سرخای جانسپاری


ویدا فرهودی


• از خاوران خونین، گسترده لیک رنگین،
خورشید، مژده اش را بر جای جای پالیز
 
جامی به دست دارد هر صبح چون برآید
سرشار زندگانی، از شور عشق لبریز ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۴ شهريور ۱٣٨۵ -  ۲۶ اوت ۲۰۰۶


 
رنگ شقایقان را تارانده باد پاییز
باران خون تراود، بنگر ز دست چنگیز
 
هر قطره اش گذارد، بر قلب خاک خسته
گل گون نشانه ای را، گوید: زجای برخیز
 
در این هجوم ننگین، با نام حکمت و دین
آیین مرگ بشکن، بر زندگی بیاویز
 
از رسم سرخ یاران، دشمن ببین هراسان
پاشیده گـَرد نسیان، بریاد و نامشان نیز
 
دامن زند عزا ها، بر خفتگان دیرین
اما ز سربه داران، دارد هماره پرهیز
 
از خاوران خونین، گسترده لیک رنگین،
خورشید، مژده اش را بر جای جای پالیز
 
جامی به دست دارد هر صبح چون برآید
سرشار زندگانی، از شور عشق لبریز
 
پر کن پیاله ات را شوریده وش زسـُکرش
 سرکش ترین صدا شو،با خامشی میآمیز
 
پیغام استواری، سرخای جانسپاری
دارد حضور گرمش، رغم جمود پاییز
 
ویدا فرهودی
شهریور ۱٣٨۵