو گیری و آموزش نظامی مبارزانش واحدهای نظامی خود را سازماندهی کرده و با ایجاد چندین گردان نظامی حتی اقدام به رژه در شهر قامیشلی کردند و روند تثبیت خود را سرعت بخشیدند. در دیگر سو درون مرزهای ترکیه کردها که از سالها قبل مبارزات سیاسی خود را شروع کرده بودند با تاسیس احزاب قانونی موفق به تصاحب ۹۹ شهرداری ترکیه و قریب ۴۰ کرسی پارلمان ترکیه شدند. همزمان گردهمایی های گسترده در شهرهای کردنشین به بهانه های مختلف که گهگاه به درگیری با نیروهای امنیتی ترکیه می انجامید فشار بر دولت ترکیه را که با سیاستی دوگانه در حال حمایت از مردم انقلابی کشورهای عربی بود تشدید کرد. بعنوان مثال انتقادهای گسترده ای از اشک ریختن وزیر امور خارجه ترکیه برای کودکان غزه در حالیکه هواپیماهای جنگی این کشور دهها نوجوان کرد را نزدیک روستای روبوسکی قتل عام کرده بودند صورت گرفت. نبرد همه جانبه نظامی – سیاسی و مدنی کردها در ترکیه با پیروزی کردهای حامی پ.ک.ک در سوریه، معادلات موجود را بهم زد و کفه ترازو بشدت برای کردها سنگینی کرد. درگیری های ٣۰ ساله با کردها علاوه بر ۴۰ هزار تلفات انسانی برای دو طرف موجب اختصاص بودجه های سنگین نظامی و تحمیل هزینه های گزاف بر اقتصاد ترکیه بود که بر مبنای صنعت منسوجات، مواد غذایی، بسته بندی، توریسم و استفاده از موقعیت ممتاز و سوق الجیشی این کشور بعنوان پل آسیا- اروپا و محلی برای انتقال انرژی به اروپا بنا نهاده شده است.
وقوع جنگ داخلی با کردها همواره مانعی بزرگ برای ورود ترکیه به اتحادیه اروپا نیز بوده است. علاوه بر این بعضی قدرت های منطقه ای با بهره جستن از بحران جنگ و گل آلود کردن فضای ترکیه سعی در ماهی گرفتن و کسب منفعت های خود بودند. چنانچه اسرائیل در قبال حمایت تسلیحاتی از ترکیه در مبارزه با کردها از جمله اجاره دادن هواپبماهای پیشرفته جاسوسی به ترکیه و نیز مشارکت فعال در دستگیری اوجالان از آن کشور امتیازاتی را در حفظ توازن نیروهای منطقه ای به نفع خود و فروش تسلیحلات نظامی از جمله هلیکوبترهای جنگی پیشرفته کسب کرد. در سایه مبارزه با کردها و وجود قوانین ضد ترور لقب "بزرگترین زندان روزنامه نگاران" در جهان برای ترکیه به مثابه پتکی بود که بر پیکر ادعای سردمداری انقلاب های مردمی خاورمیانه فرود آمد. هزاران زندانی کرد که طیف وسیعی از نمایندگان مجلس، شهرداران، روزنامه نگاران و هواداران حزب صلح و دمکراسی "ب.د.پ" را شامل می شوند هیچگاه موجب کاهش مبارزات مدنی کردها نشده و برعکس با ناکارامد نشان دادن قوانین ضدترور روند مقاومت آنها را فزونی بخشیده است. نکته ویژه ای که نباید از نظر دور داشت همپیمانی ترکیه با اقلیم کردستان عراق و بویژه حزب دمکرات کردستان عراق در توسعه، برداشت و انتقال ذخایر عظیم منابع نفت و گاز اقلیم کردستان عراق است که در صورت حل مشکل ترکیه با کردهای این کشور هم امنیت خطوط انتقال انرژی تامین می شود و هم احزاب کردستان عراق از زیر بار فشار افکار عمومی در اتحاد با ترکیه رهایی می یابند.لازم بذکر است حزب دمکرات بواسطه همراهی نسبی با ترکیه در خصوص مخالفت با قدرت گرفتن احزاب همپیمان پ.ک.ک در سوریه بشدت مورد انتقاد احزاب اپوزیسیون اقلیم کردستان و افکار عمومی قرا گرفته بود. ایجاد خطوط انتقال نفت و گاز کردستان به اروپا بواسطه عبور از ترکیه برای هر دو طرف به معنای میلیاردها دلار پول نفت و گازی خواهد بود که بحران موجود اقتصادی جهان را از مرزهای آنان دور خواهد کرد. این چنین بود ترکیه بعنوان یک طرف قضیه مجاب به پذیرش راه حلی برای مشکل کرد در این کشور شد. اما در طرف دیگر پیشنهاد آتش بس و شروع پروسه آشتی بر خلاف بسیاری از احزاب و نهادها، هیچ یک از طرفداران و فعالین آگاه بر ایدئولوژی آنان را شوکه نکرد. اصولا پ. ک.