از : احتشام
عنوان : سپاس
با سپاس از مطلبِ شما. بند نیز مطلبی مرتبط با مطلبِ شما را به سایت فرستاده ام که در صورتِ به چاپ رسیدن، مطالعه خواهید فرمود.
احتشام.
۵٨٨۱۰ - تاریخ انتشار : ٣ آذر ۱٣۹۲
|
از : روزبه صالحی
عنوان : از دودکش ستاد انتخاباتی هاشمی نسیم آزادی و عدالت خارج نمی شود .
قبل از هر چیز ضرورت دارد از کوشایی دست اندر کاران اخبار روز تشکر کنم . کوششی که علیرغم خستگی جسم و روان شان ، عرصه ای آزاد در اختیار علاقمندان سایت خود و دیگران ایجاد کرده اند . در مورد نظربرخی ذیل مطلب مزبور ، چیزی ننویسم بهتر است . اما ناچار کوتاه بگویم ؛ رعایت کمی انصاف هم خوب است . رفقای نظردهنده نباید نویسنده یا نظردهنده و بویژه زحمتکشان اخبار روز را مورد عتاب و خشم قرار دهند .
به متن موضوع وارد می شوم .اما در مورد هاشمی یا اکبرشاه کوتاه بنویسم که بدون هرگونه شک و تردید وی شریک تمام سیاست هایی است که حاصل زحمتکش آزارش ، تا امروز ادامه یافته است . نتیجه سیاست های اقتصادی او به محض راهیابی به راست جمهوری ، رشد سرمایه داری و تحکیم رانت خواری بوده و فرزندان سردار سازندگی واضع لقب آقازاده های ویژه خوار بوده و هستند . مطلب « هاشمی یا تقلب ......» اخبار روز جان کلام عملکرد رفسنجانی را در حوزه سیاسی ، دیپلماسی و موضوع هسته ای برشمرده است . وقتی او خود را در جایگاهی تعریف نمی کند و می کوشد تا در قامت قهرمان ملی یا ناجی ملت تصویر شود ، با کمی جسارت پیش بینی خیزبرداشتن هاشمی برای رهبری چندان ذهنی نیز نخواهد بود . بقول اخبار روز هاشمی پرستی او باعث تغییری نخواهد شد . هاشمی پرستی او کیش شخصیتی را در او و همپالکی هایش استحکام بخشیده که حاضر می شود برای تسخیر صندلی رهبری بهر بازی تن در دهد و هر جریان سیاسی را قربانی مطامع بلندپروازانه و نئولیبرالی خود کند . او کماکان خود را صاحب قدرت در ایران می داند . امید که ورود او به بازی انتخابات از رهگذر حمایت احساسی برخی چپ ها و سبزها باعث تحریک او در انتقال بازی انتخابات به کف خیابان های شهرهای بزرگ ایران نشود که چنین وضعیتی مورد پسند جنگ افروزان دول سرمایه داری وتجزیه طلبان اپوزیسیون برانداز خواهد بود . هاشمی به شعار های انتخابات سال ۸۸ و بعد از آن بازنمی گردد . همچنین خواستار رفع حصر موسوی و کر.وبی نخواهد شد . او با ترفندهای ویژه سرمایه داری ، رهبران جنبش سبز را در ذلت نشاند و تا از منزلت و وزتش کاسته نشود . هاشمی وقتی که از موسوی و کروبی دست می کشد . هنگامی از حمایت مطالبات حامیان جنبش سبز صرف نظر میکند فردا که از طریق ما و دیگر رای دهندگان به اندرون قدرت راه یافت ، آنگاه پی خواهیم برد که چگونه اسب تروای او شده ایم . باز می نویسم فریب خوردن برای چپ کم هزینه ایجاد نکرده است .در اوان انقلاب ۵۷ مسحور عدالت خواهی او در تریبون نمازجمعه شدیم .پریروز به گونه ای دیگر ، دیروز در قامت حامی منافع جنبش سبز مسحورش شدیم . این بار فریفته سحر کلام قدرت طلبی او نشویم . مطمئن باشید که از دودکش ستاد هاشی نسیمی به سوی جامعه روشنفکری و سیاسی ایران و بویژه طبقات واقشار زحمتکش میهن مان بیرون نخواهد آمد.
۵۴۲۹۴ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : محمد براتی
عنوان : این فقط یک انتخاب مصلحتی است و نه چیز دیگر!
دوستــان کاربر، اگرآقای هاشمی از شورای نگهبان به سلامت عبور کرد، عاقلانه است که به ایشان رای دهیم، چون آقای هاشمی اینقدر گزیده شده و این قدر جلوی خانواده خود خجالت کشیده...کاری بکند که ناخواستـــه به نفع ملت باشــد، او چون از بسیاری از مسائل پشت پرده خبر دارد، درحال حاضر بهترین فردی است برای مـــچ انداخــتن! واز طرفی همــه ی ما میــدانیــم این آقایان روحانی که زمانی برای ۵ ریال و۱۰ریال بیشتر در مجالس روضــه خوانی گردن کــج میکردند وامام حسین و فرزندانش را طوری میکشتند که دل مادر و مادر بزرگهــای ما بســود و۲ ریال و ۵ریالی هم در گوشــه دستمال بپیچنــد و روی چادر حــایل جداسازی زنانه ومردانه برایشان بگذارند و... امروز حداقل پژو و پژو پارس ســوار میشوند واز منازل شیک واسباب اثاثیــه آنچنانی برخوردارند، ضمن اینکه با این سیاستهــای اینروزهای سپاه و رهبــری همــه ی این مال و اموال را درخطر میبیننــد ونه مال .اموال و اندوختــه های بانکی را در خطر میبیننـــد، بلکه آن اتفاقاتیکــه در زمان وقــوع انقلاب۵۷ افتاد و نیز آن اتفاقاتیکه در انقلابات بهــارعــربی خوانده و شنیده اند...جانشــان را هــم در خطر می بیننــد البتــه خود شخــص آقای هاشمی رفسنجانی و تعــداد زیادی از افراد بیت هــم ایچنــین می اندیشنــد وهمانطوریکه تعدادی زیادی از مردم اینبــار نه از میان بــد وبدتر، بلکـــه از میان خیلی بــد و بسیـــار بد و بد... شخص خیلی بد را انتخاب میکننــد در همان جناح اصولگرا هم این بار برای نجات خود واموال خود به ناچار آقای هاشمی را برمیگزیننــــد، مطمئــن باشیــد حتــا سپــاه و خانواده هایشـــان نیــز جنگ را نمی خواهنـــد، لــذا آنان نیــز چون ملت فکر میکننــد و چون آقای هاشمی را حداقل در این موقعیت می بیننــد... پس به او رای خواهنــد داد،.
