کالبد شکافی گفتمان انقلاب اسلامی - شاهو حسینی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۲ خرداد ۱٣۹۲ -  ۱۲ ژوئن ۲۰۱٣


به دلیل اینکه ساختارهای نامرئی یعنی گفتمانها و ساختارهای ذهنی حاکم بر ساختارهای مرئی جامعه هستند و به آنها فرم و جهت می دهند و یا به عبارتی بهتر به دلیل اینکه فرماسیونهای نهادی و ساختارهای مرئی هر جامعه ای برآیند و برآمده از گفتمانها و ساختارهای ذهنی می باشد، به نظر می رسد ، که ضروری است ، تا ساختارهای نامرئی حکومت در ایران و ویژگیهای این ساختار ذهنی مورد بررسی قرار بگیرد.
جمهوری اسلامی به عنوان نظام حاکم بر جامعه ایران به عنوان مجموعه ای از نهادها با ارتباطاتی خاص در واقع برآیند گفتمان انقلاب اسلامی می باشد، دال مرکزی این گفتمان به عنوان نشانه برجسته ای که دیگر نشانه ها و دالها حول آن انسجام یافته و مفصل بندی شده و در جاذبه معنایی خود نگه می دارد ، ولایت مطلقه فقیه است ، به طوریکه تمام نظام معنایی این گفتمان بر مفهوم ولایت مطلقه فقیه استوار می باشد، اساس این گفتمان در واقع فرض وحدت و یگانگی هویت خودی و نفی و انکار دیگر هویتها در جایگاه غیریت است.
انقلاب اسلامی گفتمانی با محوریت کلام و دارای منطقی منولوگ می باشد ، به طوریکه وظیفه خود را دفاع از دین بیان نموده و جهان را به دو اردوگاه حق و باطل تقسیم و قرائت خویش را از حق یگانه گفتمان مشروع می پندارد

خصوصیات گفتمان انقلاب اسلامی:
این گفتمان دارای خصوصیاتی است که عبارتند از:
الف: جوهرگرایی: این گفتمان چون سرچشمه مشروعیت خود را ماورایی و الهی فرض می کند، معتقد است ، که ذاتا خوب ، کامل، بدون عیب و نقص است ،
ب: دائمی و فراگیری: این گفتمان معتقد است ، که برای زندگی همه انسانها ، جوامع و همه ادوار زندگی بشر قابلیت انطباق و پذیرش می باشد
پ: مطلق بودن: این گفتمان خود را یگانه گفتمان حق فرض نموده و دیگر گفتمانها و منتقدانش را باطل فرض می نماید
این گفتمان همچنین بر رهبری ، انضباط شدید اجتماعی ، ارزشهای سنتی ، نخبه گرایی سیاسی و کنترل همه جانبه تاکید دارد
وفاداری بدون قید و شرط ، اعتماد و ارادت شخصی به رهبری و ارزشهای مقبول رهبری اساس رفتار سیاسی در این گفتمان می باشد. که بر اساس دین حداکثری و نقش حداقلی مردم استوار است

هژمونی:
هژمونی این گفتمان در جامعه ایران بر خلاف گفتمانهای موجد دمکراسی که مبتنی بر انسجام معنایی نشانه ها حول دال مرکزی ، خلق نظام معنایی مطلوب و مقبول در ذهنیت جمعی و جلب رضایت عمومی است ، مبتنی بر زور ، قدرت نظامی و سرکوب می باشد
با توجه به خصوصیات این گفتمان ، در جامعه ای که تحت سلطه ساختارهای آن است ، اول اینکه، به دلیل عدم شکل گیری مفهوم شروندیو در نتیجه نبود فرهنگ پاسخگویی الیت حاکم برای اعمال و کردار خود نیازی به پاسخگویی به جامعه احساس نمی کند، زیرا ذاتا خود را مبرا از خطا و اشتباه فرض می کند
دوم اینکه،گردش افکار و اطلاعات محدود است ، زیرا گردش فکر و اطلاعات باعث ایجاد سوال و چالش می گردد
سوم اینکه، منابع ملی جامعه در خدمت منافع بخشی بسیار محدود و خاص قرار می گیرد، که در راستای منافع و چشم انداز ترسیم شده در گفتمان حرکت می کنند
چهارم اینکه، یکسان سازی و ترویج پوپولیسم تحت لوای امت واحده ، که جامعه را در مسیر نظام معنایی واحد و یکسانی قرار می دهد
پنجم اینکه، به شکل نظام مندی از تحزب ، تشکل و شکل گیری جامعه مدنی جلوگیری می کند.

نتیجه گیری:
بدون تردید نظامی که برآیند چنین گفتمانی می باشد ظرفیتهای لازم برای شکل گیری دمکراسی و نهادهای دمکراتیک را در خود نهادینه نکرده ، بنابراین راه مقابله با این نظام ، شکل گیری یک گفتمان با محوریت دمکراسی می باشد که در چسم اندازا آن به عنوان یک ساختار ذهنی ، نهادهایی دمکراتیک و پاسخو به نیازهای ایران با توجه به ویژگیهای فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی امروز ایران ترسیم شده باشد، و برای جایگزینی این گفتمان نیز شایسته است ، تا متد و روشی خردمندانه ترسیم شود ، زیرا هرگونه افراط و تفریط نتیجه ای به جز بازتولید دیکتاتوری و اقتدار گرایی از رنگی دیگر و با اسمی دیگر به بار نمی آورد.