ک زمانی مبارزه خود را شروع کرد که حکومت ترکیه با سرکوب خشن مبارزات پیشین کردها سالیان دراز سعی در استحاله کامل فرهنگ و زبان آنان داشت. سخن گفتن به زبان کردی مترادف زندان و شکنجه بود. واژه "کرد" بعنوان تابویی ثقیل در طی دهه ها حتی از فرهنگ واژگان کشور حذف شده بود. در قاموس حاکمان و نظامیان ترکیه ساکنین جنوب شرقی ترکیه را "ترک های کوهی" تشکیل می دادند. لباس کردی، موسیقی و هر آنچه بویی از فرهنگ کردها داشت ممنوع شده بود. روح ناامیدی و ناقوس مرگ همه جا را دربر گرفته بود. جنبش های چپ و اسلامی دگراندیشان ترک هم با کودتاهای پیاپی درهم شکسته شده بود.
در این چنین فضایی مبارزات کردها با الهام از جنبش های چپ در واکنش به انکار هویت آنان و واکنش به جامعه سراسر تبعیض و لبریز از ارزشهای سرمایه داری شکل می گیرد. دیری نمی پاید همگام با مبارزات چریکی و مسلحانه مسلک ایدئولوژیک آنان همگام با گرایشات ضد سرمایه داری به انتقاد از مکتب کمونیستی هم می پردازد و سعی دارد با توجه به واقعیت های واقعگرایانه جامعه خط خود را از دو جریان اصلی حاکم بر دنیا به مثابه دو دنیای شرق و غرب متمایز کند. گرایشات ایدئولوژیک مابانه آنها مبنی بر بازگشت به ارزشهای انسانی قبل از دوران دولت-ملتها، بازگرداندن عزت و اعتماد به نفس زنان و اعتقادات زیست محیطی همراه با ممنوعیت مطلق گرایشات جنسی در حزب منجر به نفوذ آنان در جامعه سنتی و مذهبی کردستان ترکیه و روشنفکران ترکیه می شود. همگام با جذب جوانان و بویژه دختران در صفوف مبارزاتی اقدام به نفوذ در دانشگاهها و جوامع مدنی کردستان و دیگر شهرهای بزرگ ترکیه همچون استانبول با جمعیت صدها هزار نفری کردهای تبعید شده به آنجا می نماید. شاید تجلی این نفوذ در صحبت های لیلا زانا نماینده مردم دیاربکر در مجلس ترکیه به زبان کردی بود که منجر به محکومیت دوازده سال زندان برای وی شد. کردها همگام با روند رو به رشد مبارزات نظامی اقدام به تاسیس احزاب قانونی در ترکیه میکنند و پس از هر بار توقیف حزب و بلوکه شدن داراییهایشان ایجاد به تاسیس حزب جدیدی می کنند که آخرینشان یعنی حزب صلح و دمکراسی ب.د.پ موفق به تصاحب دهها شهرداری و کرسی پارلمان ترکیه و نیز ایجاد نهادهای متعدد و چند لایه مدنی برای فعالیت های زنان ، جوانان ، حقوق بشری ، زیست محیطی و ... شده است. عبدالله اوجالان رهبر پ.ک.ک در زندان با نوشتن دفاعیه خود در دادگاه های حقوق بشری اروپا بصورت کتاب های متعدد با رویکرد تاریخی ، حقوقی و جامعه شناختی رویکرد جدید خود و حزبش را آشکار کرده است. وی با انتقاد از رویکرد دولت- ملت لنین و گذار از ناسیونالیسم قومی سعی در تبیین مفهوم " کنفدرالیزم دمکراتیک " به مثابه تنها راه نجات ملتها بخصوص در خاورمیانه با داشتن تنوعات متعدد قومی، اتنیکی ، زبانی و مذهبی متعدد کرده است. در قاموس وی گذار از تعصبات قومی و زبانی و پذیرفتن همه ملیتها و مذهبها با دید یکسان و مساوی در جامعه ، عدم ضرورت در تغییر مرزهای جغرافیایی ، نقد دنیای سرمایه داری در خصوص استعمار ملت های زیر دست و تخریب محیط زیست ، ارزش بالای همزیستی مسالمت آمیز خلق ها ، تغییر شکل دولت به مثابه سیستم انحصارگر قدرت و ثروت و واگذاری آن به مردم جامعه با تاکید بر هرم معکوس که نفر اول و راس آن در پایین هرم و اقشار جامعه در بالای آن ایفای نقش می کنند، دیده می شود.