۵۴۲٨٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : پروین کرد
عنوان : تمسخر به هیچ وجه
جناب هم قبیله پیروز قصد من خدا نکرده تمسخر بهیچ احدی نبوده و نیست ققط منهم مثل خیلی از ابرانی ها کل الاجمعین این حکومت را مشتی لات و اوباش و همه اشان را سر وته یک کرباس میدانم و امید به ناجی ایران هم در بین این آدمخوان ندارم (شر و ور و در ) را نه به نوشتهء جنابتان بلکه بهمین عمل خون خودرا (رب انار کردن ) همگانی است که بخاطر امری که ازپیش و بدستور اربا بان این حکومت وحوش ساخته و پرداخته شده است و شرکت درین افتضاحات هم جز خود را مفتضح کردن بسود این چاقوکشان نیست همین و همین
۵۴۲۷۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : سینا صدرالعلما
عنوان : دیدگاه اخبار روز ، ره گم کرده عمدی یا غیر عمد؟؟؟
این نوشتار تحلیلی شما بوضوح نشانگر عدم آشنائی شما با مکر و حیله آخوندی و تجربه رذالت ۱۴۰۰ ساله آنان است، یا اینکه عمداً و برای ره گم کردن ملت از این راه سوخت رسانی بماشین جنایات رژیم است؟!
با این تحلیل بملت چنین تداعی میشود که رفسنجانی با سیدعلی چلاق بظاهر اختلافاتی دارند که از ابتدایش اصلاً و ابداً چنین نبوده است و نیست و منبعد هم نخواهد بود و این نشان بارز و غیرقابل انکار تبانی رذیلانه آخوندی و بیشرفگری بی انتهای آنان است؟!
شما حداقل باید آخرین حکم صادره از سوی جلاد چلاق برای ابقای ریاست تشخیص مصلحت نظام را به نمایش و تحلیل بگذارید تا بلکه آنهم بلکه به عمق این بیشرفگری و رذالت آخوندی پی ببرید؟! اما با نهایت تأسف گمان من چیز دیگریست که چنانچه صحت داشته باشد نشانگر عمق و ژرفای خباثت و دنائت مزدوران است؟!
این دو با رذالتی ناب و چشمگیر چنان ماهرانه به چشم ملت و مخالفین خاک میپاشند که نهایتش تحلیل های نا درست اینچنینی در صفحات به اصطلاح مخالفین است؟! اصلاً میفهمید تشخیص مصلحت نظام یعنی چی؟
این اراذل و اوباش آخوندی چنان در بکارگیری ترفندهای رذیلانه و هولناک آخوندی در طی ۱۴۰۰ سال تجربه اندوخته اند که اکثر تحلیلگران ریز و درشت در دام به اصطلاخ اختلافات بظاهر آنا گرفتار آمده اند و نمیتوانند درک کنند که این اختلافات تداعی شده صرفاً برای تحمیق یک ملت مسحور شده به باورش بهترین کارآیی را دارد؟!
جای تأسف است که عده ای قلیل از فرهیختگان هم به این دام گرفتار آمده اند و لاجرم برای پیشبرد اهداف سخیف و هولناک آخوندی به ماشین تحمیق سازی آنان از طریق طرح دیدگاه های گاه عجیب سوخت میرسانند؟!
بیجهت نیست که گفته شده:
آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند.
والسلام
۵۴۲۶۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : " کس له درد کس خوردار نیه ".
" شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل!!!!! و این تیپ شر و ور و در....".
گمان دارم که سرکار خانم پروین, هم قبیله و هم ولایتی بنده عرایض مرا تقلید و تمسخر فرموده و سپس بیاناتی فرموده اند که نمیدانم در تکذیب و یا تائید گفتار بنده است.
این مرا بیاد داستان الکنی میاندازد که از بقال پنیر خواست و بقال هنگام تحویل، بزبان الکن گفت بفررررمایید. همزمان مشتری دیگر همان تقاضا کرد و بقال بدون لکنت گفت بفرمائید. الکن به اعتراض گفت که بقال تقلید او را درآورده است و بقال به لکنت
جواب داد که خیر، تقلید آندیگری را درآورده است. " به دل نباید بد آورد ". ایشان شاید دیگران را تمسخر فرموده اند.
منظور از عرایض بنده روشن است که انشاالله ما هنوز رو به قبله دراز نشده ایم که رئیس جمهور " تغییر", مجلس ختم ما را برچیند و گرچه هنوز " کس دیار نیه" ولی انشاالله " در باره خبر مرگ ما بسیار غلو شده است ". ولی خب من چه میدانم. " کس له درد کس خوردار نیه ".
