گزارش دومین روز همایش ده سالگی اتحاد جمهوری خواهان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹۲ -  ۱۲ می ۲۰۱٣



سخنرانی های روز دوم همایش جمهوری خواهان
دومین روز همایش ده سالگی اتحاد جمهوری خواهان با مجموعه سخنرانی های آغاز شد. ابتدا منصور اسانلو از طریق اسکایپ سخنانش را ارائه داد. وی اتحاد جمهوری خواهان را حرکتی دانست که توانسته طیفهای گوناگون با تفکرات مختلف را در جهت رسیدن به یک اتحاد بزرگ جمهوری خواهی دور هم جمع کند.
وی سپس به اهمیت توجه به جنبش کارگری برای رسیدن به دموکراسی اشاره کرد و گفت: «هیچ جمهوری دموکراتیکی نمی تواند در سرزمینی پا بگیرد مگر اینکه طبقه کارگر در آن حضور داشته باشد. من کمتر دیدم که در اجا به جنبش کارگری ایران به عنوان یکی از هسته های اصلی گذار به دموکراسی توجه شود».
اسانلو از اتحاد جمهوری خواهان خواست که توجه ویژه به طبقه کارگر را در اولویت خودشان قرار دهند و پیوند بین جنبش کارگری و جنبش دموکراسی خواهی را عملی کنند.

علی شاکری سخنران بعدی بود. وی شکل گیری اجا در ۱۰ سال پیش را یک نقطه عطف دانست چرا که به نظر او در آن زمان "تعامل و سازش" کلماتی بودند که پایگاهی نداشتند و مورد خصم بودند اما بنیان گذاران اجا علیرغم تجربه هایی که از زندان و شکنجه داشتند تابوی استفاده از این واژه ها را شکستند.
آقای شاکری بیانیه ۱۰ ماده ای اجا را که در ژانویه ۲۰۰۴ تدوین و اعلام شد، سندی پایه ای و ارزشمند دانست که برای اولین بار مفاهیمی چون حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق اقلیتها و کرامت انسانی را به عنوان کارپایه خود قرار داد.
وی همچنین گفت: اجا بند نافش را با جنبش درون ایران قطع نکرده و سعی کرده با نیروهای صحنه سیاسی و حتی نیروهایی که در صحنه حاکمیت هستند تعامل داشته باشد».
ور درباره تعامل اجا با گروههای سیاسی گفت: «در زمانی که تعامل، استبداد حاکم را به دور میاندازد وظیفه و مسئولیت ما ایجاد تعامل و رابطه بین دولت و ملت است. هرچه این رابطه بیشتر باشد ما بهتر می توانیم به خواستهای خود جامه عمل بپوشانیم».

مریم سطوت سخنران بعدی دومین روز همایش اتحاد جمهوری خواهان بود. وی گفت که قصد دارد تنها راجع به یک مشکل فرهنگی صحبت کند که آن نوع نگاه اپوزیسیون به مسئله فردیت و کار حزبی است.
خانم سطوت گفت: بعد از شکست انقلاب یک نگاه منفی نسبت به کار جمعی در ما به وجود آمد که چرا فرد در جمع حل شد و چرا کار حزبی کردیم و اینها باعث شد به طور افراطی همه چیز را کنار بگذاریم ولی ٣۰سال زندگی خارج از کشور نشان داد که ما نمیتوانیم جدا از هم کار کنیم و این یک موفقیت خیلی بزرگ بود اما این فقط یک شروع بود».
او ادامه داد: «ما باید مکانیسمی ایجاد کنیم که اجا بتواند "مایی" به وجود آورد که همه خود را متعلق به آن "ما" بدانند ولی این برگشت به مدل قبلی نیست».

پرویز مختاری در سخنانش قائل به وجود دو گونه شکل گیری حرکتهای سیاسی در ایران شد: شخصیت محور و ایدئولوژِ محور. اما به نظر او اجا هیچیک از این دو نبود بلکه: «اجا نه بر اساس شخصیت شکل گرفت و نه بر اساس ایدئولوژی بلکه یک منشور بود و برای اولین بار منشور جهانی حقوق بشر را بالا گرفت و آن را به عنوان راهبرد خودش معرفی کرد و ما در اجا شروع کردیم به یادگیری بر اساس منشور نه شخصیتها».
وی همچنین گفت که اجا به ما یاد داد که نگاه افیون توده ها بودن به دین نداشته باشیم بلکه دین را در ابطه با دموکراسی تحلیل و نقد کنیم.
مختاری ادامه داد: «الان مشروعیت نظام به شدت آسیب دیده بنابراین ما باید با صدای بلند جدایی دین از حکومت را فریاد کنیم. تنها در این صورت است که جمهوری خواهی یک آدرس میشود و راه حل های پیشنهادی آن را مردم گوش میدهند».

