صلاح کار کجا و من خراب کجا - علی اوحدی

نظرات دیگران
  
    از : برادر

عنوان : فهم مطلب
آقای "هوشنگ ح" حالا متوجه شدید که از عصبانیت مطلب ساده من را هم نگرفته اید و آنوقت دیگری را به خاطر عدم درک مطلب به مسخره می گیرید. همانطور که گفتم مصداق افراد مورد نظر آقای اوحدی زیاد است فقط کافیست نگاهی در آینه بیندازند.
۵۴٨۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹۲       

    از : هوشنگ ح

عنوان : انشاء خوب و قلم گیرا
برادر خوب, اولا اقای اوحدی بزبانی غیرفارسی ننوشته که ترجمه اش کنید. دوما ایشان بحث فلسفی سنگینی مطرح نکرده‌ که یکی بخواهد انرا تفسیروبرای دیگران قابل فهم نماید. اتفاقا یکی ازجنبه های مثبت مطالبی که اقای اوحدی پیش میکشند زبان طنزگیرا وقابل فهم ایشان است.سوما دوست عزیزشما ازکجا میدانید که من درصورت حمله اسراییل درکنارویا بهتر گفته شود در رکاب جمهوری اسلامی خواهم جنگید. بخدمتان عرض کنم نه جمهوری اسلامی من وامثال مرا قبول دارد ونه من اورا. درخاتمه میخواهم یاداوری کنم اولین کامنت دراین باره‌ متعلق به خانم و یا اقای ئاواره است که خیلی واضح وروشن توضیح داده‌ که منظوراقای اوحدی ازمقاله اش چیست. بهتربود اقای Hamsaye ان کامنت را می خواندند قبل ازین که بپرسند منظوراقای اوحدی ازمقاله اش چیست.
۵۴۷۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : برادر

عنوان : فهم مطلب
آقای "هوشنگ ح" عزیز!! متوجه نشدن که عیب نیست، شما که متوجه مطلب شده ای برای "hamsaye" توضیح می دادی و متلک بارش نمی کردی. اصلا" یکی از مصداق های مطلب آقای اوحدی همین رفتار افراد مشابه شماست که وانمود می کنند مطلب را کاملا" دریافت کرده اند ولی حاضرند در کنار جمهوری اسلامی با اسرائیل جنگیده و از "وطن" دفاع کنند.
۵۴۷۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : هوشنگ ح

عنوان : لیلی زن بود یا مرد؟
خوب اقای Hamsaye حتما شنیده‌ ای که یکی تا نیمه های شب ازعشق ودلداده‌ گی لیلی ومجنون برای جمعی سخن میگفت. درپایان یکی ازراوی سخن پرسید راستی لیلی زن بود یا مرد؟
۵۴۷۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣۹۲       

    از : Hamsaye

عنوان : ربی ادرکنی!
داداش، با همه ارادتی که به تو دارم و با تمام دقتی که نوشته ات را خوندام، متاسفانه نفهمیدم که منظورت چه بود!
۵۴۷۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲       

    از : ئاواره

عنوان : دست مریزاد
شب وقت استراحت است وروز برای کار وجست وخیز، در دریا باید شنا کرد و در کوهستان ، کوهنوردی....الخ،و در بن بست اجتماعی- تاریخی ایران زمین، حقیقت پوشیده در هـزار پستوی فلاکت زندگی امروزه را عریانتر کرد ، آنرا بازتاباند، و نه مانند برخی خلایق که اقرار نمی کنند که درمانده اند و برون رفتی نمی شناسند و بیهوده فیگور فیساغورسی میگرند، که : اورکا اورکا!! اقای اوحدی انشاء خوب و قلم گیرایی دارید و از ته دل مجروح و امیدهای بر باد رفته می نویسید، و ازسرابهای ابلهان وًکمدی تراژدی جاری در این سرزمین! بهترین کار همین است که شما بدان میپردازید، با زبانی گرنده بن بست موجود را ، هر چند تلخ و گرنده است واضح وشفاف برسمیت شناخت ، نه در هـیبت اخوند ترسویی چون خاتمی آزادی و در روباه فرتوتی چون رفسنجانی منجی، و سپس سراغ روحانی رفتن و سپس اگر نشد در سر تاس پاسدار چوب زن نظام چند موی اصلاح نشده پیدا وسپس بدان امید بست که لابد میخواهد اصلاح کند!!!:)))
۵۴۷۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱٣۹۲