۵۴۲۶۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : پروین کرد
عنوان : شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل!!!!! و این تیپ شر و ور و در .. و کجائیم و کی بهوش میآییم ما ((مردم))؟؟؟
غلط کرد م ((مردم )) نه / چرا که مردم یا (عوام الناس ) نه فقط در کشور مسلمان و شیعیی( مقلد میمونی وار ایرانی) / که در کشورهای بیش از ۲۰۰سال (دموکراسی زدهء غربی) هم خیلی راحت به بازی گرفته و به رنگ روز قواد بازار جهانی حتئ در ین دنیای انقلاب (اطلاعات) در میآیند و جای هیچگونه تعجب هم نیست . اما ایرانی خود خدا بین جدای از هر گونه گون برتری طلبیهای(( ما اینمان ها )) و فروش فیس و چس ملیتی هویتی بر یکدیگر / هنوز و بعد از ۳۴ سال داغ و دار و درفش و تکلیف و امر و نهی / در چارچوب حکومتی خداوندی و نه زمینی که آدمهایش چه گرسنه چه سیر حداقل راه رونده در روی زمین هستند : چرا خودرا موظف به خود مفتضح کردن درین افتضاحات اسلامی ۳۴ ساله میداند و از عصبیت بقول همولایتیهای من (خون خودرا تبدیل به رب انار ) مینمایند ؟ ما چه ندانیم و چه خودرا بعمد وبرای (مایه) به نفهمی بزنیم / حداقل می دانیم که دین یعنی آمر تکالیف خداوندی درروی زمین و هر آنکس که پا را ازین حیطه برون بگذارد به تناسب احکام خداوندی مجازات میشود / حال اگر کره بزی از تبار پاسداران همین (حاکمیت خداوندی برزمین) تیز از خود برون شدن پس میدهد و میگوید ( اسلام دیگه جواب نمیده و چند سال پیش از آن قرآن را بر دست زنان غیر محجبه و همراه دف و نی در تالار رودکی (( تشییع) کرد! ! چرا نمیبایست افاضاتش را هر قدر هممستر بین مآبانه) باشد کمترین وقعی ننهاد ؟ میگویند در زمان لافاو (سیل) آدم بهر تخته پاره و آشغالی پناه میبرد مگر نه ؟
۵۴۲۱٣ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : جیج غانی
عنوان : آقای تابان؛
خسته نباشی، قلمت پر جوهر و قدمت استوار باد!
۵۴۱۶۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : کشتی نشسته
جناب حسینی،
ممنون از یاد آوری. امید که حافظ درست تر گفته باشد. کشتی نشسته با غریق خیلی فاصله دارد.
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل - کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
بهر حال سبکباران ساحل ها اگر هم بخواهند ، جز فریاد کاری از دستشان بر نمیآید.
۵۴۱٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : کمال حسینی
عنوان : یک نفر درآب دارد می سپارد جان
من هم قبول دارم که از هاشمی نباید انتظار معجزه داشت ولی من موافق رای دادن به او هستم ، من خوشحالم فردی همچون هاشمی با جایگاهی که در حاکمیت دارد به خاتمی خود را نزدیکتر میداند تا مصباح یزدی و شرکا .من هم قبول دارم که بدون تغیرات در سیاست های کلان کشور هیچ مشگلی از جمله مشگل برنامه هسته ای و تحریم ها حل نخواهد شد ، ازنظر من وجود هاشمی در جایگاه ریاست جمهوری می تواند ما را به این هدف نزدیکتر کند.تضمینی وجود ندارد که دوباره در انتخابات تقلب نکنند ولی من احتمال آن را کم می دانم و نمیدانم آلترناتیو شرکت نکردن چیست .وخامت شرایط کشور ما به حدی است که از نظر من باید از هر امکانی برای خروج از این بحران استفاده کرد .ایران ما و ساکنان آن به غریقی می مانند که در شعر زیبای نیما یوشیج "آی آدمها " از آن یاد شده است :
آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
یک نفر درآب دارد می سپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
آن زمان که مست هستید از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا توانایی بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ می بندید
بر کمر هاتان کمربند
در چه هنگامی بگویم من ؟
یک نفردر آب دارد می کند بیهوده جان قربان
آی آدمها که در ساحل بساط دلگشا دارید
نان به سفره ، جامه تان بر تن ؛
یک نفر در آب می خواند شما
موج سنگین را به دست خسته می کوبد
باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده
سایه هاتان را ز راه دور دیده
آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بی تابیش افزون
می کند زین آبها بیرون
گاه سر ، گه پا
آی آدمها !
او ز راه دور این کهنه جهان را باز می پاید ،
می زند فریاد و امید کمک دارد
ای آدمها که روی ساحل آرام در کار تما شا یید !
موج می کوبد به روی ساحل خاموش
پخش می گردد چنان مستی به جای افتاده .بس مدهوش
می رود نعره زنان .وین بانگ باز از دور می آ ید :
آی آدم ها ...............
و صدای باد هر دم دلگزا تر ،
در صدای باد بانگ او رها تر
ازمیان آبهای دور و نزدیک
باز در گوش این نداها
آی آدمها ...............
کمال حسینی
۵۴۱۲۰ - تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : مراجعه کننده
عنوان : اصلاح طلبی؟؟؟؟
این دوجمله در گیومه بدون هیچ کم و کاست از سه خط اول مقاله تان اخذ شده:
"اصلاح طلبان در حال پوشاندن لباس «قهرمان ملی» و «ناجی ملت» بر تن علی اکبر هاشمی رفسنجانی هستند، همان طور که انتظار می رفت. انگار آن ها عادت نکرده اند در سیاست «اصلاح طلب» باشند و روش های معتدل و قابل قبولی را در پیش بگیرند."
با احترام به شما باید بگویم که اگر چه شما خود به رفسنجانی باور نداشته، اما چنانچه از جمله ی دومتان در بالا مشهود است همچنان به جریان اصلاح طلبی و اصولا اصلاح طلبی در این نطام باور یا بهتر بگویم توهم دارید. اصلاح طلبی؟ روشهای معتدل و قابل قبول؟ در چه سیستمی و توسط چه کسانی؟
۵۴۱۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : بابک مهرانی
عنوان : برای «حمید اشرف»
بیاد داشته باشیم که درصد مشارکت مردم مطابق آمار حکومتی از سال ۵۸ تا ۸۸ عبارت است از : ۶۸-۶۵-۷۵-۵۷-۵۵-۵۱-۸۰-۶۷-(سال ۸۴ دور اول ۶۳ - دور دوم ۶۰) -۸۵ ( از مقاله خوب عمار ملکی - خبرنامه گویا)
کاربر بی دقتی با امضای «حمید اشرف» بدون مطالعه ، مراجعه ، دقت و امانت مطلبی نوشته که غیر مسئولانه می باشد. ایشان مشخص نکرده منظورش از «ما » کیست که میفرماید: « این اولین بار نیست که آقای رفسنجانی مورد انتخاب «ما» قرار می گیرد.»
