کیهان, خاتمی را «مفسد فی الارض» خواند



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۹ ارديبهشت ۱٣۹۲ -  ۲۹ آوريل ۲۰۱٣


بهار - ریحانه طباطبایی: در حالیکه رییس جمهوری اصلاحات و رییس جمهوری سازندگی بارها تکرار کرده اند که هنوز تصمیمی برای حضور یا عدم حضور در انتخابات نگرفته اند, آتش توپخانه تندروها شروع به باریدن کرده است.
حسین شریعتمداری, مدیر مسئول و نماینده ولی فقیه در روزنامه کیهان, در سرمقاله دیروز این روزنامه نوشت: «این روزها بعضی از کسانی که به گونه ای آشکار و به گواهی صدها سند غیرقابل انکار در جریان فتنه ٨٨ نقش ستون پنجم مثلث آمریکا, اسراییل و انگلیس را برعهده داشته اند و «مفسد فی الارض» گویاترین واژه برای نشان دادن وطن فروشی و خیانت آنان است, به ظاهر - تاکید میشود که به ظاهر - برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری پیش روی خیز برداشته اند و با سازی که به وضوح از آن سوی مرزها کوک شده است, ترانه بازگشت به مسئولیت های کلیدی نظام را زمزمه میکنند». حسین شریعتمداری چون همیشه از صدها سندی نوشته است که تاکنون منتشر نشده و کسی آنها را ندیده. اسنادی که مشخص نیست در اختیار کدام نهاد و سازمان است و اگر واقعیت دارد چرا براساس آن مسئولان قضایی تصمیم نمیگیرند و چرا اصلا این اسناد دست نهادهای قضایی نیست؟ شریعتمداری در ادامه یادداشت خود با «ستون پنجم» خواندن خاتمی بهعنوان کسی که در حال حاضر از او به عنوان نامزد انتخاباتی مورد اجماع اصلاح طلبان یاد میشود, مینویسد: «... آیا سران عوامل فتنه
آمریکایی - اسراییلی ٨٨ میتوانند فقط یک نمونه - تاکید میشود فقط یک نمونه - از اقدامات پلشت خویش را آدرس بدهند که با توصیه مستقیم مثلث آمریکا, اسراییل و انگلیس انجام نشده باشد؟ آیا, ادعای تقلب در انتخابات, با هدف مشخص حمله به جمهوریت نظام و به توصیه جرج سوروس صهیونیست مطرح نشده بود؟ آیا شعار نه غزه, نه لبنان, جانم فدای ایران! خواسته رژیم صهیونیستی برای روز قدس نبود؟ و آیا شعار به نفع آمریکا در روز جهانی مبارزه با استکبار, حذف قید اسلام از جمهوری اسلامی ایران, دریافت کمک مالی از ملک عبدالله سعودی و چند کشور اروپایی, ائتلاف آشکار و اعلام شده با منافقان و بهاییه ا و سلطنت طلبها و مارکسیست ها و کومله و عبدالمالک ریگی... و صدها جنایت دیگر از سوی سران و عوامل فتنه انجام نشده بود؟ و آیا این همه, مصداق بارز خیانت و جنایت نیست؟ و...»
حسین شریعتمداری بارها و بارها از جورج سوروس و دیدارهایش با سیدمحمد خاتمی نوشته و در مجال های متعددی که صدا و سیما در اختیارش قرار داده نام جورج سوروس را تکرار کرده است. دیدارهایی که کیهان بر صحت آن و اصلاح طلبان بر کذب بودنش تاکید دارد; ابراهیم اصغرزاده نیز در مناظره با حسین شریعتمداری از او خواست تا درباره این دیدارها و مذاکرات سند رو کند, سندی که هیچگاه وجود نداشته است و دریافت کمک های مالی از عربستان که یکبار نیز آیت الله جنتی درباره آن سخن گفت و با موجی از انتقادها و پاسخ ها مواجه شد نیز یکی دیگر از اتهام های همیشگی به اصلاح طلبان خصوصا اکبر هاشمی رفسنجانی است. او همیشه متهم به تبانی و ارتباط با عربستان علیه اصولگرایان است.
