عنوان : سیاه لشکر خارجه نشینان
بازتاب مناظرههای تلویزیونی کاندیداهای پست ریاست جمهوری بخوبی نشان میدهد که مردم ایران بسیار آگاهتر از این هستند که سرنوشت خود را بدست متحجرین مذهبی ولایت فقیه بدهند . تحریم یعنی تسلیم شدن و رها کردن میهن و آن را به گرگان درنده و نادان سپردن.
همین چند گروه خارچ از کشور و تبعیدی امضا کننده اطلاعیه تحریم،سالهای متمادی با هم جنگیدند و همدیگر را تحریم کردند ، نتیجهاش چه شد؟
جز این است که هر چند ظاهری هم باشد ،دست از تحریم همدیگر برداشتند و تحریم را چاره کار ندانستهاند؟
حال همکاری این چند گروه حتی نماد یهک سیاه لشکر بی تانک و توپ هم که باشد از تحریم بهتر است و شاید از این اتحادهای فصلی و چیزی بدست آید!
۵۴٨۵٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : یک جواب به دو سئوال!
ش.کیوان گرامی با سلام. دو پرسش کرده‌اید یکی در باره مناسبات درون سازمانی ما و دیگری در باره حد "توهم" من به رفسنجانی ها! به دومی نمی پردازم زیرا وقتی اصرار بر این باشد که ما حتی امکانات ولو گذرا را نخواهیم در مبارزه کلان با حکومت ولایی- نظامی ببینیم و نخواهیم و نکوشیم که از آنها در مبارزه بزرگ ابعاد بهره برگیریم و برعکس، تنها به اندازه گیری میزان "توهم" در نزدیکان غیر متوهم خود مشغول باشیم، بحث را باید به پیشرفت روند ها موکول کرد و از صرف وقت نا مفید دوری جست. اما در باره مناسبات درون سازمانی ما. در سازمان ما، مسئولین به شیوه دمکراتیک انتخاب می شوند و برای مدت معین و البته با اختیارات مشخص برای اداره امور سازمان. کسانی هم که در موضع مسئولیت سازمانی قرار ندارند محق نیستند که بخواهند لزوماً در جریان هر تصمیم روز مسئولین قرار بگیرند. بنابراین در جریان این مورد اخیر هم هیچگونه نقض حقوق دمکراتیکی در کار نبوده است. در باره موضوع اخیر تنها از نقص و ضعف امر مشورت - که همیشه مفید است- می توان سخن گفت و نه هیچ چیزی بیش از این و یا که نتیجه گیری های غیر واقعی در مورد نبود دمکراسی در سازمان ما. عدم مشورت صورت ناگرفته را هم که در صورت وقوع احتمالاً می توانست به نتایج مفید منجر شود، نباید به حساب فقد مشورت های حقوقی و غیر حقوقی در سازمان ما گذاشت که بی انصافی محض خواهد بود. باید بگویم که بهره گیری از مشاوره برای اخذ تصمیمات دقیق تر، تاکنون و در کلیت خود یک روش معمول در زندگی درون سازمانی ما بوده است و خرسند باشید که چنین نیز خواهد بود.
این نیز جای خوشحالی بسیار دارد که تو دوست عزیز خود را در چارچوب رویکردهای سیاسی ر.تابان عزیز من می بینی، اما دچار اشتباه خواهی شد اگر برخی تفاوت ها بین او و من در ارزیابی ها و تاکتیک های متاثر از آنها را به دو رویکرد سیاسی متفاوت بر کشی. او و من، با اشتراک بنیادین بر سر آرمان های سازمان و تعلق به استراتژی برکناری جمهوری اسلامی با تکیه بر نیروی جامعه مدنی و استقرار جمهوری دمکرات سکولار در ایران به جای این نظام و نیز اشتراکات بسیار در مسیر این استراتژی، همراهیم و هم زبان. نا خواسته گوه نگذارید در بین نزدیک ترین ها بیکدیگر. عجله نکن عزیز، شب دراز است و قلندر بیدار. با مهر و دوستی، بهزاد کریمی
۵۴٨۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : سی سال حرف تکراری
سی واندی سال تحریم کردید.بازرگان وبنی صدر را اخ وتف کردید.سوار بر اسب چوبین رسم مبارزه را در منزه طلبی وشعارهای بی بنیاد دانستید که هیچ با روش مبارزه ی مردم و روحیه ی مسالمت جویانه ی آنان خوانایی ندارد.شما راهی عملی برای پیشبرد دموکراسی ارایه دهید من پشت سر شماها هستم.انصافآ شماها چه نقشی در پراتیک مبارزه ی مردم ایفا میکنید.
