بی شمار
(چند رباعی)


ویدا فرهودی


• ای شعر ببین چه بی قرارم باتو
شاداب ترین گلِ بهارم با تو

تا واژه ام ازقلبِ غزل می جوشد
من می شکفم و بی شمارم باتو ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ٣ خرداد ۱٣۹۲ -  ۲۴ می ۲۰۱٣


 
 

ای شعر ببین چه بی قرارم باتو
شاداب ترین گلِ بهارم با تو
تا واژه ام ازقلبِ غزل می جوشد
من می شکفم و بی شمارم باتو
***

پرهیز مکن ز گفتن راز "مگو"
نا گفته بهل، صراحت آب بجو
تا عشق به گردش است در سینه ی تو
با باده بشو وجود خود جای وضو
***

ای آن که گسسته ای کنون از وطن ات
عشقش بدَوَد همیشه در جان و تنت
مرطوب شود نگاه تو گاهِ سوال
خون می بچکد ز جای جای سخنت
***

می خواهمت از گذشته بی پرواتر
دربود و نبود ها بسی پیدا تر
باور نکنی نگاه کن آینه را
درخویش ببین مرا ز من زیبا تر

ویدا فرهودی
بهار۱۳٩٢