نشست باکو، خشم تهران


محمدحسین یحیایی


• جامعه ایران و آذربایجان در طول چندین دهه، از تمرکز قدرت سیاسی و اقتصادی در یک مرکز که با گذشت زمان به استبداد مطلق در دست شاه و یا ولایت انجامیده، رنح برده و برای برون رفت از آن راهی جز تقسیم قدرت و نظارت بر عملکرد آن متصور نیست. برای رسیدن به دمکراسی پایدار تشکیل قطب های سیاسی و اقتصادی مردم محور در راستای سیاست و اقتصاد ضرورت زمان و تاریخ کنونی جامعه است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۰ فروردين ۱٣۹۲ -  ۹ آوريل ۲۰۱٣


در دهم فروردین ماه ۱٣۹۲ خورشیدی (٣۰ مارس ۲۰۱٣) کنفرانسی در شهر باکو با عنوان «فردای آذربایجان جنوبی با چشم انداز مدرنیته» (چاقداش گونی آذربایجان ساباحی) از سوی جبهه ملی آزادی آذربایجان جنوبی (گاماج) با شرکت تعدادی از کارشناسان، دانشگاهیان، دیپلومات ها و سیاسیون سابق جمهوری آذربایجان، فعالین و سخنگوی جبهه آزادی آذربایجان جنوبی برگزار شد. کنفرانس گام مهمی برای شناخت جامعه کنونی آذربایجان جنوبی، چالش های پیش روی آن و تنگناهای اقتصادی و سیاسی آن برداشت و راه های برون رفت از آن را مورد بررسی قرار داد.
نشست در هتل «پارک این» شهر باکو و در سالن دان اولدوزو (ستاره سهیل) برگزار شد، در کنفرانس که به مدت ۴ ساعت ادامه داشت، وفا قلی زاده، از مشاوران حیدر علی یف رئیس جمهور پیشین آذربایجان، آراز اصلانی مدیر پژوهش های منطقه قفقاز و برخی دیگر از دانشگاهیان و نمایندگان پیشین پارلمان آذربایجان شرکت کرده، مطالب، اندوخته های علمی و اجتماعی و دانسته های خود را در رابطه با منطقه بر زبان آوردند. آنچه تاکنون از محتوای کنفرانس و چگونگی گفتار سخنرانان بیرون آمده و از سوی وسائل ارتباط جمعی بویژه تلویزیون «گوناز ت و» گزارش شده، نشان می دهد که آنان چالش های موجود در منطقه و جامعه آذربایجان جنوبی را مورد بررسی قرار داده اند. آنان به خطر خشک شدن دریاچه اورمیه و تاثیر آن در منطقه، زندانیان سیاسی معترض به اوضاع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آذربایجان جنوبی پرداخته، دولت جمهوری اسلامی را گرفتار در بحران عمیق اقتصادی و اجتماعی ارزیابی کرده اند. در پایان با نگاه به اوضاع اقتصادی و اجتماعی آذربایجان جنوبی و چشم انداز آن، راه های برون رفت را با مردم آذربایجان در میان گذارده اند.
با انتشار خبر کنفرانس در باکو، وزارت امور خارجه جوانشیر آخوندوف سفیر جمهوری آذربایجان را به وزارت امور خارجه فرا خوانده و اعتراض شدید خود را به برگزاری کنفرانس با وی در میان گذاشته و از باکو توضیح خواسته است، همزمان سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان با دفاع از مواضع کشور خود و احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر و پیشبرد حسن همجواری، برگزاری کنفرانس را با قوانین داخلی خود مغایر ندانسته و شرکت اندیشمندان، دانشگاهیان و دیپلومات های پیشین را در کنفرانس آزاد، داوطلبانه و در همبستگی با مردم آذربایجان دانسته است. در این میان اضطراب، نگرانی، ترس همراه با خشم در تهران تا هذیان گویی، دروغپراکنی و تهدید ادامه یافت. برخی از مقامات و روزنامه نگاران گوی سبقت از هم گرفته همراه با تهدید به تحلیل پرداختند تا رهنمود های لازم را برای دیگران یادآور شوند. حسین شریعتمداری مسئول روزنامه کیهان در مقاله ای در روزنامه خود عقده دل گشود، با تکرار هذیان و یاوه های گذشته، تاریخ خود ساخته را تکرار کرد. شریعتمداری با مدح و ستایش از جمهوری اسلامی و رژیم ولایت به این باور رسیده است که مردم جمهوری آذربایجان مسلمان و شیعه اند و آرزوی دیرینه و شبانه روزی آنان است که به میهن اسلامی و رژیم ولایت بپیوندند، ایشان که از استادان نامی دانشگاه ایوین (زندان ایوین) در سال های گذشته بوده، برای اثبات ادعای خود تقاضای برگزاری رفراندوم در جمهوری آذربایجان می کند که مردم در آن تمایل خود را به رژیم ولایت نشان خواهند داد. جالب اینجا است که شریعتمداری این خواسته خود را در مورد آذربایجان جنوبی گناه نابخشودنی و خواستاران آن را دشمن مردم و نظام، برانداز و تجزیه طلب می نامد. در پی این رهنمود که از سوی روزنامه کیهان منتشر می