در حالیکه شریعتمداری از خاتمی میخواهد که توبه کند اصلاح طلبان بارها اعلام کرده اند که از چه باید توبه کنند و چه جرمی رخ داده است؟ «توبه از اصلاح طلبی؟» و یا «از حقی که از آن دفاع میکنند؟» شریعتمداری همه اینها را گفت تا نتیجه ای که میخواهد را بگیرد; ردصلاحیت رییس جمهور دوران اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲. شریعتمداری در این سرمقاله خبر از رد صلاحیت خاتمی و آنهایی که او ستون پنجم خوانده, داده است: «برخی از کسانی که خود در فتنه آمریکایی - اسراییلی ٨٨ از آتش بیاران معرکه بوده اند, به این سخن رهبر معظم انقلاب که میفرمایند «همه سلیقه ها میتوانند در انتخابات حضور داشته و نامزد معرفی کنند» استناد کرده و زمینه را برای حضور و نامزدی یکی از سران فتنه مساعد معرفی میکنند و حال آنکه اولا; حضرت آقا بلافاصله پس از تاکید بر حضور همه سلیقه ها, بر ضرورت تایید صلاحیت ها از سوی شورای نگهبان اشاره میفرمایند و بدیهی است که عوامل و سران فتنه نه فقط کمترین صلاحیتی برای حضور در کم اهمیت ترین پست های کلیدی نیز ندارند, بلکه باید در انتظار محاکمه و مجازات هم باشند و ... . اصحاب فتنه و حلقه انحراف که این روزها با یکدیگر گره خورده اند کمترین تردیدی ندارند که صلاحیت آنها برای نامزدی در انتخابات پیش روی رد خواهد شد ... . »
البته این اظهارنظر شریعتمداری بی پاسخ نماند و محسن اسماعیلی, عضو حقوقدان شورای نگهبان, در پاسخ به پرسش خبرنگاری مبنی بر اینکه مدیر مسئول روزنامه کیهان در روزنامه اش نوشته که سران فتنه و محمد خاتمی حق شرکت در انتخابات را ندارند, گفت: «هیچکس نمی تواند از طرف شورای نگهبان قضاوت کند, شورای نگهبان پس از ثبت نام نامزدها حتما صلاحیت ها را مورد رسیدگی قرار خواهد داد و اعلام میکند, اینکه گمانه زنی کنند هیچ مبنای حقوقی و اثری بر شورای نگهبان ندارد و شاید برای فضای سیاسی کشور هم خیلی مناسب نباشد.»
و درنهایت شریعتمداری اصلاح طلبان را «هیچ» میخواند که بود و نبودشان در انتخابات تاثیری ندارد: قمپز در می کنند که انتخابات بدون حضور ما - فتنه گران - پرشور نخواهد بود! که باید پرسید مگر انتخابات مجلس نهم را با صراحت تحریم نکرده بودید؟ نتیجه چه بود؟ برخلاف توهم شما و انتظار اعلام شده مدیران بیرونی فتنه, نزدیک به ۶۵ درصد واجدان شرایط در آن شرکت کردند, بسیار بیشتر از چند انتخابات مشابه قبلی ... آیا باز هم تصور میکنید که چیزی بیشتر از «هیچ» هستید؟» اما به نظر میرسد این «هیچ »می تواند عصبانیت مدیر مسئول کیهان را به همراه داشته باشد. خاتمی هنوز نامزد انتخابات نشده, اعلام حضور هم نکرده, فقط دوستداران و طرفدارانش از او خواسته اند در انتخابات حضور پیدا کند و او هم درباره آمدن یا نیامدنش سکوت اختیار کرده است. اما همین سکوت هم مدیر مسئول کیهان را خشمگین و وادار به واکنش کرده, واکنشی که بیشتر از بوی ترس برای حضور یک نامزد جریان ساز در انتخابات میدهد. سال ۷۶ سیدمحمد خاتمی از گوشه کتابخانه ملی پا به عرصه رقابت های انتخاباتی گذاشت و ۲۰ میلیون رای را از آن خود کرد و برخلاف خیلی از روسای جمهوری دنیا که در چهارسال دوم رای کمتری کسب میکنند در سال ٨۰ آرایش بیشتر شد. او از دوم خرداد به بعد تبدیل به یکی از محبوبترین سیاستمداران جمهوری اسلامی شد. اگرچه بعدها به کم کاری تحقق نیافتن مطالبات متهم شد و حتی در آخرین دیدار ۱۶ آذر از سوی دانشجویان مورد نقد جدی گرفت اما باز هم در بین توده های مردم از محبوبیتش کم نشد. سال ٨٨ بسیاری از او خواستند تا در انتخابات حضور پیدا کند. همان سال هم حسین شریعتمداری از حضور سیدمحمد خاتمی به شدت عصبانی شد و در یادداشتی او را به بی نظیر بوتو تشبیه کرد. مدیر مسئول کیهان در بهمن ماه ٨۷ خاتمی را ابزار دست تندروهایی دانست که قصد دارند هزینه انتخابات را برای نظام بالا ببرند. در این سرمقاله, ضمن دفاع و تمجید از میرحسین موسوی, تصمیم خاتمی به حضور در انتخابات, نتیجه صلاح دید و اجبار اصلاح طلبان تندرو دانسته شده و پیشبینی شده است که آنها, خاتمی را اواخر انتخابات رها خواهند کرد. او در سرمقاله خود نسبت به ترور خاتمی هشدار داد: «در این بین یک سوال اساسی وجود دارد; آیا کار جریان تندرو در مواجهه با نامزد خاص به ترور شخصیت محدود میشود؟ هدف تندروها از حضور در عرصه انتخابات بالابردن هزینه نظام است نه سودرساندن به روند آن و به رسمیت شناختن نتایج انتخابات. آیا آنان وقتی در یک روش به بن بست می رسند به روش دیگر روی نمیآورند؟ آمریکایی ها در پاکستان ابتدا تلاش وافری کردند تا از طریق تبلیغاتی و دیپلماتیک بینظیر بوتو را به قدرت برسانند و از طریق او پاکستان را بدوشند ولی زمانی که دریافتند به هیچ قیمتی حزب او توان به دست آوردن اکثریت کرسی ها را ندارد به روش دیگری متوسل شدند. این یک عبرت است. بعضی از اصلاح طلبان سابقه روشنی! در اینباره دارند.»
