سرمایه داری و مسئلهِ گذار از آن - سعید رهنما

نظرات دیگران
  
    از : امیر حسین آمویی

عنوان : خواندن این مقاله را به همه پیشنهاد می کنم.
با درود به آقای سعید رهنما

به جرأت می توان گفت که این مقاله جدی ترین مقاله ای است که تمامی طیف چپ و نیز، به عقیده‍ی من، رفرمیست‌های دموکرات را دعوت می‌کند به اندیشیدن درست، اولا، به آلترناتیو قابل تحقق و، ثانیا، به شناخت شیوه‍ی تحقق آن آلترناتیو. بحث‌های نویسنده تصویر نسبتا روشنی از معضلات و مشکلات پیشاروی هر نیروی ترقی‌خواهی می گذارد که در اندیشه‍ی ایجاد نظامی برتر و عادلانه تر در مقیاسی قابل مقایسه با نظامهای اجتماعی پیشرفته امروزی و نیز بالنده به سوی سوسیالیزم است- سوسیالیزمی که تحقق آن تنها با تحقق جهانی آن ممکن است! نویسنده به خوبی به مشکلات و موانع و سدهای پیش روی ایجاد سوسیالیزم در محدوده‍ی سیاسی جغرافیایی خاص نیز اشاره کرده است. چنین سوسیالیزمی اگر در میان آرواره‌های هیولای سرمایه و امپریالیزم جهانی خرد نشود، دست کم در نهایت از مفهوم خود تهی و به احتمال زیاد به نظامی دیکتاتوری تبدیل خواهد شد.

توجه دادن به کودکانه بودن فکر "خرد کردن" دستگاه دولتی در میان چپ و عدم آگاهی از کارکرد حقیقی چنین "سازمانی" و این که چنین طرز تفکری منجر به بازتولید دولت سرکوبگر خواهد شد نکته ی مهم دیگری است که نویسنده به آن پرداخته است. تفاوتی عمیق وجود دارد بین انحلال سازمانی به نام دولت و مصادره ی چنین سازمانی! "خرد کردن انقلابی" دولت چیزی نیست جز بازتولید دولتی خشن‌تر و باز تولید دیکتاتوری.

نویسنده در عین حال با روشی بسیار متین و به دور از پرخاشگری نظرات آقای روزبه و خانم اسدپور را مطرح و مورد ارزیابی و انتقاد قرار می دهد. به درستی به سردرگم بودن «راه کارگر» و، به طور نامستقیم، به سردرگم بودن دیگر طیفهای چپ، و نیز کژفهمی های خانم اسدپور اشاره می‌کند. آقای رهنما در خلال این بحث علمی، با نگاهی دوراندیشانه و روشن، خواننده را به تعمق در تشخیص وضع کنونی و درک ارتباط نیروهای درونی و بیرونی در هر نظام مفروض، و یافتن تنها راه ممکن برای افتادن در راه ترقی و آزادی دعوت می کند.

خواندن و تعمق در این گفتار را به همه پیشنهاد می کنم.


آمویی
۵٣٣۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : مجلس وعظ درازست و زمان خواهد شد.
بنده با توشه ناچیز از تئوری های فلسفی - سیاسی ، خواندن این مقاله طولانی را سه روز پیش شروع و امروز تمام کردم. تنها علت این طول مدت، علاقه من به نوشته ایشان بود وگرنه بعد از یکی دو پاراگراف آنرا رها میکردم. در این سه روز و در بین هر چند پاراگراف
به صد جای دیگر هم سر زدم و بر گشتم و متاسفانه باید دوباره شروع کنم. ضمنا برای آنکه بیاد آورم که “سوسیال دموکراسی رادیکال” و " سوسیالیسمِ دموکراتیک" چیست مجبور به مراجعه به آرشیو اخبار روز شدم که رفرانس شماره یک مقاله را بیابم چون بدون هایپرلینک آمده بود. و معلوم نیست چند بار دیگر باید اینرا تکرار کنم تا شاید منظور را بفهمم.

شاید من بازیگوشم ولی در دنیای خارج از این مقاله و موضوع , آنقدر وقایع جالب در دنیا اتفاق میافتد که غفلت از آنها موجب پشیمانی ست.

جناب رهنما ، احتیاجی نبود که در دنباله این بحث طولانی, نقد ها را هم نقد بفرمائید. اگر از داستانهای مسلسل و پاورقیها و " بقیه در شماره آینده " بگذریم حتی در قهوه خانه ها که داستان بجای حساس میرسید ، مرشد دنباله را به جلسه آینده موکول میکرد که علاقمندان به کار و بار خود رسیده و اگر خواستند ، برگردند. با عرض معذرت از فضولی.
۵٣۲۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ فروردين ۱٣۹۲