سیاست هم چون نوعی زورگیری رسانه ای - اکبر کرمی

نظرات دیگران
  
    از : باقر شیخ الاسلامی

عنوان : دست مریزاد آقای اکرمی . بیشتر در اینباره بنویسید .
آقای اکرمی , طبق معمول دست روی یکی از زخمهای ما گذاشته اند . چرا که نه . ایشان پزشک هستند . کار روزنامه نگاری در ایران , به شعر و شاعری در دوران ما شباهت پیدا کرده است . صدهاهزار شاعر صاحب سبک و دریغ از یک بیت شعر ! من اینروزها وقتی برنامه های صدای امریکا - بی بی سی و ....را میبینم و بحثها و تحلیل های عجیب و غریب آنها را میشنوم , عمومآ از خودم می پرسم : اینها دیگر از کجا آمده اند . در باره چه چیز و کدام کشور بحث میکنند ؟ . مدتها علامت روشنفکری در ایران آشنایی با شعر نو بود و حالا روزنانه نگاری و تفسیر سیاسی هم به آن اضافه شده است . با این علما , هنوز مردم از رونق ملک نا امیدند .
۵۴۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۴ خرداد ۱٣۹۲       

    از : اکبر کرمی

عنوان : زبان مساله ی مهمی است
کلاله ی عزیز از توجه و نقد شما بسیار خرسندم.

واژه ی "اتمیده" برساخته ای از مصدر "اتمیدن" است که برابر نهاد "atomize" است. پیش تر این برساخته را در نوشته های دیگر خود آورده ام، در نتیجه در اینجا از توضیح آن گذشته ام. برساختن چنین مصدرهایی و نیز چنین مشتق هایی ممکن است به مذاق برخی از خواننده گان فارسی زبان خوش نیاید! با این همه اگر زبان فارسی بخواهد از سترونی تاریخی ای که گرفتار آن شده است بدر آید باید به این کوشش ها عادت کند و تن دهد.
چرا نمی توان به جای مصادر دو پاره و نازایی هم چون"اتمیزه کردن"، "آشکار کردن" یا "پایان دادن" مصادری زیبا و زایا هم چون "اتمیدن"، "آشکاریدن" و "پایانیدن" را جا انداخت.
و نیز در متن کاربرد "روزمره گی"، "خبرنگار زده گی" و .. از همین دست اقدامات حکایت دارد. با برگردان "ه" خواندن و نوشتن متن های فارسی دست کم برای نوآموزان بسیار ساده می گردد و تشخیص واژه هایی هم چون "روزمرگی" از "روزمره گی" ممکن می گردد.
۵۴۴۷٨ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣۹۲       

    از : گلاله کمانگر

عنوان : در کل خوب بود
اگرچه در حین خواندن تکلف و تصنع غیر ضروری و تحمیل شده به زبان را احساس کردم و حتی برخی واژگان همچون "اتمیده" را اصلا در نیافتم ! و یقین دارم که در فرهنگها و نوشته های فارسی نیامده... با اینحال نکته های مطرح شده کاملا در خور توجه بود و لب کلام در این عبارت نهفته :" روزنامه نگارزده گی در ایران به حاکمیت فرصت می دهد که روزنامه نگاران (که بیشتر آن ها متاسفانه سابقه ی هم کاری با حاکمیت و نهادهای آن را دارند و بسیار کم تجربه اند) را در هیات و هیبت متفکران قوم در ویترین جماعت و اجتماع اتمیده ایران بگذارد و منتقدان خود را بی اعتبار کند. روزنامه نگارزده گی هم چنین به حاکمیت فرصت می دهد که بسیاری از چهره های سیاسی برجسته و احتمالن تاثیر گذار را در هم آوردی با این جماعت پرگو، اما کم مایه زمین گیر کند."
در کل موضوع مهمی را برای نوشتن انتخاب کرده اید. خسته نباشید
۵۴۴۶۲ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣۹۲