بسیار مشمئز کننده است که برای «اثبات» ادعای فوق نیز ادامه میدهد و میگوید : « اگر بخاطر آورید در سال ۸۴ هم «ما» ( من ) در دور دوم به ایشان رای داریم ...»
مثل اینکه این نوشته را «ابراهیم نبوی » و شرکاء نوشته باشند که «مشهور » بودند. دستی در رسانه های آن زمان داشتند و خیلی از شکست رفسنجانی عصبی شدند. بدون اینکه اطلاعی از روانشناسی اجتماعی و نقش لایه های مختلف اجتماعی داشته باشند. با ادعای موهوم علیه خط تحریم تبلیغ نمودند. بماند که مردم کار خودشان را می کردند.
این حضرت «حمید اشرف » با این جعلیات، با آه جگر سوزی میگوید: « کاش آنان که در آن ایام ایرانیان با نوع نگاه شما بر تردیدهایشان غلبه می کردند و با رای باو ( بخوان رفسنجانی) امکان روی کار آمدن پدیده ای چون احمدی نژاد را از او می گرفتند. »
البته حافظه تاریخی «حمید اشرف» آنقدر ضعیف است که فراموش می کند مردم با میزان شرکت ۸۵ درصدی در انتخابات در سال ۸۸ میخواستند که احمدی نژاد دوباره انتصاب نشود ولی دیو جماران هر چه داشت به میدان آورد.
بهر صورت با این مقدمه چینی آبکی ، رهنمود خود را صادر مینماید: « امید که عقلانیت و مصلحت اینبار در مقابل این گونه منزه طلبی ها پیروز شود ومرددها وارد صحنه شوند .» تو گوئی رهبر ، شورای نگهبان ، وزارت کشور،سپاه و تمام باند های حکومتی همه و همه آماده خدمتند تا «حمید اشرف» و یارانش برای پیروزی «ناجی » کشور به صندوق ها روانه شوند.
اما برای اینکه «حمید اشرف» بتواند برای دفعات بعد دقیق تر بنویسد به چند نکته اشاره میکنم.
- درصد مشارکت مردم مطابق آمار حکومتی از سال ۵۸ تا ۸۸ عبارت است از : ۶۸-۶۵-۷۵-۵۷-۵۵-۵۱-۸۰-۶۷-(سال ۸۴ دور اول ۶۳ - دور دوم ۶۰ )- ۸۵
- در سال ۷۶ و ۸۸ بخش هایی از مردم در انتخابات شرکت کردند که در هیچ دوره ء دیگری شرکت نکردند حتی در سال ۸۰ که آقای خاتمی مجدد انتخاب شد( میزان مشارکت ۶۷ درصد) این هموطنان ایرانی ما که در حماسه های سال ۷۶ و ۸۸ برای تغییر شرکت کردند کیانند ؟
- باید دید چه عواملی باعث شد که این هموطنان میلیونی ما چرا در سال ۸۰ و ۸۴ رغبتی به شرکت در انتخابات نشان ندادند.
- ساده اندیشی می باشد که حرفها و روضه های اصلاح طلبان حکومتی و بی عملی آنها و دنباله روان آنها در داخل و خارج از کشور را قبول کرد که مشی تحریم باعث رکود میزان شرکت در انتخابات بعداز ۷۶ و بخصوص ۸۴بود.
- باید به این سئوال کلیدی پاسخ داد که هموطنان ما که در هیچ دوره ای در انتخابات شرکت نکردند چرا و تحت کدام مکانیسمی در سال ۷۶ و ۸۸ وارد صحنه شدند؟ آیا متاثر از تحلیلهای اصلاح طلبان حکومتی و دنباله روان آنها بودند ؟ یا برای تغییر با به صحنه گذاشتند؟
آقای «حمید اشرف » فراموش نکنید که اعتراضات بحق مردم و دانشجویان هم در سال ۷۶ و هم بعداز تقلب سال ۸۸ به شمال شهری ها مربوط شد. -این ها بگفتم که اب را بیش از این گل آلود نکنید.
شرائط امروز ایران بکلی با دوره های گذشته فرق دارد. شما مطابق منشور حقوق بشر حق دارید از هر کدام از کاندیدا ها حمایت وبرای آنها تبلیغ نمائید
ولی بگوش باشید و آمار میزان شرکت مردم در دوره های گذشته را مد نظر داشته باشد . مردمی که در سال ۷۶ و ۸۸ به صحنه آمدند در ایران هستند و خیلی نزدیکتراز شما و من با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند و هیچکس نمی تواند آنها را به شرکت در انتخابات ترغیب یا دور کند.
ما بعداز دوم خرداد ۷۶ با نهیب مردم بیدار شدیم و با رستاخیز ۸۸ از مردم نیرو وجان تازه گرفتیم. اجازه دهید مردم با ابتکار و خلاقیت خود مسیر مناسبی برای یافتن نفوذ برای تغییر در شرائط پیدا کنند. وظیفه ء ما حمایت از آنها ست.
بابک مهرانی
جمهوریخواه
۵۴۰۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : علی قدیمی
عنوان : مخالفان نظام مقصراند
بنظر من این خطاست که از نظام اسلامی انتظار ازادی انتخابات داشته باشیم .انچنان که نظام میگوید حفظ نظام واجبتر است حتا اگر اصول ان زیر پا گذاشته شود .مخالفان نظام متاسفانه در طول ۳۰ سال گذشته به یک توافق برای ازادی انتخابات ازاد و یا گذاشتن یک اعتصاب عمومی در ایران هرگز رایزنی نکردند.
بخش مهم این مخالفان خود را در باتلاق عراق سرگردان کرده و انتظاری جز فرمانرداری دیگران ندارد.مجاهدان رجوی.
بخش های غیر دینی مخالفان نظام اگاه و نااگاه خود را اسیر شعا رملیتهای تحت ستم کرده و مسئله انها استقلال و جدائی کامل از ایران است و هرگز به کا رمشترک نیازی ندیدند.برای ما مهم نبود رئیس جمهو رما یک کورد و یا یک اذری باشد.