سهراب رزاقی به تبیین نقش جامعه مدنی در گذار به دموکراسی پرداخت و آن را مهمترین پروژه جامعه ایرانیان دانست چرا که نقطه کانونی برای گذار به دموکراسی و مهار قدرت سیاسی است.
وی به چهار مقطع تاریخی اشاره کرد: مشروطه، سالهای ۲۰ تا ٣۲ ، ۵۷ تا ۶۰ و ۷۶ تا ٨۴ که گذار به دموکراسی نتوانست کامل شود ودلیل آن را همین ضعف جامعه مدنی دانست. و نتیجه گرفت یکی از مهترین راههای رسیدن به دموکراسی گذار از جامعه مدنی ضعیف به قوی است.
دکتر رزاقی لازمه یک حکومت دموکراتیک را جامعه دموکراتیک دانست چرا که در غیر این صورت دموکراسی شکننده خواهد بود.
سهراب رزاقی در بخش بیان دغدغه های خود ابتدا به استفاده غلط از مفهوم جامعه مدنی اشاره کرد و آن را نتیجه ضعف تئوریک در این زمینه دانست.
وی تاکید کرد که جامعه مدنی پدیده همگن و منسجمی نیست و چهره های متعددی دارد و ما وقتی از جامعه مدنی صحبت میکنیم باید مشخص کنیم از کدام چهره آن صحبت میکنیم.
به نظر دکتر رزاقی جامعه مدنی حتی می تواند ابزار سلطه باشد یعنی از آن به عنوان ابزار سلطه استفاده کرد یعنی زاییده و بدنه حکومت شود.
او گفت: «دموکراسی دو پایه دارد؛ جامعه سیاسی و جامعه مدنی. اگر این دو پایه متوازن رشد کنند میتوان به دموکراسی رسید. این دو درسهای مهمی میتوانند به هم بدهند مثل ظرفیت سازی که نیروهای سیاسی باید این را از جامعه مدنی یاد بگیرند».
آقای رزاقی عنوان کرد که جمهوری اسلامی در حال حاضر دو استراتژی دارد: سرکوب و تقویت جامعه مدنی و تامید کرد که غفلت ما باعث میشود جامعه مدنی دولتی رشد کند.
او در پایان گفت: «استراتژی جامعه مدنی راهپیمایی طولانی است یعنی بر اساس صبر و حوصله و درک شرایط موجود و واقع بینی. بنایراین یک شبه ممکن نیست».

حسن فرشتیان سخنرانی خود را به صورت حکایت روایت کرد.
او با تعریف داستانی از اسدالله علم،‌ نخست وزیر ایران در سالهای ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ و علمای قم در رابطه با برگزاری انتخابات برگزار نکردن انتخابات آزاد در آن زمان را با وضعیت فعلی ایران مقایسه کرد.
او گفت: «چند ماه پیش از حوادث خونین خرداد، حکومت در جهت تثبیت خویش نیاز به ایجاد حماسه انتخاباتی با مشارکت بالایی داشت تا انتخابات را تبدیل به یک همه پرسی کند. هنوز خون کشته شدگان خرداد نخشکیده بود و هنوز زندانیان حادثه پشت نرده ها روزگار سپری می کردند، و پنجره ای در آن فضای دم کرده و سنگین، هوای تازه ای به ارمغان نمی آورد. »
فرشتیان مقایسه شرایط سال ۴۲ با شرایط سال ۹۲ را با بحث انتخابات آزاد که در آن زمان هم مطرح شده بود تکمیل کرد انتخابات آزادی که علم زیر بار آن نرفت.
این پژوهشگر دینی گفت: «اجرای انتخابات فرمایشی هرچند سبب شد جلوی سقوط دولت علم را نگرفت اما سبب ماندگاری حاکمیت شد. ۱۴ سال بعد از آن حادثه اما علم به نیکی دریافت که انتخابات فرمایشی و آن بزک های مشاطه گری چندان تضمین کننده بقای حکومت نیست».

فرهاد فرجاد در سخنانش خواست که این همایش به یک میتینگ انتخاباتی تبدیل شود. او گفت که ایران به سمت یک فاجعه پیش میرود و به همین دلیل نیروهای جمهوری خواه و دمکرات باید روی انتخابات تمرکز کنند چون مهمترین موضوع کشور است.
فرجاد گفت: «این بار ما هستیم که باید جام زهر را بنوشیم و به رفسنجانی رای بدهیم».