و حالا پس از چهارسال حسین شریعتمداری باز از حضور سیدمحمد خاتمی در انتخابات نگران شده است. او به خوبی میداند رییس جمهوری دوره اصلاحات به همراه اصلاح طلبان حامیاش میتواند موج جدیدی در انتخابات به وجود آورد و مانع از به پیروزی رسیدن نامزد مورد حمایت کیهان شود. هرچند که هیچکس نمیتواند همیشه مورد حمایت کیهان باقی بماند و حتی محمود احمدی نژاد که یک روز کیهان تمام قد از او حمایت میکرد امروز به یکی از چالش های پیشروی این روزنامه تبدیل شده است. بعید نیست که این سرمقاله ها به سوی هاشمی رفسنجانی نیز بازگردد. او مدتهاست که مورد لطف مدیر مسئول کیهان قرار میگیرد و دیگر خبری از یار قدیمی امام (ره) و چشم و چراغ انقلاب نیست. حضور هاشمی رفسنجانی هم برای تمامیت خواهان خطرناک است و می تواند تمامی برنامه هایشان را بر هم زند. با وجود آنکه محسن هاشمی بهرمانی گفته که پدرش ۹۹ درصد نمیآید و یاسر هاشمی هم در ستاد حسن روحانی فعالیت میکند. او دو روز پیش در دیدار با حدود بیش از ۲۰۰ نفر از روزنامه نگاران, فعالان سیاسی و احزاب و اصناف مختلف گفت که نمی گویم نمی آیم. او کشور را در مرحله خطر توصیف کرد و بیش از گذشته نسبت به آینده هشدار داد. هم از این روست که به گزارش عصر ایران از دو روز پیش, در ستادها و تیم های انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری کنونی, به طور اعلام نشدهای حالت فوق العاده برقرار شده و بازخوانی نقشه راه تبلیغات و تغییر در راهبردها و تاکتیک های انتخاباتی, به مهمترین دستورکار این ستادها و گروه ها تبدیل شده است.
پیش از این کامران باقری لنکرانی از شکست سنگین رییس مجمع تشخیص مصحلت نظام در انتخابات ۹۲ خبر داد و دیروز نیز روح الله حسینیان با اشاره به اظهارات اخیر هاشمی رفسنجانی مبنی قطعی نبودن حضورش در انتخابات, به فارس گفت: «دوران پیری و ٨۰ سالگی دوران بازنشستگی, عزلت, بازگشت به سوی خدا و توبه از گذشته ها است و بعید است فردی در این دوران بتواند برای امور اجرایی کشور موثر باشد.» اما این قبیل اظهارات همیشه از سوی جریان اصولگرایی مورد تایید قرار نگرفته و بعضا با واکنش هایی مواجه شده است. محمدرضا باهنر دیروز در سخنرانی در مازندران تاکید کرد که خاتمی را از سران فتنه نمیداند و محمدنبی حبیبی نیز تاکید بر حضور اصلاح طلبان در انتخابات می کند و این حضور را حق طبیعی آنان میداند. از آن طرف نیز خوانندگان یک سایت نزدیک به جریان اصولگرایی یعنی فرارو نسبت به یادداشت مدیر مسئول کیهان واکنش نشان داده اند و از او خواسته اند که «برادر من! ! چطوره یکبار هم که شده نامزد شی و محکی به مقبولیت اجتماعی ات بزنی. شاید متوجه بشی که جایگاهت تو افکار عمومی کجاست! هان؟ بد میگم برادر حسین شریعتمداری؟»
یکی از این خوانندگان که فرزند شهید است نیز تاکید کرده که «سیدمحمد خاتمی تو قلب اکثر ایرانی ها هست» و از شریعتمداری خواسته تا ۲۰ میلیون ایرانی را برانداز و منافق نخواند.
در واقع شاید نتوان این جریان تندرو و افراطی را منتسب به اصولگرایان خواند و باید از آنان به عنوان جریان تمامیت خواه جامعه سیاسی ایران نام برد. جریانی که سعی میکند فضای سیاسی به سمت عقلانیت و تعادل نرود و کشور از چالش هایی که این چندسال خصوصا چهارسال اخیر دچارش شده رهایی نیابد. جریانی که بقای خود را در تندروی و استفاده از ادبیات تند علیه منتقدانش میداند و از همین راه به حیاتش در سیاست ادامه میدهد. اکنون باید دید که کدام جریان در این انتخابات پیروز میشود; جریانی که میخواهد اصلاح طلبان به صحنه سیاست ورزی بازگردند و یا جریانی که میخواهد کشور را در تنش نگه دارد؟