از : قاسم خاکسار
عنوان : سیادت طبقه سرمایهدار اصل است (دیکتاتوری بورژوازی)
تظاهر چنین وحشیگری در آلمان و سایر کشورهائی با دمکراسی بورژوازی، دقیقاً بیان ظرفیت دمکراسی بورژوازی را بار دیگر گوشزد میکند. در جامعه سرمایهداری مهم نیست به شکل دمکراسی(آلمان) یا دیکتاتوری(ایران) اداره شود، این حفظ سیادت و صیانت طبقه سرمایه دار اصل اداره جامعه است . امروز که زلزله بحران سرمایهداری سراسر جهان را فرا گرفته، همین لحظه که من این خطوط را مینویسم اخبار پنجمین روز اعتراض مردم آزادیخواه و زحمتکشان ترکیه که سکوی پرش غرب به جوامعه پیرامونی خاورمیانه است شنیده میشود. بورژوازی آلمان که نزدیکترین رابطه را با ترکیه دارد به خوبی میداند که اگر کمربندها را محکم نبندد سیل اعتزاض مردمی بنیادش را بر باد خواهد داد. به همین خاطر اگر دولت آلمان چنین بسیج سرکوبگرانه را در مقابل اعتراض به سرمایهداری در مورد بارندگی و سیل رودخانهها که همین روزها یک چهارم آلمان را در زیر آب مدفن کرد انجام میداد از خسار سرسام آور کشور جلو گیری میکرد. ولی باز این سیادت طبقه حاکم است که فرمان میراند.
۵۴۷۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣۹۲
|
از : محمد رضا رقابی
عنوان : شاید از دور دستی بر آتش داریم!؟؟
هیچگونه شکی نیست که خشونت سرمایه داری که با رندی، دغل و چپاول همراه بوده باشد هر گز رحم و مروتی ندارد ولی بیشتر وحشی گیری اینگونه سیستم ها با پنبه سر بریدن است و مقابله با آنها هم راه و روش خود را میطلبد... و هر گز با سیستم های امنیتی چین و ایران و از این قبیل کشور ها قابل مقایسه نیست که همه راه ها را بسته و با دیکتاتوری عریان ِخود اجازه هر گونه اعتراض و تظاهر را بر انسان مظلوم ِ حقخواه میبندد. کاشکی کمی انصاف میداشتیم و آسمان و ریسمان را برای ثبوت بلالسویه بودن این گونه سیستم ها بهم نمیبافتیم. کاشکی همین مقاله مورد استناد را بار دیگر میخواندیم و آنگاه قضاوت میکردیم. وه که قضاوت کردن چه اندازه مشگل! است و با اینهمه اخبار و امکانات ِ رسانه ای این چنین از مطالب نتیجه گیری کردن عین بی انصافی!؟... وای بر ما که بنظر میرسد یا از دور دستی بر آتش داریم و یا کیفیت قضاوتمان میلگند و بازی میخوریم...کاشکی که دلی صاف میداشتیم و قلمی آزاد! بیشتر بنظر میرسد، نمک را میخوریم و نمکدان میشکنیم
۵۴۶۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ خرداد ۱٣۹۲
|
از : خواننده
عنوان : ممنون از گزارش شما. مطبوعاتِ آلمان خبر ندادند.
مطبوعات ورسانه های آلمان خبر را به اصطلاح یک جمله ای دادند و فیلم و عکسی هم نشان ندادند. و خب طبیعی هم هست که اینکار را بکنند. قرار نیست در آلمان فقر و بدبختی و نارضایتی بیش از حد موجود باشد.
۵۴۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣۹۲
|
از : ئاواره
عنوان : داستان غم انگیز یاس و سرگردانی روشنفکر آخوند گزیده!!
امیدورام که این مقاله و مقاله دیگری را که آقای سهیل آصفی را که در همین سایت منتشر شده نموده، توسط برخی، که شب و روز در توهم ))جمهوریت (به معنای ناشی بودن قوای حکومت از اراده ملت))) هستند
به خودآورد تا این قدر این دروغ بزرگ سرمایه داران را بهخورد مخاطبانشان ندهند!! میتوان درک کرد که سیستم آخوندی حتی از سیستم بورژوازی قرن۱۸ اروپا هم واپسگراتر است، ولی چیز نایابی و توخالی هم به اسم ))جمهوریت (به معنای ناشی بودن قوای حکومت از اراده ملت))) است جز در تبلیغات اقلیت حاکم در سراسر جهان، تا کنون در هیچ جا ریشه ندوانیدهاست و همیشه جز حکومت اقلیتی گاه، زیرک، گاه خونریز، گاه غدارو ..... نبوده است. دموکراسی غربی تاآنجا که بتوانند، کله ها را بفریبند و هدایت کنند، دوستانه پیش می رود، در غیر اینصورت، این همه پلیس مفتخور، هیچ کار دیگری ندارند ، جز پاسداری از حق و حقوق تام و تمامم سرمایه داران بر تمام هستی و سرمایه اجتماعی.
بارهاوبارها پلیس اروپا، در یونان، انگلیس، ایتالیا و خصوصا آلمان ثابت کرده است که دست کمی از پلیس چین و ایران و ترکیه ندارند. اما روشفکر آخوندگزیده دوست دارد با این توهمات خوش باشد، که جمهوریت یعنی اراده ملت، هاها پس خوش باش
۵۴۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣۹۲
|