فرخ نگهدار با اشاره به تاریخچه شکل گیری اجا و تاکتیکها و استراتژی هایی که تا کنون داشته در مقطع کنونی اتحاد برای تقویت عناصر جمهوریت در نظام سیاسی و اتحاد برای گذار مسالمت آمیز به دمکراسی را دو تاکتیک اصلی دانست.

میز گرد جنبش های اجتماعی و اتحاد جمهوری خواهان
بعد از ظهر روز دوم سمینار دهسالگی اتحاد جمهوری خواهان میزگرد جنبش های اجتماعی و جمهوری خواهی با حضور صادق کارگر از جنبش کارگری، منصوره شجاعی، کاظم کردوانی، امیر ممبینی، پروین بختیار نژاد و علی هنری برگزار شد.

کاظم کردوانی اشکال و نقد اجا را در حوزه دانشگاهی کمبود توجه به حوزه نشر دانست و اظهار داشت که با وجود آنکه مخاطب اصلی این جریان طبقه متوسط شهری است اما در حوزه نشر کارنامه چندان درخشانی ندارید.
علی هنری درباره رابطه جوانان با سیاست گفت: «اگر بخواهیم یک حکم کلی بدهیم که جوانان سیاسی نیستند یا دغدغه هایی دیگر دارند این درست نیست باید بپرسیم چگونه سیاست ورزی می کنند آن تعریفی که ما از سیاست ورزی داریم آنها آنگونه نیستند».
وی در مورد رابطه جوانان با اجا اظهار داشت که جوانان به دخالت دین در حکومت معترضند همچنین به نابرابری و تبعیض هم اعتراض دارند بنابراین با خواستهای جمهوری خواهان همدلی دارند اما این همدلی لزوما به معنای همراهی نیست.

آقای هنری در بیان این نکته که چگونه میتوان این همدلی را به همراهی تبدیل کرد گفت: «مشارکت سیاسی تنها با ایدئولوژی میسر نیست، هویت هست، احساسات هست، احتساب هزینه و فایده است و اینکه من و این مجوعه چقدر میتوانیم تاثیر بگذاریم و آیا با مشارکت من در این مجموعه تغییری در وضعیت فردای زندگیم ایجاد میشود؟».
او تصریح کرد که اجا باید بازیگر سیاسی باشد نه شرط بند سیاسی، باید موضع داشته باشد. اگر اینگونه نباشد در جذب و همراهی جوانان مشکل خواهد داشت.
در تبیین راههای این بازیگر سیاسی بودن، علی هنری سه گام را برشمرد: «اولین گام این است که لنز سیاست ورزی کلاسیک و ایدئولوژیک را بردارید و در زمینه گفتار و رفتار سیاسی تغییر به وجود آورید. دوم اینکه به سیال بودن شبکه ها و سلسله مراتبی نبودن آنها توجه کنید و سوم اینکه نهادهای جایگزین را جدی بگیرید مثلا وقتی جوان نمیتواند در خیابان قعالیت کند نهادهای دیگر را شکل میدهد جلسه کتابخوانی صفحه فیس بوک و....».

منصوره شجاعی در بحث مربوط به رابطه زنان با جنبش جمهوری خواهی با ذکر یک مصداق صحبت خود را بیان کرد.
او به منشور جمهوری خواهی که ۱۰ سال پیش توسط اتحاد جمهوری خواهان تدوین شد اشاره کرد که یکی از بندهای آن درخواست پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض از زنان است.
خانم شجاعی گفت که درست همان ۱۰ سال پیش جنبش زنان در ایران هم همین خواسته را مطرح کرد اما تفاوتش با طرح خواسته جمهوری خواهان در این بود که بر اساس این خواسته تاکتیکهای جنبش زنان به طور مرتب تغییر کرد.
از تجمع جلوی دانشگاه تهران تا شکل گیری کمپین یک میلیون امضا و بعد ائتلاف زنان و همگرایی و بعد از جنبش سبز همگرایی سبز زنان. به گفته او در تمام این حرکتها پیوستن به کنوانسیون در اشکال گوناگون مطرح بود در حالی که اتحاد جمهوری خواهان تنها به عنوان یک بند از منشور خود ۱۰ سال است که این خواسته را مطرح کرده و هیچ کار عملی هم برای تحقق آن نکرده است.
او گفت آرزوهای مدرن را در قالب یک شکل سنتی نمیشود اجرا کرد و باید شکل کار عوض شود.