در این تعریف برای نیروی نظامی فقط نقش مدافع و نه مهاجم به چشم می خورد. آنگونه که اوجالان در تبیین این مفهوم عقیده خود را بصورت تئوری گل تعریف میکند که خار این گل فقط برای دفاع در برابر مهاجم و متخاصم است و کاربری حمله ندارد. از این نظر برای کسانیکه با عقاید رهبر این گروه آشنا هستند پیشنهاد صلح و آتش بس وی اصلا عجیب و شوک آور نمی نماید. انتخاب زمان پبشنهاد صلح در عید نوروز و در جمع هواداران پرشمارش بر این راستی صحه می گذارد . چرا که بر خلاف دیگر احزاب کردی که پس از شکست مبارزات چریکی اقدام به فعالیت سیاسی می کردند اینبار پ.ک.ک در اوج قدرت و در حالیکه برای اولین بار مناطقی از خاک کردستان را در اختیار دارد و از اهرم های فشار بیشتری مانند کردستان سوریه می تواند استفاده کند اقدام به پیشنهاد صلح کرده است. رهبر دربند این حزب که بواسطه تفکراتش در مبارزه با غرب و نقد عملی شرق مورد غضب این قدرتها قرار گرفته بود و با همدستی نیروهای امنیتی-اطلاعاتی اسرائیل ، آمریکا ، ایتالیا ، یونان ، قبرس ، ترکیه ، روسیه و کنیا دستگیر شده بود نه تنها منزوی نشد بلکه نقش سمبولیک رهبری خود را در میان هواداران و حزب متبوعش ترقی داده است. چنانچه در ماجرای اعتصاب غذای ۷۰۰ زندانی کرد محبوس در زندانهای ترکیه با فرمان وی این اعتصاب به پایان رسید و نیز به پبشنهاد وی حزب کارگران کردستان بصورت یکطرفه نظامیان اسیر ارتش ترکیه را آزاد و اعلام آتش بس نمود. پس از اعلام آتش بس پ.ک.ک که به اذعان پلیس ترکیه با حضور بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر هواداران این حزب و پانصد خبرنگار در دیاربکر صورت گرفت، این بار توپ در زمین ترکیه است. اوجالان معادله ای را پیشنهاد داده است که در هر صورت برای وی "برد" منظور خواهد شد. در صورت انجام صلح و اشتی راه برای افزایش فعالیتهای سیاسی و مدنی برای حصول به "کنفدرالیزم دمکراتیک" و ریخته نشدن خون گریلاهایش هموار خواهد شد. در ضمن به احتمال بسیار قوی نیروهای نظامی پ. ک .ک بصورت هدفمند و نهادینه جذب فعالیتهای نظامی دیگر بخش های کردستان خواهد شد. و در صورت عدم تحقق این امر دیگر انگ تروریستی بسختی بر او و حزبش برای افکار عمومی قابل قبول خواهد بود و بعضی نهادهای کردی داخل ترکیه که همواره بر لزوم آتش بس و عدم فعالیتهای نظامی از سوی پ. ک .ک سخن می راندند خود به اجبار یا ساکت شده یا با جذب در آن حزب به توسعه آن کمک خواهند کرد. در صورت هشیاری دولتمردان ترکیه معادله ای "برد – برد" صورت خواهد گرفت که برای ترکیه حذف هزینه های انسانی و اقتصادی سرسام آور جنگ، حذف دخالت و نفوذ کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در بحران کردستان، هموار شدن راه ورود به اتحادیه اروپا، برخوردار شدن از میلیاردها دلار پول حاصل از حق ترانزیت انرژی اقلیم کردستان، تبدیل شدن به قطب جهان اسلام و ... و برای شخص اردوغان و عبدالله اوجالان احتمال بسیار بالای جایزه صلح نوبل را به ارمغان خواهد آورد. تغییرات بزرگتری در راه است....