جریان چپ به خطا اهداف اجتماعی خود را قربانی ترس از امدن سلطنت به ایران کرد و در این راه مدافع ترسو ترین اخوند زمان خاتمی شد ود رحقیقت از نامزدی او دفاع کرد و این بار به اکبر خوشامد میگوید.
ترس از با زگشت سلطنت به ایران و مخالفت با امپریالسیم جهانخوار و مخالفت با رابطه با امریکا بدون شک میدان را برای گستاخی اخوندها باز گذاشت و راه را برای انتخابات ازاد بست.
بر خلاف ادعای ان هم وطن توده ای که گفت ما در ایران فردی هم وزن و همسنگ رفسنجانی نداریم من ادعا میکنم که خیر این چنین نیست ما در ایران و برون مرز افرادی بمراتب مدبر تر و لایق تر و مهمتر از همه میهن پرست و ازادی خواه داریم که بخاطر سیاست های ذکرشده دربالا از بکا رگیری انها در کار سیاست و اقتصاد درمانده شده ایم.
مخالفان نظام در حقیقت راه فرار به جلو را انتخاب کردند و بجای دادن نامزد مشترک و اصرار بر ازادی انتخابات ودر صورت فرمایشی شدن تحریم انتخابات را باید عملی میکردند.
.
۵۴۰۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : کیوان ش
عنوان : مریدان انبوه رفسنجانی تنها بعد از یک روز
در پای همین نوشته و نوشته های مشابه نوشتم که تا خیل عظیم "روشنفکران" در تاریکخانه-فراموشخانه عمدی نشسته اند، هیچ فرجی از نجات از هیولای اسلامی حاکم بر سرزمینمان نیست. به نظر های گذاشته شده در پای این نوشته با دقت رجوع کنید تا متوجه شوید فرهنگ جهالت اسلامی تا کجا رسوخ کرده و یک روز بعد از ثبت نام رفسنجانی (نه هاشمی که عده ای بعمد میخواهند نام منحوس رفسنجانی که در تمامی کشتار ها و ترور ها نقش اول را داشته و بدستور او انجام گرفته، به فراموشی بسپارند) سرسپرده گان این روباه مکار از جعبه مارگیری اسلام عزیز انواع اقسام دلایلی که حتی مرده هم در قبر از شنیدن آنها خنده اش میگیرد، میاورند که اری باید رفت به رفسنجانی رای داد چرا که والا اینطور میشود و آنطور و برای خالی نبودن عریضه و ادعای مردمی و روشنفکر بودن، جمله تیلیغاتی "اری همه به عملکرد و سابقه رفسنجانی واقفیم، اما برای نجات کشور، مرگ روزانه مردم، برون رفتن و از شرایط فاجعه بار" و از این نوع خوراک تبلیغات اسلامی، چاره ای نیست و باید به این تروریست مکار رای داد. کسی چه میداند، غلبه فرهنگ اسلامی-بازاری بر این عده و درک کاسبکارانه، ناشی از سرمایه دهها هزار میلیاردی این آدمخوار و خانواده اش و پخش بخشی از آن به از ما بهتران است. هیچ عملی بدون دلیل نیست و مسلمن این جماعت بدون چشمداشت قلم را نمیچرخانند
اما یک خواهش از مسئولین محترم سایت: شما چه حال موافق باشید یا مخالف، بهر حال زمانی دل در گرو راه فدایی داشتید و احترام بسیاری به زنده یاد حمید اشرف داشتید، لطفن حتی بخاطر آن سالها هم که شده نگذارید یک شیفته رژیم اسلامی و رفسنجانی نام پاک حمید اشرف را بر خود نهد و از نکبت رژیم اسلامی و آدمشکانش حمایت کند. با تشکر و سپاس
۵۴۰۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : پنهان
عنوان : باید نترسید ولی هوشیار و فعال و مسوول بود و فعالیت کرد و مدام به چالش کشید!
مشکل اکثر ما در ماندن در گل و مرداب گذشته است. این شده فرهنگ قالب ما ایرانیها! آنقدر در تحلیل و فهم گذشته غوطه ور میشویم و سرگردان میمانیم که از حال و آینده غافل میشویم. گذشته را میپرستیم، حال را درک نمیکنیم و از آینده هراس داریم. دنبال بهانه ای هستیم تا کل یک حرکت و یا عمل جمعی را رد کنیم. گفتن "نگفتم شکست میخوری؟!" برای ما از هر کنش اجتماعی و سیاسی مهمتر و بالاتر است. علت و مصیبت را باید در همان ریشه های خطا پذیر نبودن و معصومیت امامان و اولیای دین شیعه جستجو کرد.
برای عمل و تجربه و علم ارزش چندانی قائل نیستیم. ما اساسا از تجربه و شکست میترسیم. از به چالش کشیدن شکست که نپرس! در هیچ کامنتی صحبت از تقدیر و ستایش تجربه نیست. فقط افراد سیاسی یا تقدیر و یا تخریب میشوند. به همین دلیل از تکرار تجربیات هراس داریم. به خاطر شکست ظاهری جنبش سبز و شکست تلخ و ناکام انقلاب ویا واقعه ۵۷ مار گزیده شده و از هر گونه مشارکتی سیاسی و اجتماعی پرهیز میکنیم. فکر میکنیم همه تجربه ها مثل هم هستند. به همین دلیل بجای استفاده ابزاری از روبه مکار رژیم از هر روباهی می ترسیم. بجای مقابله و به چالش کشیدن آخوند و مکر آخوند از رویا رویی با آخوند میترسیم.