من دیگر عضو هیچ گروهی نیستم.این چه دلیل کودکانه ایست که چون چند سازمان انتخابات را تحریم کرده پس من هم باید دنباله رو آنها باشم.دردل مبارزه ی مردم درد میکشم.از جانیان ولباس شخصی ها ،همراه با جوانان و همسن های خودم کتک میخورم ولی درگوشه ای نمی نشینم ودرخیال مبارزه نمی کنم.
من در مورد شرکت در انتخابات بسیار با دیگران مشورت کرده ام.ازپلهای تردید یکی یکی گذشتم.وبه این نتیجه رسیدم.اگر بتوانیم با تحریم مردم را به حرکت درآوریم(مانند شرکت در انتخابات ۸۸ .)در عدم شرکت در انتخابات تردیدی نخواهم کرد.بحث های عمیق تردرصورتی ادامه خواهم دادکه با بحث منطقی روبرو شوم نه با جدل لجبازانه
۵۴٨٣۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : سوالی از اقای بهزاد کریمی
بسیار جالب هست که اقای بهزاد کریمی از اعضای اصلی سازمان اکثریت پاسخی به نظر دهنده ای بنام آقای مازیار داده. معلوم نیست بخاطر آوردن نام ایشان در آن نظر، ایشان چنین براشفته شده اند و یا این دو همدیگر را میشناسند و مشگل از بنیان دیگری است. هر چه هست، این آقای مازیار هست که باید پاسخی بدهد. اما من دو سوال دارم از آقای کریمی و امیدوارم که ایشان به این سوالات هم پاسخ دهد.
۱. مدت زمانی هست که سازمان اکثریت، مسئله "دمکراسی درون سازمانی" را در بوق و کرنا کرده. حال چگونه هست که در سازمانی که اینچنین از دمکراسی میگوید، بر سر موضوع مهمی همچون برخورد به مسئله انتخابات، تنها چند عضو مسئول سازمان تصمیم میگیرند و حتی از اعضای اصلی یک مشورت خشک و خالی هم نمیکنند، حال وای به حال اعضای معمولی. آیا این هست معنی دمکراسی در نزد سازمان اکثریت؟

۲. اقای بهزاد کریمی، من کاری به نوشته آقای مازیار ندارم (جرا که ایشان مسئول نظر خویش هست و بس) ولی آیا این خلاف واقعیت هست که شما کماکان جشم براه افراد منفور و امتحان پس داده رژیم خونخوار اسلامی هستید و یا به آنها توهم دارید یا توهم پراکنی میکنید. لطفن به سر تیتر نوشته خودتان خوب دقت کنید و بقول خودتان یکبار دیگر بخوانید. شما نوشته اید که:
" سهم کنونی خود برای بازیگری درست در صحنه سیاسی را به شایستگی بپردازید. نه تنها مشوق مشترک بازیچه شدن کسانی در میدان انتخابات فرمایشی خامنه‌ایی که هنوز هم اندک مایه‌ هایی از اصلاح طلبی را با خود دارند نشوید، که فراتر از اینها، با عمل به مسئولیت خودتان آنان را از بازیگری بد فرجام در نمایش انتخاباتی احتراز دهید"
بعبارتی شما حل مشگلات جامعه اسلام-نکبت زده ایران را در حرکت رفسنجانی (نه هاشمی) و خاتمی میدانید. آیا واقعن شما نمیدانید که فرد اول رژیم در کشتار مخالفان رفسنجانی بوده؟ آیا شما نمیدانید که این آدمکش حرفه ای تحت تعقیب پلیش بین الملل برای دست داشتن در کشتار میکونوس و مرکز یهودیان در آرژانتین هست؟ آیا شما نمیدانید که این هر دو ضد بشر کشتار گر هزاران بار گفته اند که دغدغه فکری آنها مسئله نظام اسلامی و ولایت فقیه هست؟ آخر اینان باید دیگر چه کنند که شما مادام دست به دامن آنها نشوید. اگز اینچنین به آنها امید بسته اید چرا رو راست نمیروید و با آنها همکاری نمیکنید؟ یک سری به نوشته های آقای ف-تابان در همین سایت بزنید تا حداقل نظر هم سازمانی خود درباره "اصلاح طلبان" و رفسنجانی (نه هاشمی- میدانید که پشت سر تعویض رفسنجانی با هاشمی چه چیزی خوابیده) و خاتمی بخانید شاید درسی از هم سازمانی خود بگیرید.ایشان که دیگر ضد شما و سازمان شما که نیست و دمکراسی هم که در سازمان شما کاملا جا افتاده، اینطور نیست؟
