نگاهی تحلیلی به موضوع اتحاد چپ و بررسی تحلیلی پروژه ی وحدت - جمعی از هواداران سازمان فدائیان خلق ایران – اکثریت (داخل کشور)

نظرات دیگران
  
    از : برزویه طبیب

عنوان : خدمت اقای راد
نوشته اید : عملا تلاش برای سرنگونی منجر به اسیبها و هزینه های طاقت فرسا برای چپ شده ......تا جایی که اسناد سازمان نشان میدهد هزینه های سنگین در دوران تلاش برای شکوفایی نیز پرداخت شده است . شما اگر میخواهید بدون هزینه سنگین کاری کنید کارستان ، خوش خیالید . نوشته اید : علت رویکرد اکثریت وحدت طلبان به پذیرش سرمایه داری بعنوان بستری برای رسیدن به سوسیالیسم از همین دستاوردهای تاریخی ناشی می شود . ......چطور است بگوییم پذیرش استبداد بستری برای رسیدن به دموکراسی است تا غائله ختم شود.....دید شما از انترناسیونالیسم نیز معیوب است. ایا اگر امریکا به ایران حمله کند ، شما دوست دارید کارگران امریکایی هورا کشان داوطلب خدمت نظامی بشوند ، یا بر علیه جنگ اعتصاب کنند ؟ برزویه طبیب
۵٣٣٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : علی راد

عنوان : وحدت ایدئولوزیک یا وحدت عملی برنامه محور
اساسا امر وحدت نمی تواند دائمی و همه جانبه باشد . وحدت ایدئولوزیک هم سالهاست از حوزه بحث احزاب و تشکلها خارج شده هرچند بنیانهای وحدت برنامه ای به همپوشانیهای ایدئولوژیک منجر می شود . در ایرادات این مقاله دو موضوع بنظرم حادتر است ۱- عبور از جمهوری اسلامی ۲- انترناسیونالیسم کارگری
۱- عبور از جمهوری اسلامی : بعنوان اصلیترین مسئله چپ در ایران می توان گفت طی مسیر ۳۳ سال گذشته عملا تلاش برای سرنگونی منجر به اسیبها و هزینه های طاقت فرسا برای چپ شده و اعم نظرات برمحور توسعه پایدار و شکل یابی کار حزبی و سیاسی و پارلمانی و اصلاحات بطئی درون اجتماعی استوار است . اینکه چه میزان تئوری های سوسیالیسم قبل از موعد توانسته عملی شود قطعا برای همه اشکاراست و علت رویکرد اکثریت وحدت طلبان به پذیرش سرمایه داری بعنوان بستری برای رسیدن به سوسیالیسم از همین دستاوردهای تاریخی ناشی می شود . سوسیالیسم زود رس تنها نامی بر هویت دیکتاتوری حکومتهای توتالیتر است و روسیه و چین و البانی و کوبا و کره و ویتنام و بسیاری الگوهای سوسیالیسم زودرس واقعیت عملکرد نظرگاههای لنینی است . از انچه گفته شد می توان دریافت که تلاش برای دگرگونی اقتصادی جامعه در حوزه وحدت نمی گنجد بلکه هدف دگرگونی سیاسی و اصلاحات اقتصادی بنفع اقشار فرودست و نه تنها کارگران بلکه کلیه فرودستان جامعه است . در واقع رفع ستم از کارگران - دهقانان - اقشار خدماتی - کسبه - زنان - قومیتها - طبقه متوسط - صنعتگران و ایجاد توازن و تعادل در فرصتها و امکانات است . هرگز هدف لغو مالکیت بروش سوسیالیسم سزارینی لنینی نیست . همینجا رویکرد سیاسی برای کسب قدرت مشخص می شود . هیچ راهی نفی نمی شود . همه گزینه های ممکن برای تغییر روی میز قرار دارد و در شرایط کنونی استراتژی مرحله ای اصلاحات درون ساختاری برای باز شدن شرایط اجتماعی و تثبیت دستاوردهای اجتماعی ست .و احیای پایگاه اجتماعی و شکل یابی تشکلهای صنفی و اغاز تلاش برای بهبود خاستگاههای اجتماعی و افزایش توزیع عادلانه ثروت از طریق فراهم اوری فرصتهای مساوی و رشد سرمایه گذاریهای زیربنائی با استفاده از منابع ملی .اصلاح ساختارهای مشارکت مدنی و کار حزبی . برای دستیابی به چنین روندی انقلاب اخرین راه است و قبل از ان مشارکت مدنی و اصلاحات مرحله ای نتایجی ملموس بهمراه دارد .
نتیجه اولیه : راه گذر از جمهوری اسلامی در حال حاضر (تاکید می کنم راههای دیگر هرگز منتفی نیست از جمله انقلاب یا نبرد مسلحانه ) از طریق تقویت تلاشهای مدنی برای گسترش مبارزات پارلمانی و انتخابات و باز شدن فضای سیاسی و افزایش امکانات دموکراتیک درعرصه سیاسی و شفافیت عرصه های اقتصادی - اموزشی و فرهنگی ست
۲- انترناسیونالیسم کارگری : اسیبهای تاریخی این موضوع در طی دهه های گذشته برپیکره جنبش چپ بارها زخمهای کاری وارد اورده است . این اصل مسلم که "منفعت" ذات مناسبات بشری ست باید چشم سیاسی مارا باز کند . چند بار کشور برادر و مهد سوسیالیسم در همین چنبره انترناسیونالیسم کارگری جنبش چپ را به ورطه نابودی کشانده ؟ علت ضربات جبران ناپذیر به حزب توده و جنبش فدائی مگر همین اعتقاد غیرمنطقی به انترناسیونالیسم پرولتری نبوده ؟ در جهان امروز کسی نمی تواند بدون همکاریهای بین المللی و اتحاد با دوستان خود به حیات سیاسی و اقتصادی ادامه دهد ولی مفهوم انترناسیونالیسم پرولتری جز یک دستمایه برای نابودی منافع ملی و داخلی نیست . تنها به این مثال بسنده می کنم که تا زمانیکه جنبش فدائی به توان درونی خود اتکا داشت در میان مردم مقبول و دامنه اش در حال گسترش بود و بلافاصله که به جرگه انترناسیونالیستهای سودجو پیوست هم دچار دگردیسی ماهیتی شد و هم به مواضع غیرقابل هضم دست یازید . " کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من " . بدون هرگونه اغماضی به تصریح می گویم هرشعاری جز منافع ملی یک شعار انحرافی و یک خیانت اشکار است . خط قرمز تمامی فعالیتهای سیاسی منافع ملی است . حداقل فراگرفته ایم که قبل از ساختن میهن به اصلاح جهان نیاندیشیم که در ان صورت همه به ما به مثابه احمدی نژاد خواهند نگریست .
اما در انتها این نکته درست که نقش نیروهای داخل بمراتب باید قویتر از نیروهای خارج باشد و نگاه وحدت طلبانه بدون مشارکت فعال نیروهای داخل میسر نخواهد بود کاملا بدیهی ست و در غیر اینصورت حزب بزرگ چپ تنها می تواند به تولید بیانیه و مصاحبه محدود شود
۵٣٣۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲       

    از : خسرو گ

عنوان : بسیار خواندنی
درود بر این رفقای فدایی که می کوشند میراث فدائیان خلق ایران را پاس دارند. امید که سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت به این نگرانی ها مسولانه پاسخ گوید. دست مریزاد به این مبارزان راستین راه سوسیالیسم.
۵٣٣۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۲