از تنها گزینه پیشه رو که شاید دریچه ای نو بسوی دموکراسی باز کند باید حداکثر استفاده ابزاری را کرد. واقعیت این است که سیاست و کارنامه و حرفهای دوپهلوی او حاکی از این حقیقت است که وی تنها برای مردم پا به میدان نمیگذارد. تنها گذاشتن مردم در جنبش سبز مصداق عملی روش هاشمی سیاستمدار است. رفیق نیمه راه همه جناحها. اگر رقیب سرسخت و دردسر ساز ابدی رهبر و بیت او، یعنی مشایی نماینده دولتیها، کاندید نمیشد، او هم بعد از گرفتنن چراغ سبز رهبر، خودرا اینچنین دیروقت کاندید نمیکرد. گویا از بیت به او زنگ میزنند که ای هاشمی چه نشسته ای که رقیبت مشایی دارد ثبت نام میکند. رقیب سرسخت هاشمی مشایی خواهد بود و ماموریت او هم جلوگیری از پیروزی مشایی است. هاشمی درواقع به رهبری قدرت مانور بیشتری بخشیده. دستگاه رهبری برای تقلب و مهندسی آرا در موقعیت بهتری قرار دارد. چون اگر تقلبی هم پیش آید، هاشمی شکایتش را فقط تقدیم خدایش میکند و مانند موسوی برای رهبرش فتنه ساز نمیشود. پس رهبر از این نظر هم از طرف هاشمی کاملن خاطر جمع است. در مورد مشایی اما اوضاع تقلب کمتر قابل پیش بینی است چون پای احمدی نژاد سمج هم درمیان است و او ثابت کرده که در آبروریزی از هر حربه ای بهره میبرد. دغدغه اصلی رهبر رئیس جمهور شدن مشایی است، چون او تهدید اصلی برای مرجعیت و ولایت او و آخوندهاست و صحبت از دین ایرانی بدون ولایت آخوند میکند. پس میتوان بظاهر نتیجه گرفت که هاشمی برای حفظ نظام و مشایی برای حذف نظام و رهبر میایند. اگر او فقط یک کار را بتواند نهادینه کند، خدمت بزرگی انجام داده. اگر فقط بتواند روند همه انتخابات را سالم و مستقل و نهادینه کند، بزرگترین خدمت را به مردم کرده است.
۵۴۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : اصغر الهیاری
عنوان : انتخابات غیر آزاد و «اجباری »
نمی توانم در مقایسه شرائط ایران با دوران نطام های نکبت بار تاریخ مثل فاشیسم هیتلری و نژاد پرستی آفریقا جنوبی و صهیونیسم اسرائیل ترید نشان دهم.
سعی می کنم خلاصه ء تک پرده ای های ترس و نکبت را بنویسم ، که برتولت برشت به تشریح شخصیت یکی از افسران اس اس می پردازد؛ پسر جوانی ، برادر خدمتکار افسر اس اس بود. برای دیدار خواهرش بخانه ء افسر آمده بود. افسر اس اس بنا بر کنجکاوی از برادر خدمتکار می پرسد: چه کار می کنی ؟
پسر جوان : بیکارم
افسر اس اس :چرا ؟ برو داوطلب شو و در اردوگاه «کار اجباری» ثبت نام کن .
پسر جوان : از کار اجباری خوشم نمیاید.
افسر اس اس : بهتر خودت بروی و داوطلبانه «کار اجباری» را قبول کنی وگرنه مجبور میشوی که بروی این کار را بکنی !
پسر جوان : هرچی میخواهد بشود.
افسر اس اس : گوش کن تا برایت توضیح دهم شاید منصرف شوی
افسر می پرسد:آیا می توان یک قاشق خردل به این این گربه بخوراند ؟ معلومه نمیشه ! گربه خردل را نمی خورد و تف می کنه .
ببین من کاری می کنم که گربه خردل مجبور بشه «داوطلبانه» و با ولع بخورد.
افسر رفت از آشپزخانه شیشه ء خردل را با یک قاشق آورد . گربه را صدا کرد و آنرا روی پایش گذاشت و کمی با گربه بازی کرد و با قاشق از شیشه خردل برداشت و با مهارت در ماتحت گربه فرو کرد.
گربه که بخاطر سوزش ماتحتش جیغ میکشید شروع به لیسیدن ماتحت خود کرد تا راحت شود و تمام خردل را اجبارا لیسید .
افسر اس اس رو به پسر جوان کرد و گفت: دیدی که چگونه گربه مجبور شد قاشق خردل را «داوطلبانه » بالا بکشد.
جو عجیبی در خانه حکمفرما میشود و پسر جوان ترجیح می دهد که خانهء افسر را ترک کند.
افسر اس اس در هنگام مشایعت ، با دست خود به پشت پسرجوان می زند که با گچ علامت صلیب را بر کت او می نشاند و میگوید: بهتر است بروی ثبت نام کنی .
پسر جوان از خانه خارج میشود و بعداز مسافتی ماموران گشتاپو با دیدن علامت صلیب شکسته بر پشت او دستگیرش می کنند.
جمهوری اسلامی در طول ۳۵ سال با باندهای مذهبی بد، بدتر و بدترین خود شرائطی بوجود آورده که مردم مجبور شوند برای «تخفیف » درد ها و خسارات بین باندهای فاسد وجنایتکار حکومت «بلکه» از باند های بد «حمایت » کنند تا شرائط بین زندگی و مرگ به مرگ نیانجامد. شرکت در انتخابات هم یکی از راه های تخفیف درد ها ست که استثنائا یکی دوبار جواب داده است . در سال ۸۸ که با فاجعه انجامید.
مردم آگاه در مخمصه ء عجیبی اسیر شده اند با هم بیاندیشیم.
۵۴۰۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : ارژنگ غربی
عنوان : جانا سخن از دل ایرانیان ازاده می گوئی
ارزنده ترین تحلیل منطقی است.ایا در طول ۳۵ سال حکومت اسلامی، جنایتی در رژیم بوده است که دست رفسنجانی به ان الوده نباشد چه مستقیم و چه غیر مستقیم؟ آقایان از ترس مردن خودکشی کردن راه علاج نیست،رای به رفسنجانی خودکشی ست.
۵۴۰۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : حمید اشرف
عنوان : آین اولین بار نیست
دوستان عزیز این اولین بار نیست که آقای رفسنجانی مورد انتخاب ما قرار می گیرد اگر بیاد بیاورید در سال ۸۴ هم ما (من)در دور دوم به ایشان رای دادیم کاش آنان که در آن ایام ایرانیان با نوع نگاه شما برتردیدهایشان غلبه می کردند وبا رای باو امکان روی کار آمدن پدیده ای چون احمدی نژاد را ازاو می گرفتند امید که عقلانیت ومصلحت اینبار در مقابل این گونه منزه طلبی ها پیروز شود ومرددها وارد صحنه شوند .