۵۴٨٣۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : بد فهمی یا تجاهل؟
آقای مازیار .د پرسیده‌اند که چرا نام سازمان ما - سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت) در زیر اعلامیه مشترک پنج جریان پیرامون انتخابات فرمایشی جمهوری اسلامی نیست، من نیز همین پرسش را دارم و البته با تاثر بسیار زیاد از وضع پیش آمده و نه که مانند ایشان زیر عنوان هجو "باز هم اکثریت؟"! ایشان بی هیچ پرسش و تحقیقی مرا متهم کرده‌اند که گویا از مسببین چنین کمبودی هستم (؟!) و من در اثبات بی پایه بودن این جعل باید عرض کنم که سه هفته پیش در نوشته‌ایی زیر عنوان "پابرجا در استراتژی و انعطاف در تاکتیک" در همین سایت، بر ضرورت "تحریم فعال" و هر چه گسترده تر و مشترک تر اپوزیسیون در قبال نقشه دست پخت ولی فقیه و شرکاء تاکید کردم؛ درست همان چیزی که، در همین اعلامیه مشترک آمده است. بعلاوه نمی دانم اشاره ایشان به کدامیک از "مقاله"های من است که سبب ساز چنین غیبتی برای سازمان در این اقدام مشترک شده است؟! اگر آنی است که دو ماه پیش با تیتر " مسئله اینست، چگونه آمدن؟" نوشتم که در همین سایت هم چاپ شد، به جناب مازیار توصیه می کنم که بار دیگر صرف وقت بکند و آنرا دوباره بخواند تا که از این پس دقیق تر حرف بزند و اگر هم قصد متهم کردن دارد مستند اقدام فرماید و نه ناشیانه و دور از احساس مسئولیت . لازم است ایشان بدانند که من چون در مقام تصمیم گیری در سازمان نیستم و جزو مسئولین آن نمی باشم، از تلاش برای صدور چنین اعلامیه‌ایی نیز مطلقاً بی خبر بودم و متاسفانه فقط زمانی از آن مطلع شدم که چاپ شده آنرا همین دیروز دیدم. هم بسیار خوشحال شدم از صدور اعلامیه مشترک با جهتگیری عمومی درست و هم تکان خوردم از نبود نام سازمان ما زیر این اعلامیه. لابد مسئولین سازمان ما توضیح خواهند داد که چرا چنین شده است؟ و توضیح خواهند داد که چرا در یک هم موضعی مشترک کلی، از اقدام مشترک با نزدیک ترین جریان های سیاسی به خود باز ماندیم و در این میان، قصور در چیست و تقصیر با کیست؟ حال آنکه مفاد این اعلامیه با مفاد اعلامیه صادره از سوی سازمان ما - و منتشر شده دو روز قبل از آن- در اساس یکی است تنها با تفاوت هایی در برخی فرمولبندی های غیر اساسی که طبیعی و منطق هر اعلامیه مشترک در مقایسه با اعلامیه‌های تک حزبی است. رفقای من می دانند و ایشان هم بهتر است بشنوند و صادقانه بپذیرند که من در یک سال و اندی گذشته مدام از مسئولان سازمان پرسیده‌ ام که چرا ابتکار سیاسی صدور اعلامیه های مشترک از سوی پنج جریان و نه جریان - که یکی از موفقیت های سیاسی اپوزیسیون دمکرات و سکولار در سال های اخیر بوده است- دچار رخوت شده و ما که همواره پای ثابت این اقدام بوده‌ایم و همچنان هستیم برای رونق دهی دوباره به آن چه کرده‌ و خواهیم کرد؟ و اکنون که در این سربزنگاه سیاسی، صدور اعلامیه مشترک را می بینم ولی نام سازمان را که در کادر عمومی همین سو گیری سیاسی قرار دارد غایب می یابم، همزمان احساسی از شادی و غم عمیق دارم. می دانم که آسیبی در کار است و آسیب شناسی باید کرد، اما هرگز به آن نتیجه گیری غرض ورزانه جناب مازیار چه در رابطه با سازمانم و چه فرد خودم نمی رسم. به این دوست نا منصف باید گفت که دو نوع سئوال می توان کرد، یکی برای ساختن و دیگری برای زدن! بکوشند که اولی باشند.
