شاید مترادف بودن روز معلم و روز کارگر چندان هم بی معنی نباشد - برزویه طبیب



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۹ ارديبهشت ۱٣۹۲ -  ۲۹ آوريل ۲۰۱٣


طیف گسترده ای ازنیروهای سیاسی در جامعه ما در زیر پرچم های سرخ که تاریخا به صورت نماد مبارزه طبقه کارگر درامده است ، جانفشانی میکنند. ولی به نظر میرسد که تعریف جا افتاده ای از مفهوم طبقه کارگر وجود ندارد.بنابراین منافع انی و اتی این طبقه نیز روشن نیست.عده ای تمام مزد بگیران را در این مقوله قرار میدهند و عده ای دیگر انرابه کارگران یدی صنعتی محدود میکنند و در نهایت گاهی طبقه کارگر بر پایه تعاریف انتشارات دولت جمهوری اسلامی تبیین میگردد..ولی تعریف طبقه کارگر٬ آنچه که پرولتاریا ٬نام گرفته است، چیست؟
طبقات مقولاتی تاریخی هستند و پرولتاریا نیز مستثنا از این قاعده نیست.تاریخی بودن پرولتاریا ناشی از این حقیقت است که پرولتاریا محصول جامعه ای بر پایه تولید سرمایه داری و نیزیکی از پایه های فرماسیون سرمایه داری است. فرماسیونی که اشخاص حقیقی و یا حقوقی ( از جمله دولت )که مالکیت وکنترل وسایل تولید را دارند٬ وبه عبارتی سرمایه دار هستند ، انسانهای دیگری را که فاقد این مالکیت وامکان کنترل هستند ٬ یعنی کارگران را٬ استخدام میکنند تا در برابر دریافت هزینه تامین زندگی خود وخانواده هایشان برای انها کار کنند. این اشخاص محصول کار کارگران را ، تصاحب و به صورت کالا در بازار جهانی عرضه میکنند ، به این امید که اولا ارزش انها را به پول تبدیل کنند و در عین حال ارزش افزوده حاصل را به صورت سود تصاحب نمایند . بنابر این ،کارگران فاقد تملک وامکان کنترل وسایل تولید هستنداین عدم تملک وجه افتراق لازم آنها ، با دیگر طبقات است ولی شرط کافی این افتراق نیست. پرولتاریای روم باستان ٬ آزادگان تهیدست، نیز فاقد مالکیت ابزار تولید بودند ، ولی مارکس به روشنی دریافت که پرولتاریای روم باستان از قبل جامعه ارتزاق میکند ولی این جامعه نوین است که از قبل کارگران ارتزاق می نماید.بنابراین مقوله پرولتاریا ٬به مزد بگیرانی که کار مولد میکنند ٬محدود میشود
مولد بودن کار ، به ماهیت اقتصادی آن ، اطلاق میشود . بدین معنی که کاری مولد است که ارزش اقتصادی داشته باشد . محصول این کار باید که اولا مورد تقاضای دیگران باشد ( ارزش مصرفی ) ، ثانیا در بازار قابل مبادله باشد ( ارزش مبادله ای ) ، ثالثا بتواند هزینه های تولید خود را پس از مبادله جبران کند . بنابراین تولید یک قوطی سیگار ، علیرغم تمام مضرات آن ، کاری مولد است ، ولی تولید بهترین غذا توسط خانم خانه ، چون به فروش نمیرسد ، کار مولد نیست
این کار مولد تنها به معنی تولید محصولات فیزیکی،مثلا توسط کارگران صنعتی یا کشاورزی، نیست . فراورده های ذهنی چون ایده های علمی نوین٬اختراعات٬نرم افزارها٬اثار هنری ٬خدمات مشاوره ٬وخلاصه بسیاری از محصولات کسانی که کارکنان یقه سفید خوانده میشوند ٬ تا جایی که به صورت کالا عرضه میشوند از جمله محصولات کار مولد هستند.اگر این محصولات توسط کارکنان مزد بگیر ونه بوسیله خود ـ کارفرمایان مستقل ، انجام ، وتوسط سرمایه دارانی که این کارکنان را استخدام کرده اند تصاحب شود ٬ این کارکنان را باید کارگران مولد محسوب کرد
ولی ارزش در حوضه مبادله وتوزیع ایجاد نمیشود . بنابراین مزد بگیران این حوضه ها٬کارکنان بانکی ٬فروشنگان اجناس و…در زمره پرولتاریا قرار نمیگیرند. از طرف دیگر نیروهای نظامی و انتظامی که وظیفه اصلی انها حفاظت ارزش تصاحب شده توسط سرمایه داران وجلوگیری از اختلال در روند استثمار است ،ارزشی تولید نمیکنند بنابراین علیرغم حقوق بگیری ٬پرولتاریا محسوب نمیشوند
