اوباما، بر لبه یک پرتگاه در خاورمیانه
عدیل شامو - ترجمه: م. مهران


• آقای نتان یاهو از سه سال پیش، به کمک گروه فشار یهودی ایالات متحده و محافظه کاران جدید درون حزب جمهوری خواه، با تغییر جهت بحث از مساله پیشبرد مذاکرات صلح با فلسطینی ها به طرح خط قرمز روی برنامه ادعائی تسلیحات هسته‌ای ایران، دست آقای اوباما را در پوست گردو گذاشته است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۶ فروردين ۱٣۹۲ -  ۵ آوريل ۲۰۱٣



پریزیدنت باراک اوباما با درگیر شدن با سوریه و ایران، در باتلاق دو جنگ فرو می رود که ممکن است سراسر خاورمیانه و شاید دیگر کشورهای اسلامی را نیز شعله ور کند. و این می تواند ثمره سیاست خاورمیانه ای آقای اوباما و اشتیاق کنگره آمریکا در حمایت از مواضع تجاوزکارانه بنیامین نتان یاهو نخست وزیر اسرائیل، علیه ایران باشد. نمی توان تاثیر گروه های فشار متعصب طرفدار منافع اسرائیل در ایالات متحده را، بمثابه عاملی محوری در این ماجرا نادیده گرفت.

آقای اوباما در نخستین دیدار خود از اسرائیل در هفته گذشته، به شهروندان این کشور از هر نظر اطمینان داد که ایالات متحده در کنار اسرائیل خواهد ماند. بسیار خوب، اما درکنار کدام اسرائیل؟ از آغاز ریاست جمهوری آقای اوباما تا کنون شمار اسرائیلیانی که در مناطق اشغالی (کرانه غربی) سکونت داده شده اند، از 500 هزار نفر به 560 هزار نفر افزایش یافته است. اسرائیل در این مناطق تمهیدات سیاسی تازه ای دیده تا ساکنان رای دهنده در انتخابات، مجاز به ترک منطقه مسکونی خود نباشند. آیا آقای اوباما می تواند این را تضمین کند که اگر مذاکرات از رمق افتاده صلح یک یا دو دهه دیگر بر همین منوال سیر کند، شمار یهودیان تازه ای که در مناطق اشغالی اسکان مییابند به یک میلیون نفر نخواهد رسید؟ بگذار صریح باشیم، نتان یاهو و حامیانش طی این مذاکرات، شهرک های بیشتری می سازند، در حالی که فلسطینیان، در کرانه باختری، زیر سلطه اسرائیل در باریکه ای محصور و محروم از حقوق شهروندی، تحلیل میروند.

قضیه خیلی ساده است؛ پس از چهار دهه گفتگو، هنوز فلسطینی در کار نیست.

باید توجه کرد که آقای اوباما برای سخنرانی در کنشت (مجلس اسرائیل) دعوت نشد؛ چه بسا ممکن بود توسط قانونگزاران اسرائیلی هو شود. درسال 2011 وقتی که آقای نتان یاهو در کنگره آمریکا، ابتکار صلح خاورمیانه ای اوباما را محکوم میکرد، 29 بار توسط بسیاری از نمایندگان کنگره مورد ابراز احساسات گرم قرار گرفت. در عوض، آقای اوباما برای 2000 شنونده جوان اسرائیلی در اورشلیم سخن گفت. او وقتی متوجه شد که سخنرانی اش – بنا به گزارش ها- حمایت عمومی حضار را بهمراه ندارد، می‌بایست دریافته باشد که جوانان اسرائیلی در مقیاسی گسترده‌تر، نه موافق راه حل دو کشور مستقل هستند و نه به برابرحقوقی فلسطینی‌ها با خود باور دارند. بنا به یک بررسی آماری در سال 2010، که توسط سازمان یهودی "به نای به ریت" صورت گرفت، تنها 40 درصد از جوانان اسرائیلی بین 18 تا 24 سال موافق ایجاد یک کشور فلسطینی‌اند.

افزون بر این، دهه‌ها طول خواهد کشید تا این جوانان بتوانند تاثیری عملی بر رهبران اسرائیل بگذارند.