شود، مقامات ریز و درشت، مسئول و غیرمسئول رژیم زبان به سخن می گشایند، سخن از ۱۷ شهر قفقاز، دوران قاجار، قراردادهای گلستان و ترکمن چای و لزوم الحاق آنها به ایران می گویند. در این راستا بروجردی رئیس کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و منصور حقیقت پور نماینده اردبیل و نائب رئیس همان کمسیون هم گفتار شریعتمداری را تکرار می کنند. در نهایت نوبت به محسن پاک آئین و رامین مهمانپرست می رسد که با کشف معما و با آگاهی از همه مسائل جهانی به این نتیجه می رسند که در پشت تشکیل این کنفرانس اسرائیل و ایالات متحده قرار دارند و در آرزوی آنند که رابطه جمهوری اسلامی را با کشور های همسایه برهم زنند! جالب تر اینکه هیچکدام از این مقامات، از روزنامه نگار وابسته به رژیم گرفته تا نماینده به اصطلاح مجلس شورای اسلامی سخنی در رابطه با آذربایجان جنوبی به زبان نمی آورند، این در حالی است که هزاران جوان آذربایجانی به خاطر دفاع از زبان مادری، پیشگیری از خشک شدن دریاچه اورمیه و یا فعالیت های سیاسی و اجتماعی در زندان به سر می برند. آذربایجان جنوبی با شدیدترین بحران اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود روبرو است. هزاران جوان در پی جستجوی کار و لقمه نانی به دور دست ترین مناطق کشور مهاجرت می کنند. نگاهی به آمار خود رژیم این واقعیت تلخ و بسیار غم انگیز جامعه آذربایجان را نشان می دهد. از آن رو هرگونه حرکتی در هر گوشه از جهان در رابطه با آذربایجان رژیم را نگران و خشم آن را بر می انگیزد.
همسو با شریعتمداری و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در درون، برخی از سیاسیون و روزنامه نگاران خارج نشین هم که همواره سخن از دمکراسی، حقوق بشر و حق تعیین سرنوشت را نوشخوار می کنند و در هر فرصتی خواهان برقرای دمکراسی و حق شهروندی اند، داد و فریاد بر آوردند و قیل و قال راه انداختند که کشور دارد تجزیه می شود باید با آن مقابله شود. جای بسی تعجب، تاسف و گاهی ناباوری است که تعدادی از این افراد خود را روشنفکر، فعال سیاسی و تحلیلگر می نامند ولی از تحلیل جامعه و خواست به حق مردم آذربایجان که خواهان آزادی سیاسی، استفاده بهینه از ظرفیت های اقتصادی و نیروی جوان و فعال اجتماعی اند، بی خبر، بی اطلاع و گاهی عاجزند.
جامعه ایران و آذربایجان در طول چندین دهه، از تمرکز قدرت سیاسی و اقتصادی در یک مرکز که با گذشت زمان به استبداد مطلق در دست شاه و یا ولایت انجامیده، رنح برده و برای برون رفت از آن راهی جز تقسیم قدرت و نظارت بر عملکرد آن متصور نیست. برای رسیدن به دمکراسی پایدار تشکیل قطب های سیاسی و اقتصادی مردم محور در راستای سیاست و اقتصاد ضرورت زمان و تاریخ کنونی جامعه است. آنچه در باکو اتفاق افتاده صرفنظر از موافق و یا مخالف بودن با متن کنفرانس و گفتار سخنوران، نشانه بلوغ سیاسی مردم آذربایجان جنوبی است که می خواهد سرنوشت سیاسی خود را خود تعیین کند. شاید از این رو باشد که رژیم جمهوری اسلامی با دلهره، نگرانی و اضطراب خشم خود را به این گونه نشست ها نشان می دهد و تاریخ غیر واقعی و خیالی خود را بر زبان می آورد.
در شرایط کنونی، آذربایجان جنوبی به نقطه ای از رشد فکری، سیاسی و اجتماعی رسیده است که می خواهد مسائل خود را در درون و برون از مرز های خود مطرح سازد، زیرا راه برون رفت از بحران را در دستیابی به آزادی های سیاسی و اجتماعی می داند. در این راستا آرزو دارد که چالش های اجتماعی خود را نخست در درون مرز های خود مورد بررسی و پژوهش کارشناسان، فعالین اجتماعی و نهادهای مدنی خود قرار دهد و این خواسته خود را به دیگر واحدهای ملی انتقال دهد و در این راه مانند گذشته های دور، پیشرو واحدهای دیگر شود. تشکیل کنفرانس، سمینار، پانل و استفاده از وسائل ارتباط جمعی برای رشد آگاهی و اطلاع رسانی ضرورت تاریخی است، اگر امکان تشکیل نهادهای مدنی و استفاده از این ابزار بویژه اطلاع رسانی در داخل کشور فراهم نشود، چشم ها و گوش ها به خارج از کشور دوخته خواهد شد. از آن رو گسترش این فعالیت ها نشانگر بلوغ و توانایی سیاسی و اجتماعی جامعه آذربایجان جنوبی و دیگر واحدهای ملی است.

محمد حسین یحیایی
mhyahyai@yahoo.se