۵۴۰۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : محسن ط
عنوان : راه حل ارائه دهید!
دوستان اخبار روز! تقلب ۸۸ تنها "حساب باز" در تاریخ ملت ما نیست. غارت میلیاردها دلار تنها در دوران هشت ساله اخیر، قتل های زنجیره ای، کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷ و ... "حساب های باز" دیگر هستند.
آیا باید تا "بسته شدن" این حساب ها مردم را به خانه نشینی دعوت کرد؟
آیا باید پهلوانی پیدا شود که با شعار سرنگونی وارد عرصه ریاست جمهوری شود؟
چه کار باید کرد؟
خیلی روراست بگویم اگر سناریوی تصاحب کرسی ریاست جمهوری توسط مشایی، کاندیدای مصباح و یا کسی که مورد نظر ولی فقیه و سپاه باشد را متصور شویم و سپس کمی به عواقب ملی و فراملی آن بیاندیشیم، ورود هاشمی رفسنجانی به عرصه (با وجود همه گذشته ای که مورد تایید من و شما و بسیاری دیگر نیست) را باید هم قامت یک ناجی (حداقل در کوتاه مدت) دید!
اگر توطئه های قابل پیش بینی و غیر قابل پیش بینی حاکمیت برای تثبیت سلطه کامل نظامیان بر کشور با چاشنی دعوت به انفعال "اپوزیسیون" همراه شود، از دید بنده فاجعه ای نابخشودنی خواهد بود، که آیندگان از کنار آن به هیچ عنوان عبور نخواهند کرد.
۵۴۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : الغریق یتشبث بکل حشیش
اخبار روز ظاهرا روی دنده ایدآلیستی افتاده و - ظاهرا از راه دور - میپرسد " مساله ی بزرگ این انتخابات چه باید باشد؟ حمایت از هاشمی یا اعتراض به دزدیده شدن رای های سال ۸۸ و کشته شدگان آن؟ ".
بقول خبرگزاری ها ، خبرنگار حاضر در صحنه ، جناب شاکری " گزارش میکند " که ملت در این دریای مواج و توفانی در حال یتشبث بکل حشیش (شاخه خشکیده ) است. حال این شاخه موجب نجات او خواهد شد یا نه مساله دیگریست. پرسش را با پرسش پاسخ دادن اینست که آیا شما شاخه خشکیده بهتری سراغ دارید؟
۵۴۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : جنبش شکست نخوردگان
عنوان : بحران آخر جمهوری اسلامی؟
به نظر می رسد که این دیگر آخرین بحران جمهوری اسلامی باشد. علت آن نیز این است که در ۳۰ سال گذشته، ما هیچوقت با چنین لشگر عظیم گرسنگان روبرو نبوده ایم. رفسنجانی نه تنها نخواهد توانست رژِیم را نجات دهد، بلکه خود بر بحرانهای آن خواهد افزود. برای مردم بهترین فرصت بوجود آمده است تا پیروزی هر باندی را تقلب اعلام کنند و به بهانه اعتراض به نتایج انتخابات به خیابان بیایند. اگر این اتفاق هم نیافتد، پایان انتخابات ، آغاز تصفیه حسابهای خونین در میان باندهای حاکم خواهد بود. این نیز فرصت مناسب دیگری برای مردم بوجود خواهد آورد. جمهوری اسلامی را اینبار بطور واقعی امدادهای غیبی میتواند از خطر سرنگونی نجات بدهد.
۵۴۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : نامی شاکری
عنوان : خانه خرابی مردم ایران ...
اخبار روز عزیز!
شما بهتر از من می دانید که " وضعیت " سیاسی در ایران لحظه به لحظه در تغییر است . اوضاع آنقدر سیال است که حتی هنوز با اطمینان نمی توان گفت که نامزدهای نهایی که ها خواهند بود و حتی نمی توان از برگزاری انتخابات اطمینان داشت . بدون تردید این بی سابقه ترین وضعیت سیاسی این سی و سه سال اخیر است و به گمان من ، همه را از جنبش سبز داریم . جنبشی که پیش و بیش از هر چیز ریشه در رویکرد اصلاح طالبانه به حوزه ی قدرت و سیاست در ایران دارد. رویکردی که به علل مختلف اقبال عمومی یافت .
اما به این پرسش که :" مساله ی بزرگ انتخابات ایران چه باید باشد ؟" من با این پرسش برخورد می کنم : مساله ی بزرگ انتخابات ایران چه هست ؟ و پاسخ ساده و صریحی برای این پرسش وجود دارد : خانه خرابی مردم ایران حتی نباید یک روز دیگر ادامه یابد ! همین ! مجامله ای در کار نیست دوستان ! سخن از "خانه خرابی" مردم در میان است و در این صحنه می توان هم حساب انتخابات ۸۸ و آرای غارت شده را مفتوح دانست ، هم از اعتبار آن مردان و زنان دربند (از مهندس موسوی تا همسایه ی گمنام من در همین نزدیکی) غافل نشد و هم به دامان سانتی مانتالیسم " صل الا محمد ناجی ملت آمد" نیفتاد و هم ...
اگر در بر همین پاشنه ای که شروع به چرخیدن کرده بچرخد، باید رفت و به هاشمی هم رای داد . در این دو- سه روزه هم نه در میان دوستان اصلاح طلبم و نه در میان مردم تهران ندیده ام که کسی از "خوبی های حاج آقا " داد سخن دهد. هرچه هست از " ضرورت حضور حاج آقا " در این اوضاع و احوال است .