امیر ممبینی درباره محیط زیست و جایگاه آن در جنبش جمهوری خواهی صحبت کرد و اظهار داشت که وضعیت محیط زیست در ایران بسیار خطرناک است. او بر اساس آمار اعلام شده ایران را جزو شش کشوری دانست که بیشترین میزان تخریب جنگل را دارد در حالی که بین صد کشور اول جنگلدار نیست.
وی به بندی در اساسنامه اتحاد جمهوری خواهان اشاره کرد که درباره پایبندی این حرکت به ارزشهای محیط زیست است اما تصریح کرد که بندهای اساسنامه ها با بی اعتقادی کامل و عدم پایبندی عملی به آن همراه است.
به عقیده ممبینی بحث محیط زیستی اساسا با بن مایه کار سیاسی همخوانی ندارد چون مردم عادی را جذب نمیکند.
وی همچنین اظهار داشت که فرهنگ مردانه فرهنگی ضد محیط زیست است که این باید تغییر کند.

پروین بختیار نژاد که درباره نان در گروههای اتنیکی صحبت می کرد گفت: «من نکات پررنگی را در این باره در اسناد اجا مشاهده نکردم».
وی با اشاره به موضع گیری اجا در مورد اطلاعیه دو حزب کرد و مخالفت شدیدی که با این اطلاعیه از سوی اجا صورت گرفت گفت: «بعد از این موضع گیری اجا در نشست قبلی شاهد درگیری های لفظی بودیم و در این نشست از احزاب آنها کسانی را نمی‏بینم».
خانم بختیارنژاد به اجا توصیه کرد که با اطلاعیه و بیانیه حرف نزنند. او گفت: «ما باید رودرو حرف بزنیم. ما باید باب دیالوگ و گفتگو را به روش های مختلف باز کنیم. اگر این نشست ها پاسخگو نیست باید بگردیم و روشهای جدیدی را پیدا کنیم وگرنه اطلاعیه و بیانیه ها راه گفتگو را می بندند».
او بسته شدن راه دیالوگ و گفت و گو را به ضرر زنان در گروه های اتنیکی دانست چرا که دیگر مسائل آنان قابل طرح نخواهد بود.

صادق کارگر فعال جنبش کارگری تاکید کرد که بر خلاف تصور رایج دید سیاسی کارگران کمتر از بقیه جامعه نیست. وی به اعتصابات کارگری در سال ۱٣۵۷ اشاره کرد و آن را نشانه بلوغ سیاسی آن کارگران دانست.
آقای کارگر در رابطه با اجا گفت: «من انتظار کارکرد حزبی از اجا ندارم اما این گروه تا به حال حتی یک اعلامیه در روز کارگر نداده، به قانون کار اعتراض نکرده. شما که میگویید میخواهید تغییر مسالمت آمیز بدهید، با اتکا به کدام نیروها میخواهید این کار را بکنید وقتی هیچ تعاملی با گروه های فعال مدنی ندارید؟».

پیشنهادها و راهکارها
امیر ممبینی به عنوان پیشنهاد مطرح کرد که اجا قوانین و مقرراتی را تصویب کند که مبشر یک فرهنگ نوین باشد و برداشت ایدئولوژیک حکومت از محیط زیست را به چالش بکشد.
وی گفت: «نباید بحث انتخابات را صرفا به مسائل سیاسی محدود کنیم اگر بحثی در مورد اصلاح طلبان هست باید در مورد مواضع کاندیداها در مورد محیط زیست هم گفتگو کرد.»

منصوره شجاعی با تاکید بر اینکه جریان اجتماعی جامعه محور است و جریان سیاسی روی قدرت تمرکز دارد گفت: « من بعید میدانم که جنبش زنان بتواند نماینده ای در اجا داشته باشد بلکه به نظر من اجا میتواند کمیسیون زنان داشته باشد».
وی تصریح کرد که نقطه تلاقی جنبش اجتماعی و سیاسی باید در جریان دموکراسی خواهی و با پیدا کردن مطالبات مشترک ایجاد شود.
خانم شجاعی به این نکته اشاره کرد که در همین سه سال گذشته چندین قانون تبعیض آمیز علیه زنان به تصویب رسید اما اجا هیچ عکس العملی نشان نداد.
وی پیشنهاد کرد برای تقویت نقطه تلاقی اجا با جنبش زنان مثلا یک بار روز جهانی زن یا روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان توسط این نیروی اجتماعی برگزار شود.

صادق کارگر نیز از عدم اعتراض اجا به قانون کار انتقاد کرد و گفت جریانی که سابقه چپ دارد باید بیش از اینها به جنبش کارگری اعتنا داشته باشد.
او گفت بر اساس قانون کار فعلی زمان استخدام به زن کارگر عملا گفته میشود حامله نشو، مهد کودک نیست و یا موقع اجاره خانه به کارگر موقت خانه اجاره نمی دهند. آیا اجا نمی خواهد واکنشی به این مسائل نشان دهد؟

بخش رسانه ای اتحاد جمهوری خواهان ایران