واقعیت این است که آقای نتان یاهو از سه سال پیش، به کمک گروه فشار یهودی ایالات متحده و محافظه کاران جدید درون حزب جمهوری خواه، با تغییر جهت بحث از مساله پیشبرد مذاکرات صلح با فلسطینی ها به طرح خط قرمز روی برنامه ادعائی تسلیحات هسته‌ای ایران، دست آقای اوباما را در پوست گردو گذاشته است. آقای اوباما به ملاحظه همین دستور کار مستبدانه، موضع خود را از سیاست کنترل به سیاست جلوگیری ایران از برخورداری از سلاح هسته ای تغییر داد. اوباما در دیدار هفته گذشته خود از اسرائیل، تاکید کرد که در صورت عدم تبعیت ایران از خواست‌های ایالات متحده و اسرائیل، همه گزینه‌ها روی میز است. (این یعنی حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران). انگار نه انگار که اسرائیل طی چند دهه بیش از 200 بمب هسته‌ای ساخته و انبار کرده – و بنظر عموم کارشناسان- قصد کاربرد آنها را داشته است. ایران، به سهم خود، قرارداد منع گسترش سلاح‌های هسته ای را امضاء کرده، درحالیکه اسرائیل هیچ گاه تن به امضای این قرارداد بین المللی نداده است.

افزون بر این‌ها، آمریکا و اسرائیل بخاطر سیاست های ظالمانه و غیرانسانی خود، در جامعه جهانی انگشت نما و منفردند، در حا لیکه نگرانی و توجه جهانیان نسبت به مشکلات فلسطینیان افزایش می یابد. انزوای اسرائیل و آمریکا در رابطه با مساله فلسطین، در رای گیری مجمع عمومی سازمان ملل در سال گذشته به ظهور رسید. مجمع عمومی سازمان ملل، کشور فلسطین را بعنوان عضو ناظر به رسمیت شناخت. آمریکا از میان همه متحدان خود در سراسر جهان، تنها توانست رای 7 کشور از 190 کشور عضو سازمان ملل را علیه عضویت فلسطین دست و پا کند.

شواهدی وجود دارد که نشان می دهد که آقای اوباما در صورت وقوع جنگ در ایران و سوریه، تمایلی به گسیل نیروهای آمریکائی به آنجا ندارد. بنظر می رسد که او هنوز براین باوراست که استفاده از پهپادها و راکت‌ها برای دستیابی به هدف‌های امنیت ملی آمریکا، پی آمدهای منفی کمتری خواهد داشت. اگر این باور آشنا بنظر می‌رسد بخاطر آنست که ده سال پیش، قبل از حمله به عراق، چنین توصیه‌های نومحافظه کارانه‌ای به سیاستمداران واشنگتن نیز شد و رسانه‌های همگانی نیز بحد کفایت آن را بازتاب دادند. اکنون بازهای جنگ طلب سرگرم آن‌اند که رسانه‌های همگانی و طراحان واشنگتن را متقاعد کنند که ضایعات انسانی جاری در سوریه، دخالت نظامی ما را طلب می کند. همین محافظه کاران نو در مورد کشتارهائی که پس از حمله به عراق صورت گرفت و ضایعات انسانی آن بمراتب بیش ازسوریه بود، هیچ گاه یک چنین نگرانی‌ای ابراز نکردند. این اصول اخلاقی گزینشی از کجا به شما الهام می‌شود؟

چنانچه ما درگیر دوجنگ دیگر شویم، نفرت از آمریکا در میان مردم خاورمیانه و کشورهای اسلامی سر به فلک خواهد کشید. جنگ، سریعاً از سوریه و ایران به عراق، اردن، بحرین و مصر گسترش خواهد یافت. بازتاب منفی آن در کشورهای غربی و بویژه ایالات متحده بسیار شدید خواهد بود. بگذار امیدوار باشیم که در کنگره آمریکا و در میان مشاوران معتمد آقای اوباما، چیرگی از آن‌ِ اندیشه‌های منطقی و معقول باشد.


عدیل شامو، استاد دانشگاه مریلند ونویسنده کتاب " EQUAL WORTH – WHEN HUMANITY WILL HAVE PEACE " است. عنوان انگلیسی مقاله : Obama at the Edge of a Cliff in Middle East

منبع : original.antiwar.com

برای دریافت مقاله در فرمت پی دی اف رجوع کنید به:
http://jahanemrooz.net