۵۴٨۲۰ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : کی رای نمی دهید؟
آقای فرشید فرشیدی شما نوشته ای: من در این شرایط مشخص رای می دهم. خواستم بپرسم شما در چه شرایطی رای نمی دهید؟ حکومت چکار بکند که شما را از رای دادن منصرف کند؟ اگر دور بعد رقابت بین جنتی و مصباح بود باز نمی گوئید در این شرایط رای می دهم؟ این شرایط مشخص شرایطی است که حتی رفسنجانی هم که در سال ۸۸ گفت اینقدر طرفداران و دلسوزان نظام را سرکوب نکنید، رد صلاحیت می کنند. عارف و روحانی هم کسانی بودند که که از "فتنه" اعلام برائت کردند و چون با موسوی و کروبی مرز کشیدند و رای آور هم نیستند، برای کشاندن افراد صادقی مثل شما به ئپای صندوق ها، با کاندیداتوریشان موافقت کردند، با این هدف که بگویند این نمایش مسخره انتخابات نام دارد. به نظر من حرف شما درست است که این جریانات راهکار نشان نداده اند اما راه حل شرکت در این نمایش مسخره نیست. راه کار این است که با صحبت های این دلقک ها (کاندیداها)در صدا و سیما فعالانه برخورد شود. در هر مرحله برخورد حکومت نقد شود. علیه این نمایش تظاهرات و کنفرانس مطبوعاتی و رسانه ای گذاشته شود. و خلاصه برای مردم توضیح داد که چرا در این شرایط مشخص هر رای به جای گشودن زنجیرها در خدمت استحکام دستگاه بیدادگر ولایت فقیه قرار خواهد گرفت
۵۴٨۱۵ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : فرشید گرامی، کاسه داغتر از آش
مردمِ کردستان، بلوچستان، ترکمن صحرا، فدائیانِ چپ، اکثریت، جمهوریخواهان و حتا مجاهدین انقلاب اسلامی ،،، رای نمیدهند. نکنه همچنان پیرو امام هستی‌؟ می‌دونم که صدای اصلاح طلبی خودت را با آن قانونِ اساسی‌ ولایتِ فقیه می‌شنوی. به هر حال نظرات محترم است هر چند که در عمل به بهای خونه انسانها باشد!!!

نیاوش
۵۴٨۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : باز اکثریت..
راستی چرا نام اکثریت در این لیست نیست؟ اینها که سالیان سال هست با هم اعلامیه میدهند. نکند باز اکثریت هوس دفاع از خط امام را دارد و شاید هم مقاله آقای بهزاد کریمی و نظرات فرخ نگهدار دوباره جا افتاده؟
۵۴٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : من رای میدهم
با فعال کردن شبکه های اجتماعی، برگزاری گردهمائی ها، سخنرانی ها، پخش اعلامیه و تراکت ها و دیوارنویسی علیه انتخابات فرمایشی مردم را به عدم شرکت در رای گیری انتخابات فرمایشی دعوت کنیم و بکوشیم با سازماندهی مقاومت مدنی سراسری و یپشبرد تحریم گسترده انتخابات، قدرت نیروهای آزادیخواه و اراده مردم را در مقابل قدرت رژیم به نمایش بگذاریم. تنها از این طریق است که می توان مستبدین حاکم را وادار به عقب نشینی کرد.
این دستورالعملها را چگونه میخواهید عملی کنید.چه راهکار عملی برای عقب نشینی حکومت دارید؟جملات تکراری شما اصلآ زمانمند نیست.همین جملات را میشود در هرزمانی بیان کرد.امروز بله امروز،چه راهکار عملی برای پیشبرد مبارزه دارید.هیچ،واقعآهیچ
در وضعیت موجودبا شناخت روانشناسی مردم میهنم که حاضر به پرداخت هزینه ی آنچنانی نیستند،رای میدهم تا کمی بله کمی ار فضای سنگین حاکم برکشورم کاسته شود تا قدمی به آرمان خود نزدیک شویم.
هوادار سابق فداییان
۵۴٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹۲