از کارگران بنگلادش به کارگران ایران


ناصر اصغری


• بازرسانی که شرایط ایمنی کار در کارخانه فروریخته "رعنا پلازا" را بازرسی می کردند، همگی با گرفتن رشوه و پارتی بازی و فشار مقامات مختلف و از جمله شهردار، همه چیز را امن و امان گزارش کرده بودند. اکنون همدستی مقامات دولت بنگلادش با کارفرمایان آن کشور زیر نورافکن قرار گرفته است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۷ ارديبهشت ۱٣۹۲ -  ۷ می ۲۰۱٣


صبح روز ٥ ماه مه که اخبار را مرور می کردم، آسوشیتدپرس تعداد قربانیان ساختمان هشت طبقه ای "رعنا پلازا" در داکا پایتخت بنگلادش را، که قریب به اتفاق آنها کارگران پوشاک ٥ کارخانه بودند، بیش از ٦١٠ نفر گزارش کرده بود. فعالین کارگری بنگلادش گفته اند که قبلا به مالک ساختمان در مورد شکاف های بوجود آمده در دیوارها و سقف ها هشدار داده بودند. ظاهرا یک روز قبل از آن حادثه دلخراش، مقامات دولتی هم به صاحب ساختمان مزبور دستور داده بودند که آن را بخاطر احتمال فروریختن تخلیه کند! به دنبال این حادثه هولناک، اکنون معلوم شده است که هیچگونه ضوابط ایمنی در احداث کارخانجات مزبور در نظر گرفته نشده بود و شهردار منطقه شخصا اجازه ایجاد این ساختمان با آن همه خطر احتمالی را صادر کرده است.
بنگلادش با صنعت ٢٠ میلیارد دلاری نساجی، کشور نساجیهاست و در عین حال کشور قتل عام دوره ای کارگران همین نساجی ها در به اصطلاح "حوادث" محیط کار. ٥ ماه قبل هم، روز ٢٤ نوامبر ٢٠١٢ در پی آتش سوزی در نساجی دیگری در داکا، ١١٧ نفر در شعله های آتش پرپر شدند. ٨ سال پیش در آوریل ٢٠٠٥ در یکی از همین نساجی ها که از قضا همگی در منطقه فقیرنشین ساوار حومه داکا قرار دارند، ٧٥ کارگر در فروریختن آن جان خود را از دست دادند. در فوریه ٢٠٠٦ کارخانه دیگری در داکا فروریخت و ١٨ تن از کارگران آن جان خود را از دست دادند. در ژوئن ٢٠١٠، کارخانه دیگری در همین شهر فروریخت و ٢٥ نفر دیگر جان خود را از دست دادند. شهر داکا ١٠٠ هزار کارخانه و کارگاه نساجی با ١٨ بازرس و معاون بازرس دارد.
بالاتر اشاره کردم که دولت دو نفر از متخلفین را دستگیر و محاکمه خواهد کرد. این نمایشی از نوع نمایشات همیشگی برای آرام کردن خشم بازماندگان قربانیان و مردمی است که از این شرایط وحشتناک استثمار به تنگ آمده اند. گسیل پلیس برای سرکوب اعتراضات کارگران به شرایط وحشیانه کار در بنگلادش هم مثل همه کشورهایی که شرایط کاری مشابهی دارند، یک امر روزانه است.

بازرسی شرایط ایمنی کار در تار عنکبوت فساد اداری
گزارشها حاکی از آن است که بازرسانی که شرایط ایمنی کار در کارخانه فروریخته "رعنا پلازا" را بازرسی می کردند، همگی با گرفتن رشوه و پارتی بازی و فشار مقامات مختلف و از جمله شهردار، همه چیز را امن و امان گزارش کرده بودند. اکنون همدستی مقامات دولت بنگلادش از بالا تا پایین با کارفرمایان آن کشور، که بیشتر شبیه به برده داران اعصار سپری شده هستند تا کارفرمایان قرن ٢١، زیر نورافکن قرار گرفته است. یکی از آرشیتکتهایی که شرکت وی ساختمان "رعنا پلازا" را ساخته بود گفته است که ساختمان مزبور هیچ زمانی ظرفیت گنجایش وسائل صنعتی ای که در آن کار گذاشته شده بودند را نداشت. او گفته است که "رعنا پلازا" در سال ٢٠٠٤ بعنوان پاساژ برای استفاده مغازه ها ساخته شده بود. او همچنین فاش ساخته است که ٣ طبقه "غیرقانونی" بر ساختمانی که شرکت وی طراحی کرده بود ساخته شده بودند!
به دنبال حادثه "رعنا پلازا"، مقامات دولتی صاحب ساختمان را که در حال فرار به خارج بوده دستگیر کرده اند و بازماندگان قربانیان این حادثه و فعالین کارگری و اجتماعی خواهان محاکمه وی شده اند. جرم او "سهل انگاری، ساختن غیرقانونی و وادار کردن کارگران به کار در شرایط ناامن" عنوان شده اند. حداکثر مدت زندان برای این جرم، اگر به همه موارد محکوم شود ٧ سال است! دولت همچنین آن مهندسی که ساختمان مزبور را برای ادامه کاری امن اعلام کرده بود، دستگیر کرده و محاکمه خواهد کرد. دولت بنگلادش همچنین قول داده است که تغییراتی را در شرایط کار و بازرسی محیط کار بوجود آورد. اما نباید فراموش کرد که همین دولت در نوامبر سال گذشته هم و بدنبال آتش سوزی ای که منجر به کشته شدن ١١٧ کارگر نساجی دیگر شد هم همین قول را داده بود! قول و قرار و وعد و وعید پوچ و توخالی، که هیچ مالیاتی هم ندارد، کار همیشگی کارفرمایان و دولت آنها در مقابل اعتراض کارگران است.
بالاتر گفتم که داکا با ١٠٠ هزار کارخانه و کارگاه نساجی، ١٨ بازرس و معاون بازرس کار دارد. و ادعا هم می کنم که با افزایش بارزس کار، تغییر چندانی در ایمنی محیط کار بوجود نخواهد آمد. فساد اداری و پارتی بازی در بنگلادش هم، مثل بسیاری از کشورهای منطقه بیداد می کند. جریمه ها بیش از حد ناچیزند که کارفرمایی را از اعمالش باز دارد. تشکل‌های کارگری را سرکوب می کنند و تشکل پذیری را با هزار و یک مانع سد می کنند که خوان یغما و چپاول بر سر سفره کار ارزان دست نخورده بماند! شرایط غیرانسانی کار در نساجی های بنگلادش، چنانکه انتظار می رود، اعتراضات پراکنده و گاه بسیار تندی را هم بدنبال داشته است. دولت در جواب به این اعتراضات دو نهاد ایجاد کرده است که هدفشان نه رسیدگی به وضعیتی که به این اعتراضات منجر می شود، بلکه جاسوسی بر علیه فعالین و سازماندهندگان این اعتراضات است. دستگیری، اذیت و آزار و قتل فعالین و رهبران کارگری بخشی از کار این نهادهاست؛ از جمله ربودن و زیر شکنجه به قتل رساندن Aminul Islam فعال اصلی مرکز همبستگی کارگری بنگلادش در آوریل سال ٢٠١٢.
بازرسی و بازرسین کار فقط زمانی می توانند موثر باشند و موثر بمانند که تلاش کارگران برای متشکل شدن با سرکوب روبرو نشود. اطمینان حاصل کردن به امنیت کارگران در محیط کار، کار خود کارگران در تشکل‌هایشان است. این تشکل‌ها کمیته هایی را به ایمنی محیط کار اختصاص می دهند و کارفرماها را قانونا موظف می کنند و تهدید اعتصاب و خواباندن کار را بالای سر آنها قرار می دهند که هر چه زودتر به ناامنی‌های محیط کار رسیدگی کرده و پایان دهند. در جاهایی مثل ایران و بنگلادش تلاش کارگر برای متشکل شدن برای این سرکوب می شود که کارفرما با چنین تهدیدی مواجه نشود. در نتیجه، درس گرفتن از وضعیت کارگران بنگلادش و بخصوص درس مهم از واقعه "رعنا پلازا" برای ما کارگران ایران باید الهام بخش تلاش و پیگیری بر خواست تشکل کارگران بشود.