بگذارید یک نکته ی دیگر را هم یادآور شوم . آقای هاشمی از مریخ نیامده که نشناسیمش . از این نظر او گزینه ی فوق العاده ای است . جیک و پوکش را می دانیم . هیچ دغل و شعبده ای هم در میان نیست . به نظر من می توان آخرین خطبه ی نماز جمعه ی او را دم دست ترین میثاق بین او و مردم دانست . او در این چهار سال ، تحت اینهمه فشار به آن میثاق پایبند مانده . اگر این حرف درست باشد چرا از او پایبندی به همان میثاق را نخواهیم و در آن چارچوب از او حمایت نکنیم؟
۵۴۰۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : کیوان ش
عنوان : توهم در میان چه کسانی هست؟
بنظر میرسد این توهم و حتی همکاری و هم منافعی بوده که نیروهای "سرنگون نه طلب" و مبارزه "صلح آمیز" با آدمکشان و آدمخوران (همفکران ابوصفر که قلب سرباز سوری را درآورد و خورد) را بهم وصل کرده و های و هوی های "دمکرات" منشانه آنها برای همکاری با "همه" نیروها و افراد برای سالهای سال گوش فلک را کر کرده بود. هر نیمه آگاهی از مسائل ایران بخوبی میداند که ابدا هیچ فرقی بین چماقداران و شکنجه گران خط امامی سابق و "اصلاح طلب" امروزی با دیگر جناح های غارتگر و آدمکش اسلامی ندارند. همگی آنها ۳۳ سال هست که زندانی، شکنجه، تجاوز، اعدام و چپاول کار روزانه آنها و از اصول دین آنهاست. سری به ساختمان های خریداری شده همگی این شبه آدم ها در تورنتو، وانکور و جا جای کشور های اروپایی و آمریکا بزنید تا خواب غفلت ناشی از "دمکرات" منشی کاذب و بی محتوی را از سر مبلغین این شبه انسان ها بردارید. آنها در اعمال و کردارشان هیچ شبهه و شکی ندارند، شبهه و شک از آن باصطلاح اپوریسیون شیفته اسلام عزیز هست که هر بار میخواهند قبای اینها را لایه لایه کرده و از آدمخوار، آدم بسازند. زیاد هم نگران موسوی و کروبی نباشید؛همین روزها هست که آنها هم برای حفظ نکبت رژیم اسلامی اعلامیه میدهند و از امدن "سردار سازندگی" استقبال میکنند.
۵۴۰٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : ن م
عنوان : شورای نگهبان
خامنه ای با طرح نقشه بسیار حساب شده ، رفسنجانی و مشائی را در شورای نگهبان رد صلاحیت خواهد کرد تا نه سیخ بسوزد ونه کباب ! اما رفسنجانی اگر رد صلاحیت بشود ، برای همیشه به مرگ سیاسی خواهد پیوست!
۵۴۰٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : دریادل توانا
عنوان : خود را باور کنیم جنبش آزادیخواهی مردم ایران قدرتمند تراز آنست که تاکنون نشان داده است
دوستان ، تاریخ را مرور کنیم روحانیون حاکم بر ایران امروز
در کدام مقطع از جنبش ضد استبدادی و حتی جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران (سبز) " فریب و نیرنگ " را در خدمت تحکیم استبداد دینی و غارت و حیف ومیل اموال عمومی استفاده نکردند؟
در کدامین زمان با احترام به حقوق آحاد جامعه ، فضا را برای خردورزی در سیاست و مشارکت نخبگان و روشنفکران دگر اندیش اعم از دینی و غیر دینی مساعد ساختند ؟ آیا همیشه با تقلب رای و نظر مردم را نادیده نگرفتند؟ و حتی اعتراض مردم به تقلب را با سرب داغ و انواع شکنجه ها پاسخ نگفتند؟
به راستی چه نشانی از تغییر در این نگرش حکام جمهوری اسلامی دیده ایم؟
واقعیت آنست که همواره از نیروهای نظامی و امنیتی و همه اهرمها برای شناخت نیروهای آزادیخواه و آنگاه سرکوب گسترده آنها استفاده کردند تا جائیکه با گذشت زمان استبدادی دینی و خشن را با حاکمیت مطلق ولی فقیه و حزب پادگانی سامان دادند !!
در همه این دوران این کاندیداها در مقام بازجو ، نظامی ، وکیل و وزیر و رئیس جمهور صاحب منصب بوده اند . و نقشی بارز در ایجاد وضعیت موجود داشته اند!!
به راستی سکوت مرموز فرماندهان تبهکار سپاه به چه معنائی است؟ آیا خیال آنها از مهندسی انتخابات و نتیجه آن آسوده شده است؟ در پشت صحنه بر روی چه کسی تفاهم کرده اند؟
با اینهمه می پذیریم که سیاست عرصه تغییر است و انسان سیاست ورز تغییر پذیر، چنانکه خود ما نیز در این سالها نگاهمان دگرگون شده است . اما فریب نخوریم که گرایشات رفسنجانی و....... در این سالها فقط برای حفظ نظام اسلامی بوده و اختلافش با ولی فقیه بر سر روش بهترحفظ نظام دینی حاکم بوده است نه حقوق مردم!!
آزادی را که دیروز در اندیشه ما جائی نداشت امروز پذیرفتیم که از حقوق ابتدائی اما اساسی آحاد جامعه انسانی بدور از باورها و اعتقاداتشان است .
اشتباه برداشت نشود هرگز نگفتیم و نمی گوئیم همه چیز در اختیار آنهاست و جنبش های اجتماعی و............ نقشی ندارند اما تاکید داریم با چشمانی نافذ و دقیق وارد صحنه شویم و اجازه ندهیم همه توان و قدرت جنبش در خدمت استبداد به کار گرفته شود جامعه آبستن تحول است ما می توانیم این تحول و پتانسیل موجود در جامعه را در خدمت تضعیف و حتی نابودی استبداد و موفقیت جنبش آزادیخواهانه مردم ایران به کار گرفته شود!!
با این نگاه است که اصرار داریم نباید به تبعیت از احساس ، بدور از توجه به تاریخ معاصر و آنچه بر ما و سرزمین ما گدشت پتانسیل و اندیشه نیروهای عمل کننده در صحنه سیاسی جامعه را نادیده گرفته ، و تسلیم قهرمان سازی حکام مستبد دینی شویم !! آزادی ها را نادیده بگیریم حقوق بشر را به فراموشی بسپاریم منافع و امنیت ملی را به نسیان سپاریم مطالبات معوق اقشار و طبقات اجتماعی را مسکوت گذاریم !!!
خود را باور کنیم جنبش آزادیخواهی مردم ایران قدرتمند تراز آنست که تاکنون نشان داده است
۵۴۰٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|