اوباما، بر لبه یک پرتگاه در خاورمیانه - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : الف باران

عنوان : آیا دستیابی ایران به بمب اتمی‌ ، بهانه‌ای بیش نیست ؟!
ما همیشه در کنار اسراییل می‌‌مانیم ( اوباما) .
کاری می‌کنیم که فلسطینی‌ها به عصر حجر بر گردند ! ( نتان یاهو) !
مهم این است که در رابطه با مسائل ایران و اسراییل ،آقای اوباما همان خواستی را خواهند داشت که اسراییل میخواهد ... !

"...گاهی نیز بخاطر ضرورت‌های نظامی و امنیتی ارتش اسراییل سراسر یک ناحیه را ویران می‌سازد ، مثلا بدین جهت که از اینجا تیری به سوی نظامیان رها شده و یا اینکه در زیر این ناحیه گویا تونلی برای قاچاق اسلحه نقب زده ه اند . در اینجا جان انسان هم حسابی‌ ندارد. شمار کسانی‌ که زیر آوار خرابی‌ بلدزور‌ها میروند اندک نیست .
گفتیم "مجوز ساختمانی" بهانه است، اگر شانس بیاوری و یک "مجوز" رسمی‌ معتبر روی میزشان بگذاری ، هیچ دردی دوا نمی شود . چون دولت اسراییل قانونی به تصویب رسانیده که اسناد مالکیت مربوط به سالهای پیش از ۱۹۴۸ از اعتبار افتاده است...
پس از جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ سازمان ملل کولونی سازی را قدغن کرد . اما عزرائیل محل سگ هم به آن نگذاشت.ابتدا این فعالیت،نسبت به امروز ، محدود بود.اما پس از پیمان اسلو،میان یاسر عرفات و اسحاق رابین و شمون پرز شدت گرفت و این روند سال به سال با تصاعد هندسی شدت یافت.بنا بر نشریه اسراییلی‌ها (آرتص) مورخ ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱ تعداد ویران سازی خانه فلسطینی‌ها در سال ۲۰۱۰ سه برابر ۲۰۰۹ بوده است.
معمولا اشغال و خاکروبه‌های خراب شده را جمع نمی کنند و نمی برند.این بی‌ گمان با نیت پاکی‌ نیست اما خوب کارساز و آشکار است.ساکنین خانه‌های خراب شده که پناهگاهی ندارند با همان مصالح و خاکروبه‌ها و آجر ها...خانه دیگری می‌‌سازند که کیفیت زیستی‌ کمتر و ناقص تری دارد ، اما به از هیچ چیز است . از مصالح جدید ساختمانی خبری نیست،اجازه ورود و خریدش هم نیست و اگر هم باشد چنان گران که امکان پرداختن‌اش نیست . از همان مصالح باقیمانده بهره می‌‌برند و اگر کافی‌ نباشد از خرابه‌های دیگر می‌‌آورند.
این باز سازی‌ها زیر نظر عزرائیل انجام می‌گیرد،که گاهی این را هم تحمل نمیکند،با این آرامش خاطر که برای ویران ساختن دوباره دیگر توجیهی‌ لازم نیست.بدین ترتیب تمام خانه‌ها غیر قانونی و غیر مجوز میگردند و همگی‌ بی‌ اعتبارند.
این شیوه منحصر به خانه‌های مسکونی نیست،کودکستان،مدرسه ،درمانگاه نیز به همین سر نوشت گرفتار است.سراسر یک ده‌‌‌ نیز به یکبار ، غیر قانونی است.در سر زمین اشغالی ۵۰ ده‌‌‌ ( هر کدام بطور متوسط شش خانواده ۱۰ نفری یعنی‌ شامل سه هزار روستایی) غیر قانونی اند و عزرائیل هر لحظه به خودش حق میدهد تمام ده را با خاک یکسان کند.
اشگ و زاری ،شیون و التماس ساکنین هم کار ساز نیست.تنها امکان محدود این است که با خاکروبه‌های ده‌‌‌ ویران شده خانه‌های جدیدی بسازی.گاهی نیز شماری از جوانان صلح دوست و آزادیخوه و گروه‌های"حقوق بشری"از قلمرو اسراییل می‌آیند تا از ویران سازی جلو گیرند، که البته اینان نیز از ضرب و شتم و اهانت سربازان و ماموران ویران سازی در امان نیستند.همین جوانان پس از ویرانی دوباره می‌آیند و گاهی مصالحی با خود می‌آورند ( آجر ،آهک..) تا با آن و مصالح خاکروبه‌های باقیمانده چهار دیواری بسازند تا بی‌ خانمان‌ها ناگزیر نباشند شب را روی شن و خاک به روز برسانند.اما دیری نمی پاید که دوباره می‌آیند و دوباره همه را ویران می‌‌سازند.

من در شکفتی هستم از بردباری مردم این سرزمین که این همه رنج و اهانت را برمی‌ تابند و بفکر خود کشی نیستند.جوانان صلح دوست و حقوق بشری اسراییل، که متاسفانه تعدادشان چندان زیاد نیست،از جریان ویران سازی العراکیب ویدئویی گرفته بودند که سبعیت ماموران و فریاد اعتراض و شیون اهالی را نشان میداد که همه‌اش تکان دهنده بود . اما دو تصویرش از پوسته مغزم گذشته ، درون آن نقش بسته و محو شدنی نیست . یکی کودکی هشت و نه‌ ساله که اشگ در چشمانش حلقه زده بود ، اما گریه نمیکرد و نشان میداد هر طور شده از شیون و زاری خودداری می‌کند.دیگر تصویر پیر مردی با چپیه فلسطینی بر سر،نشسته و زار زار می‌‌گریست و دانه‌های اشگ‌اش را با چپیه خشگ می‌کرد...
از کتاب در "خطه حکمرانی اسراییل نوشته ‌بهروز افراشته"
۵٣۱۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۲