نیروی کار کارگران ٬ (پتانسیل خلق ارزش وارزش افزوده توسط انها)٬به صورت کالا درامده است اهمیت این نکته نه تنها در افتراق پرولتاریا از بردگانی که خود جسم و روح انها ونه نیروی کار انان به تملک غیر در می امد نهفته است بلکه درگسترش مفهوم پرولتاریا به مزد بگیرانی است که برای صاحبان موسسات تعلیم وتربیت و یا بهداشتی ودرمانی نیز کار میکنند.اگر نیروی کار کالا است ، کسانی که در ارتقای کیفیت این کالا فعالیت میکنند و برای صاحبان موسسات خود سود میسازند وتنها هزینه بازتولید نیروی کار خود وامرار معاش خانواده خویش را دریافت میکنند ٬کارگران مولد هستند . شاید مترادف بودن روز معلم و روز کارگر چندان هم بی معنی نباشد
دلیل عدم توجه کافی اندیشمندان مارکسیست در گذشته به بخش یقه سفید ومعلمین ومربیان وپرستاران وسایر کارکنان بهداشتی ودرمانی٬هنرمندان ومبتکران ودانشمندان ٬به عنوان بخشی از پرولتاریا در این حقیقت نهفته است که در گذشته ای نه چندان دوراین افراد عمدتا به صورت خود-کارفرمایان مستقل ویا به صورت بخشی از موسسات خیریه ویا مذهبی فعالیت میکردند و یا درامد انان عمدتا از طرق دیگر تامین می شد . ولی امروز ، این افراد به صفوف کارگران ، در معنای اقتصادی آن ، پیوسته اند
رابطه تولید ارزش وارزش افزوده رابطه ای استثماری است..این رابطه فقط بر اساس اجبار اقتصادی کارگران برای تامین وسایل امرار معاش خود و خانواده خود ، برقرار است . کارگران برای ادامه زندگی خود وخانواده هایشان مجبور به فروش نیروی کار خود هستند واین تنها راه امرار معاش انهاست. ضروری بودن فروش نیروی کار برای ادامه حیات مستلزم این است که مزدبگیران رده بالا ٬هنرپیشه های میلیون دلاری و…. را که به اندازه کافی درامد دارند ، که تا مدتها بدون فروش نیروی کار گذران زندگی کنند در زمره پرولتاریا محسوب نکنیم . بنابراین پرولتاریا نه تنها از نظر کیفی بلکه از نظر کمیت درآمد نیز از دیگر طبقاتی که ظاهرا کاری با کیفیت یکسان دارند ، متمایز است
در عین حال تاریخی بودن طبقه کارگر، تنها بدین معنی نیست که این طبقه محصول پروسه انباشت اولیه سرمایه و کنده شدن انسانها از زمین ، به عنوان وسیله معاش انها بوده ، که در گذشته ای دور یا نزدیک اتفاق افتاده وپایان یافته است ، بلکه این زایش پدیده مستمری است که هم اکنون نیز در جریان است .هنوز دهقانانی که زمین خود را از دست میدهند ٬ کاسبکارانی که ورشکسته میشوند و به صفوف کارگران میپیوندند . معدود کارگرانی نیزکه به هر دلیلی توانسته اند سرمایه ای فراهم کنند ، از این صف خارج میشوند . کارگرانی از نقاط گوناگون به اکناف و اطراف جهان مهاجرت میکنند و مهاجرینی با سوابق گوناگون به سلک کارگران سرزمین جدید درمیایند . شاخه هایی از تولید که خارج ازحیطه روابط کارگری – سرمایه داری قرار داشتند به این حیطه وارد میشوند وبخشهایی دیگر متروک شده به سراشیب تولید پیشه وری سابق در می غلتند.
پرولتاریا فقط شامل بخش شاغل آن نیست . بخشی از پرولتاریا به عنوان ارتش ذخیره بیکار و بخشی دیگر به عنوان شاغلین موقتی و یا پیمانی و یا بازنشستگان و یا نیروی تحت تعلیم و یا از کار افتادگان در جامعه حضور دارند . این ارتش ذخیره بیکار نه تنها شامل کارگران سابق که حالا بیکارشده اند ،بلکه شامل بازنشستگان با پتانسیل بازگشت په کار،افراد تحت تعلیم شامل دانشجویان رشته های کار مولد که میتوانند با اندکی تسریع در اموزش وارد بازار کار شوند ، نیز میشود. بنابراین پرولتاریا طبقه ای سیال نیز هست ، که از اقشار گوناگون تشکیل شده است.
این طبقه نه تنها ، شامل افراد فعال ، بلکه شامل تمام اعضای خانواده های آنهاست که از قبل کار آنها زندگی میکنند.

روز اول ماه مه گرامی باد